July 7, 2009

متن پیاده شده صحبت دوشنبه ۱۵ تیر

سلام
امروز دوشنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۸۸ و ۶ جولای سال ۲۰۰۹. ساعت ده و نیم شبه؛ البته در ایران دیگه الان هفت صبح روز سه‌شنبه‌ست.
خوشبختانه مسألهٔ «اعتصاب=اعتکاف» یا «اعتکاف=اعتصاب»، با توجه به کمکی هم که طبیعت به مردم کرد، منجر به تعطیلی از طرف دولت شده؛ خیلی‌ها هم گفتند که دولت از اعتصاب مردم ترسید. ولی به‌هر حال هر چه هست، سه‌شنبه بسیاری از تهران و شهرها تعطیله، همینطور چهارشنبه پاره‌ای از کارخانجات و غیره و امیدوارم اونجاهایی هم که تعطیل نبوده و دولت تعطیل نمی‌کنه، مردم خودشون به اعتصاب بپیوندند. ولی این ماجرا به ما نشون می‌ده به محض اینکه حرکت بکنیم، بریم جلو، حکومت ناچاره که عقب‌نشینی بکنه و با همهٔ ضعف و نقصانی که ما در اطلاع‌رسانی داریم (خیلی اوقات فقط ابزارمون همین فیلم‌ها و اینترنت و غیره هست) اما می‌تونیم که با اتحاد و همبستگی که نشون می‌دیم، حکومت رو عقب ببریم.
ولی قبل از اینکه بیام راجع‌به راه‌پیمایی روز پنج‌شنبه صحبت بکنم، یکی دو تا سؤال رو هم جواب بدم. یکی اینکه سؤال شده...

