June 16, 2009

اگر اعتراضات درست رهبری شود، کودتاچی‌ها عقب می‌نشینند

۱۳۸۸/۰۳/۲۵
نیوشا بقراطی - رادیو فردا

طی چند ساعت پس از انتخابات ریاست جمهوری، میرحسین موسوی یکی از دو نامزد اصلاح طلبان در انتخابات، که هوادارانش شهرها را سبزپوش کرده بودند، از پیروزی خود خبر می‌دهد.
ساعاتی بعد در میان حیرت میلیون‌ها نفر از هواداران اصلاحات، نام محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری ایران اعلام می‌شود.
سیستم پیامک تلفن‌های همراه قطع می‌شود.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی شدیدا به نتایج اعتراض کرده و آن را «دروغ» می‌خوانند.
ده‌ها هزار نفر از مردم در خیابان‌های پایتخت به نتایج انتخابات اعتراض می‌کنند.
ده‌ها وب‌سایت متعلق به اصلاح طلبان و وبسایت‌های اجتماعی در اینترنت فیلتر می‌شود.
سیستم تلفن‌های همراه و در برخی مناطق، تلفن‌های شهری مختل می‌شود.
نا آرامی در خیابان ها، رنگ درگیری به خود می‌گیرد و به شهرهای دیگر کشیده می‌شود.
رشت، تبریز، اصفهان، شیراز، ارومیه، یزد، و شهرهای دیگر شاهد ناآرامی و تنش می‌شوند.
بیانیه‌ای از سوی آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی صادر می‌شود که متن آن حاکی از تبریک پیروزی محمود احمدی نژاد است.
نیروهای انتظامی و امنیتی به طور شبانه، ده‌ها نفر از فعالان سیاسی را بازداشت می‌کنند. برخی از چهره‌های نام آشنا ازجمله محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت اسلامی و بهزاد نبوی از سازمان مجاهدین انقلاب در میان بازداشت شدگان به چشم می‌خورند.
سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت، در بیانیه‌هایی و نیز بسیاری از تحلیلگران در گفته‌ها و تحلیل‌های خود این رویداد را یک «کودتا» یا یک «کودتای نرم» می‌نامند.

آیا رویدادهای ۲۲ تا ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ یک کودتاست؟

محسن سازگارا تحلیلگر سیاسی در واشینگتن به رادیو فردا پاسخ می‌دهد:

در واقع یک کودتای کلاسیک به بدترین و افتضاح ترین شکلش انجام شد. یعنی حتی آقای خامنه ای و سپاهیان دورش و آقای احمدی نژاد که بازیچه دست آنهاست به خودشان زحمت این را ندادند که کمی ظاهر ماجرا را آرایش کنند. به همه دنیا روشن و آشکار می گویند که ما کودتا کرده ایم . در این کودتا هم مثل همه کودتاهای کلاسیک جهان، یک عده فعالینی را دارند دستگیر می کنند. تلفن ها را قطع کرده اند. کارهایی که در همه کودتاهها می کنند.

رئیس جمهور قانونی مملکت ، با وجود رای بزرگ ملت آقای موسوی است و حالا خبرهایی هم به گوش می رسد که او را وادار به حبس خانگی کرده اند. احتمال دستگیری ایشان هم هست.

به نظر شما این جریانی که شما از آن به عنوان کودتا نام می برید چه چیزی را هدف گرفته است ؟

محسن سازگارا: قدرت را. خیلی روشن است . این ها وقتی دیدند که در بازی دموکراسی باخته اند و مردم نمی خواهندشان [متوسل به این راه شدند]. آقای خامنه ای سه شنبه گذشته در دیدار با هاشمی رفسنجانی گفته است « من اگر بگذارم احمدی نژاد برود کنار، انگار خودم رفته ام کنار» بنابر این وقتی دیدند بازی به نفعشان تمام نشده است و اکثریت مردم این طور قاطع و با رای ۲۴ میلیونی به موسوی که از مجموع ۴۲ میلیون رای دهنده به سختی تعداد رای دهندگان به آقای احمدی نژاد به هفت میلیون نفر می رسید در این بازی باخته اند، زیر بار رای مردم نرفتند و به زور متوسل شدند. برای اینکه قدرت را نگه دارند.

آقای سازگارا، این آماری که شما ارائه می دهید با استناد و تخمین از چه منبعی است؟

از سوی اعضا ستاد آقای مهندس موسوی و کروبی که در تمامی شهرستان ها ناظر بر صندوق ها بوده اند . وقتی انتخابات به اتمام رسید و هر صندوقی را شمارش کردند . تعداد آرا یادداشت و صورت جلسه شد و زیرش امضا گذاشتند. ناظران عددها را به ستادهای خودشان در تهران منتقل کردند . به همین دلیل هم بود که آقای موسوی پس از ساعت ۱۱ شب روز رای گیری اعلام کرد که برنده قطعی انتخابات است . والبته درست هم می گفت. برای اینکه آماری که به او منتقل شده بود نشان از یک پیروزی بالای هشتاد درصد را می داد که حاوی ۲۰ و اندی رای مردم بود. بنابر این آمار من از یک سو از اطلاعاتی است که ناظران ستادها ارائه کرده اند و از سوی دیگر از سوی بچه های وزارت کشور هم آمار دقیقی به بیرون درز کرده است که نشان از آمار واقعی آرا مردم می دهد.این آماری که اعلام شده است صرف نظر از صندوق ها و آرا و یک سری اعداد اختراع شده است.

