August 4, 2007

تقاطع سه شکست

به نام خدا
تقاطع سه شکست

اول- آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، سه سیاست مشخص برای آقای احمدی نژادودولت ایشان داشته است. این سه سیاست عبارتند از:
1-درعرصه خارجی،سیاست فراربه جلو
به این معنی که درمقابل قدرت های غربی به خصوص آمریکائی ها بایدبرخوردتهاجمی داشت. هم در ماجرای اتمی وهم درمیان کشورهای منطقه به خصوص عراق وافغانستان باید مهاجم بود ودراین صورت غربی ها به خصوص آمریکائی هاعقب نشینی خواهند کرد. براین بسترضمن کسب محبوبیت درمیان ملت ایران وملت های مسلمان می توان برسرمیزمذاکره نیزدست بالاراداشت.
2-درعرصه داخلی،سیاست مشت آهنین
به این معنی که درمقابل مردم بایدمحکم ایستادونشان دادکه مردم باید ازحکومت بترسند. اگردردولت های قبلی، مردم توانسته اند دست آوردهایی درحوزه آزادی بیان ونهادهای مدنی داشته باشند بایدنشان دادکه کشتی بان راسیاستی دگرآمده است.
3- درعرصه اقتصادی،سیاست بردن نقت برسرسفره مردم
به این معنی که دولت های قبلی زیادی به کارهای زیربنایی پرداخته اند. باید با اتکا به درآمدنفت وواردات کالای ارزان قیمت،کمی به معیشت مردم رسیدوباتزریق پول نفت سعی کردفضایی مثل دهه پنجاه دردوران شاه ایجاد کردوبه اصطلاح به نان وگوشت مردم رسید.
دوم- دردوسال گذشته این سه سیاست عینا به دست دولت آقای احمدی نژادبه اجرادرآمده وحاصل آن شکست درهرسه سیاست بوده است ازاین قرار:
1- درعرصه خارجی، نه فقط دنیا کوتاه نیامد بلکه زمینه مناسبی برای آمریکا به وجودآمدکه رهبری اروپائیان راهم دربرخوردباایران به دست بگیردوبا یک سری اقدامات، دوقطع نامه تحریم علیه ایران را درشورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا به تصویب برساند. قطعنامه سوم هم بسیارتندتروسخت گیرانه تر درراه است. همچنین حضورسنگین ناوهای هواپیمابرآمریکا درمنطقه،ایران را برلبه پرتگاه جنگ قرارداده است.آمریکائی هامستقل ازسازمان ملل هم دست یه کارشده اند وباتکیه برامکانات اقتصادی وبانکی خود، دست به محاصره بانکی ایران زده اند. به تدریج کارمبادلات تجاری وبانکی باایران سخت ترمی شود وتجار وصنعتگران ایرانی تااینجای کارعددی میان شش تادوازده درصد برای هرخرید خود ازخارج بیشترمی پردازند تا بتوانندازطریق بانک های واسطه که اکثرا هم دردبی هستند، خریدهای خودرا انجام دهند. این سخت گیری ها سرمایه گذاری درایران راهم هرروزدشوارترمی کند.
2-در عرصه داخلی فشاربردانشگاهیان، کارگران ، معلمین، زنان ، مطبوعات و تمام فعالیت های مدنی افزایش یافته است. دراین مسیر حکومت ناچارازبه کارگیری زبان خشونت شده است. ازآن جاکه" آن کسی که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد. " ، این موج سرکوب خشونت آمیز، زمینه رابرای خشونت ورزی مردم هم آماده می کند وبه تدریج مردم نیزبه جانبی سوق داده می شوند که ساده ترین اعتراضات خود را به زبان خشونت بیان کنند. داستان آتش زدن پمپ بنزین ها درماجرای اعتراض به جیره بندی بی برنامه بنزین ازسوی دولت، آخرین نمونه آن است.
3-اما درعرصه اقتصادی، تزریق بی رویه پول نفت دراقتصاد ایران توسط شاه دردهه پنجاه، سه عارضه فوری به جا گذاشت، تورم-رکود-فساد. هرسه عارضه به شکلی وسیع تر وویران گرتر دردوسال گذشته دراقتصاد ایران چهره نموده است. به خصوص آن که آقای احمدی نژاد بااشتباهات پی درپی درحوزه های پولی ومالی به گسترش این سه عارضه نیزدامن زده است. اکنون تورم به مرزخطرناکی رسیده وخطرتورم افسارگسیخته مملکت راتهدید می کند. ورود کالاهای ارزان قیمت خارجی باارز مصنوعا ارزان نفتی، کارخانجات داخلی راازامکان رقابت بازداشته وبسیاری ازواحدهای تولیدی راباخطرتعطیلی روبروکرده است.درفضای اقتصاد تورمی وجو بحرانی سیاست خارجی وداخلی ، سرمایه گذاری بیش ازپیش راکد شده ودرنتیجه بحران بیکاری افزایش یافته است. ضمن آن که با انحصارقدرت سیاسی درراس دستگاه عریض و طویل دولتی ونهادهای وابسته به حکومت وبه خصوص نهادهای نظامی وامنیتی، زمینه فسادی ایجادشده که به تدریج ارکان حکومت رافرامی گیرد وباید انتظار داشت که دولت آقای احمدی نژاد به فاسدترین دولت ازمشروطه تاکنون تبدیل شود.
سوم-شکست دراین سه سیاست غلط به تدریج به نقطه تقاطع بایکدیگر نزدیک می شود. موتوراصلی ومحرک قوی کشاندن این سه سیاست به نقطه تقاطع شکست، بخش اقتصادی است اما اشتباهات سیاست خارجی وداخلی برشدت بحران می افزاید.