ولی قبل از اینکه بیام راجع‌به راه‌پیمایی روز پنج‌شنبه صحبت بکنم، یکی دو تا سؤال رو هم جواب بدم. یکی اینکه سؤال شده که «سرعت اینترنت خیلی پایین اومده، محدودیت ارتباط و اطلاع‌رسانی زیاد شده». یک اقدام بسیار بسیار خوبی که دانشجویان غربی در کمک به جنبش در ایران کردند، در اروپا چند تا دانشگاه پیش‌قدم شدند، در امریکای شمالی، در کانادا و کشور امریکا هم چند دانشگاه پیش‌قدم شدند که کارهاش داره انجام می‌شه و به محض اینکه آماده بشه، من در همین بحث‌ها خدمتتون خواهم گفت و مشخصاتش رو هم اعلام خواهم کرد و اون این است که دانشگاه‌ها، ظرفیت‌های خالی کامپیوترشون رو، به‌خصوص در شب‌های امریکای شمالی که روز ایران هست، دارند در اختیار جنبش ایران و دانشجویان ایرانی می‌گذارند. این کمک رو می‌خواند بکنند با روش خاصی که مشخصاتش رو بعداً خواهم گفت، دانشجویان و سایر کسانی که در ایران کار کامپیوتری می‌کنند، امکان خواهند داشت بیاند و از تونل خاص مجازی که درست می‌شه عبور بکنند و وارد ظرفیت‌های بالا و پرسرعت و پرقدرت کامپیوترهای دانشگاه‌های غربی بشند و تمام استفاده‌های کامپیوتری‌شون رو بکنند. این خبر خوب هست که درواقع ما رو کاملاً جلو می‌بره و پشتیبانی‌ست که دانشگاه‌های دنیا دارند از جنبش در ایران، به‌خصوص فعالیت دانشجویان ایران می‌کنند که جزئیاتش رو بعداً می‌گم.
سؤال دیگه این بوده که «اگر به ما حمله بشه در تظاهرات چیکار بکنیم؟ آیا فرار بکنیم؟ آیا بمونیم؟» و غیره؛ اگر اجازه بدید از همین جا من وارد بحث راه‌پیمایی پنج‌شنبه بشم. همونطور که می‌دونید، تا الان در تهران و در بیش از دویست و ده شهر دیگهٔ کشور (که تعدادش داره همینجور افزایش پیدا می‌کنه) تجمع اعلام شده. تجمع به این معنیست که راه‌پیمایی اصل نیست؛ شما از مسیرهایی که (من به تواتر و به کرات در اینترنت دیدم) جناح‌های مختلف، گروه‌های مختلف اعلام کردند، هر کدوم رو دلتون بخواد می‌تونید انتخاب بکنید و به اون محل تجمع که در هر شهری اعلام شده نزدیک بشید؛ یا از هر مسیر دیگه‌ای که دلتون می‌خواد. اصل این است که به اون محل نزدیک بشید. این از نکتهٔ اول.
نکته دوم این است که وقتی به محل تجمع که اعلام شده (مثلاً فرض کنید در تهران میدان انقلاب) نزدیک می‌شید، هر جایی که دیدید نیروی پلیس، انتظامی، بسیج، هر کدوم از این ارگان‌هایی که ممکن است بخوان از اینکه شما به محل تجمع نزدیک بشید ممانعت به عمل بیارند، بلافاصله برگردید. به هیچ عنوان هدف این نیست که به اون محل تجمع برید، مثلاً مثل زندان باستیل فتحش بکنید، اصلاً! هدف این است که روز پنج‌شنبه ساعت پنج بعدازظهر که در سراسر کشور اعلام شده، شما بیایید بیرون؛ حتی اگر اصلاً به اون محل تجمع هم نمی‌خواهید برید و فکر می‌کنید که خطرناکه و مشکل داره، نزدیک محل زندگیتون، محله‌تون، خیابونتون، کوچه‌تون، بیایید از منزل بیرون و توی خیابون باشید و حتماً حتماً حتماً صلح‌آمیز.
اگر دوست دارید می‌تونید یک شاخه گل هم دستتون باشه. قرار بر این است که کسی شعار نده، شعارهای هیجانی «مرگ‌بر»، «زنده‌باد»، «مرده‌باد»، نه! فقط حتی‌المقدور وقتی دست‌ها بالا میاد علامت جنبش که V هست نشون داده بشه و تنها شعاری که همه چیز هم در درون خودش داره «یاحسین میرحسین» است که اگر جمعیت باهم بود، طنین صداشون می‌تونه توی همدیگه این شعار رو تکرار کنه؛ چون همهٔ وجوه دیگه و همهٔ شعارهای دیگه‌ای که مطرحه، خلاصه‌ش در این «یاحسین میرحسین» مستتر است. بنابراین، این هم تنها شعاری است که عندالزوم اگر دلتون خواست، خوبه تکرار بشه و اگر نه که سکوت، صلح، آرامش؛ و هرجا هم که ممانعتی بود برگشتن.
به این ترتیب این سؤال رو هم اینجور جواب می‌دیم که اگر فرض کنید علی‌رغم صلح‌آمیز بودن، علی‌رغم گل به دست داشتن، علی‌رغم سکوت، نیروهای سرکوب‌گری خواستند که بیاند کتک بزنند، برخورد بکنند، اصل در این است که درگیر نشید و برگردید و فرار کنید.
حالا اضافه بر این، دو سه تا توصیه هم هست؛ یکی اینکه در مسیرهایی که احتمالاً جمعیت حرکت می‌کنه، خواهش من از همهٔ اون خونه‌هایی که سر راه هستند این است که یک شلنگ آب رو از خونه بیرون بگذارند؛ آب بیاد توی کوچه. برای اینکه چند تا خاصیت داره؛ مردم، هم وقتی تشنشونه می‌تونند آب بخورند، هم می‌تونند سرشون بریزند و خیس بودن مهمه، مفیده، باتوم‌های برقی روی تن‌های خیس کار نمی‌کنه و خود باتوم‌زننده رو اذیت می‌کنه؛ اگر خدای‌نکرده یک وقت بخواد پیش بیاد و گاز اشک‌آور شلیک بشه، مردم حتماً نیاز دارند آب باشه، چشمشون رو بشورند و امثالهم. بنابراین بیرون گذاشتن یک شلنگ آب از خونه‌ها بسیار می‌تونه به مردم کمک بکنه.
نکتهٔ دیگه این است که اگر کسایی احتمال می‌دند که در یک جایی قرار بگیرند که گاز اشک‌آور شلیک بشه، بد نیست یکی از این ماسک‌های کاغذی توی جیبشون باشه، قبلاً در خونه یک مقداری سرکه بهش بزنند؛ وقتی این ماسک آغشته به سرکه جلوی صورتتون باشه تا حدی مؤثره، برای اینکه استشمام گاز اشک‌آور رو تضعیف می‌کنه.
البته از قراری که من شنیدم صحبت از این است که در تهران دو منطقه، یکی میدون ولیعصر و یکی میدون هفت‌تیر، دو مرکزی باشه که اگر میدون انقلاب بسته بود، مردم بتونند بیاند میدون ولیعصر و اگر اونجا هم در اشغال نظامی‌ها بود، از اونجا بتونند برن میدون هفت‌تیر و اگر اونجا هم اشغال بود، در طول تظاهرات ممکنه محل چهارمی گوش‌به‌گوش اعلام بشه که مردم بتونند برن اونجا و اگر نه مهم هم نیست. همین‌قدر که بیاند، مواجه بشند، برگردند کافیه؛ اصل بر این است که هیچ درگیری پیدا نشه، هیچ برخوردی پیدا نشه و همین‌قدر که مردم بیاند و برگردند کفایت می‌کنه.
من راجع‌به این موضوع و اینکه ما چه برخوردی با سپاه داشته باشیم، بازهم فردا شب و پس‌فردا که تا زمان تظاهرات وقت داریم، بازهم خدمتتون صحبت می‌کنم. یک توصیهٔ آخری رو هم بگم و اون این است که از هفتهٔ آینده، یک سری آکسیون‌های فلج‌سازی کودتاچی‌ها که مبتنی هست بر برق، ارتباطات و کامپیوتر (سه بخشی که رگ حیات کودتاچی‌هاست) تدارک دیده شده که باهاتون درمیون گذاشته می‌شه و در واقع امیدوارم که اون آکسیون‌ها، بتونه ما رو ببره به سمت اینکه فاز فلج‌سازی کودتا رو انجام بدیم.
تا گفتار دیگه و دیدار بعدی، همگی رو به خدا می‌سپارم. خداحافظ، به امید پیروزی بر کودتاچی‌ها [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]