آقای سازگارا ، برگردیم به تحولاتی که در بعد سیاسی در ایران در شرف انجام است . که شما از آن به عنوان کودتا نام بردید. شما گفتید که نظام حاکم تاب تحمل رویارویی با مردم را ندارد . آیا به نظر شما با اعلام این نتایج – اگر نتایج آنگونه که معترضان اعتقاد دارند اشتباه باشد – آیا رویارویی نظام با مردم بیشتر نخواهد شد؟ این چه راهکاری است که نظام ارائه داده تا بخواهد رویارویی را دور برند؟

این راهکار همه دیکتاتورهاست. من اعتراف می کنم که خودم باور نمی کردم که آخر و عاقبت آقای خامنه ای سر هفتاد سالگی و پیری به اینجا برسد که این جور آلت فعل نظامیان شده ، کودتاچی از آب در بیاید. ولی خوب این دیکتاتوری، روزی که ایشان نظامیان را از توی قوطی درآورد و دور و بر خودش را با آن ها پر کرد و وارد سیاستشان کرد شکل گرفت. باید می دانست که ته ماجرا به اینجا می رسد.

مطمئن باشید که مثل همه دیکتاتوری های جهان، این انرژی مملکت است که تلف می شود . ولی همانجور که عرض کردم در مکانیزم رای گیری وقتی دیدند که مردم دوستشان ندارند – سهل است ، از آن ها متنفرند- از دولت آقای خامنه ای یعنی دولت احمدی نژاد متنفرند. وقتی دیدند که کار به اینجا رسیده است، دست به زورگویی زدند و امید دارند که با سرکوب مردم و دستگیری ، مردم را ساکت کنند و به حکومت خودشان چند صباحی هم که شده ادامه بدهند.

بر اساس اخباری که برخی از آنها تایید و برخی تایید نشده اند ،در تهران یکسری بازداشت هایی از افراد نام آشنا و چهره های شناخته شده از حزب مشارکت و یا سایر جناح های سیاسی انجام شده است. به نظر شما ، آن قوه قهرییه ای که این کار را می کند با این سری از بازداشت ها و در واقع به انزوا کشاندن کسانی که روزگاری پایه های اساسی انقلاب ۵۷ و جمهوری اسلامی بودند – مثل آقایان هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری – کلا نظام جمهوری اسلامی وارد یک بحران مشروعیت داخلی نخواهد شد؟ این تضادها به کجا می رسد؟

قطعا ، این حرکت ها که انجام شد کاملا از نظام مشروعیت زدایی کرده است. نه فقط یاران انقلاب را دستگیر کردند بلکه مهمتر از این آرا ۴۰ میلیون نفر از مردم را ندیده گرفته وبه آن بی اعتنایی کردند. اینها در واقع مشروعیت زادیی از نظام جمهوری اسلامی است . این اولین بار نیست که در طول تاریخ این اقدامات انجام می شود. استالین هم تمام یاران لنین را کشت و از سر راه برداشت. به هر هر حال بازی قدرت و ثروت در مملکت ما توام شده است و عده ای به قیمت ریختن خون و ناموس و آبروی مردم می خواهند قدرت خود را حفظ کنند.

به نظر شما ادامه این اعتراضات و تنش های گسترده ای که شاید بتوانیم بگوییم در طول سه دهه گذشته بی سابقه بوده است به چه سمت و سویی می رود؟ نتیجه اش چه می شود؟

اگر دو سه شرط محقق شود قطعا مردم برنده خواهند بود. شرط نخست این است که آقای موسوی که این نفوذ کلام را مابین مردم دارد و به حق در جایی ایستاده است که اکثریت مطلق مردم پشت او هستند رهبری این مبارزات را به دست بگیرد و برای احقاق حق مردم مبارزه کند و مبارزه را ادامه دهد و البته باید مراقب باشد که کسانی را که از دسترس حکومت خارج هستند و در خارج از ایران زندگی می کنند بعنوان جانشین معرفی کند تا اگر دستگیر شد آن افراد بتوانند کار رهبری مردم را به عهده بگیرند . به شرط آنکه آقای موسوی و آقای کروبی به رهبری آقای موسوی که رئیس جمهور قانونی ایران است ایستادگی کنند و مبارزات مردم را هدایت کنند.

شرط دوم این است که مردم بدانند این پرتگاه خطرناکی است . اگر مردم بیایند به خیابانها و درگیر بشوند اینها هم خودشان را آماده سرکوب کرده اند . باید بروند سراغ مبارزات تاکتیکی و خالی و عاری از خشونت . همان متدی که خود جمهوری اسلامی برای سرنگونی رژیم شاه در دست گرفت و پیروز شد. مردم باید دست به اعتصاب و اعتراض بزنند . دست از کار بکشند . بدون آنکه خون از بینی کسی بیاید بنشینند در خانه هایشان و به این شکل دولت را وادار به عقب نشینی کنند.

اگر رهبری درست و استفاده درست برای بسیج مردم در این مسیر انجام شود مطمئن باشید ظرف چند روز، کودتا چی ها عقب نشینی خواهند کرد . آنچنان که در شوروی سابق عقب نشینی کردند. و آن بخش از ارتش سرخ و نیروهای امنیتی که دست به کودتا زدند سه چهار روزه ناچار به فرار شدند. این ماجراجویی که الان این ها انجام داده اند در بین خود نیروهای سپاهی ، بخشی از بسیج و ارتش و پلیس و کلا نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات مخالفینی هم دارد. که به محض اینکه بسیج عمومی پیش بیاید تزلزل در این آقایان هم ایجاد می شود . بنابر این سرنوشت این اعتراض به نحوه رهبری انجام شده ارتباط دارد. اگر هم اتفاق خاصی نیافتد متاسفانه مثل کودتای ۲۸ مرداد که با حداقل هزینه به پیروزی رسید این تیم هم با اعمال این روش ها ، سررشته کار را بدست می گیرد.