بایدانتظار داشت که حکومت درقدم بعدی، ازترس تحریم بین المللی وتورم بیش ازپیش به دخالت درتوزیع کالابپردازد وسعی کند تاباسهمیه بندی پاره ای ازکالاها، مصرف آن ها را کنترل کند ( امری که درسهمیه بندی سوخت به نظرش رسیده که انجام داده والبته اشتباه می کند.) این کار بیش ازپیش به کمبود این کالاها دامن خواهد زد. همچنین باید منتظرتکراراشتباه کلاسیک تمام رژیم های توتالیتر درامراقتصاد بود. به این معنی که درگام بعدی، حکومت شروع به توسل به زور برای کنترل قیمت ها خواهد کرد.مقدمات آن دربخش مسکن فراهم شده است. به زودی حکومت شروع به کشف خائنین وعوامل مزدور خارجی دراقتصاد خواهد کرد و احتمالا اخباررسمی پرخواهد شد ازکشف محتکرین وتوطئه گرانی که به دستور خارجی ها کالاهای مورد نیازمردم، حتی خانه های استیجاری را احتکارکرده اند واحتمالا تعدادی از آن ها دستگیر و یا حتی اعدام خواهند شد و گناه گرانی برگردن آن ها خواهد افتاد. این کاربیش ازپیش به کمبود و گرانی، رکود و فساد دامن خواهد زد و حکومت را به سمت خشونت بیشتر درامراقتصاد و درمقابل مردم سوق خواهد داد.
تاریخ دقیقی برای نقطه تقاطع این سه شکست نمی توان ارائه کرد. یعنی نمی توان دقیقا پیش بینی کرد که درچه زمانی فشارهای بین المللی با خشونت گرایی داخلی و بحران اقتصادی به اوج تشدید یکدیگر خواهند رسید، اما باید ازپاییز امسال منتظر افزایش شیب منحنی حرکت به سوی اوج بحران بود.
نگارنده درنوشته دیگری به نحوه ایفای نقش مخالفین دراین بحران پیش رو خواهد پرداخت. انشا الله

محمد محسن سازگارا
یازده مرداد هشتاد و شش