July 8, 2009

متن پیاده شده صحبت سه شنبه ۱۶تیر

سلام
سه شنبه ۱۶ تیرماه ۱۳۸۸، ۷ جولای سال ۲۰۰۹ میلادیست، ساعت ده و نیم شب هستش؛ البته در ایران ساعت هفت صبح روز چهارشنبه‌ست.
من ابتدا دلم می‌خواد پیروزی مردم رو در دو سه جبهه تبریک عرض بکنم. نکتهٔ اول سخنرانی است که فردا آقای محسن مخملباف، در پارلمان اروپا خواهد داشت. روز چهارشنبه به دعوت پارلمان اروپا و این صدای مردمی که در کوچه و خیابان‌های ایران تظاهرات می‌کنند، مبارزه می‌کنند و حکومت با خشونت اونها رو سرکوب می‌کنه، آقای مخملباف می‌خواد به گوش دنیا برسونه و حرفش هم خیلی ساده دو چیزه: یکی اینکه حکومت کودتا رو باهاش رابطه نگیرند و دوم اینکه اگر کودتاچی‌ها تظاهرات صلح‌آمیز و آرام مردم ایران رو تحمل نکنند و دوباره بخوان دست به خشونت و کشتار و دستگیری و شکنجه بزنند، دنیا ایران رو تحریم بکنه؛ به‌خصوص در رأسش نفت ایران رو. این سخنرانی از این جهت مهمه، برای اینکه پنج‌شنبه در ایران تظاهرات آرامی دعوت شده و مردم با آرامش تمام قراره که به خیابون‌ها بیاند. در همین رابطه انصافاً باید بگم که با توجهی که از این همه هنرمند، آهنگ‌ساز، کارگردان، فیلم‌ساز، نویسنده و روزنامه‌نگار در دنیا جلب شده و مردم عادی دنیا (که انصافاً الحق کوشش ایرانیان مقیم خارج از کشور در سراسر دنیا هستش) این جای تبریک و پیروزی داره، برای اینکه در کمتر از سه هفته که این حوادث در جریان بوده و این مبارزات شدت گرفته، به خوبی همهٔ دنیا پشت سر مبارزات مردم ایران اومده.
پیروزی دوم به نظر من ...

پیروزی دوم به نظر من عقب‌نشینی‌ست که حکومت در مقابل اندک تحرک ملت، در مقابل آکسیون اعتصاب-اعتکاف از خودش نشون داد و فوراً همه جا رو تعطیل کرد و ترسید که حرکت مردم، برای مردم موفقیت محسوب بشه و سعی کرد بگه که نه، من خودم به دلایل دیگه‌ای مملکت رو تعطیل کردم، از جمله مسألهٔ آب‌وهوا و گرد و غبار؛ ولی واقعیت این است که ترس حکومت از مردم و قدرت مردم کاملاً آشکاره.
به نظر من پیروزی سوم صحبت آقای خامنه‌ای‌ست که در واقع کمی عقب رفته، سعی کرد که فرافکنی بکنه؛ حتی به قول کسی که گفت «مثل اینکه ایشون آلزایمر داره»، چون گفت «کی گفته اصلاً اینها آشوب‌طلبند، اینها از خارج گفته می‌شه»، در حالی که خود ایشون مردم رو آشوب‌طلب می‌خوند و نشونهٔ این آشکار می شه. به‌خصوص اینکه یک خبری روزنامه‌های ایتالیایی داده بودند که مقامات رژیم ایران، دارند مقدار زیادی پول از کشور خارج می‌کنند و یک خبر دیگه هم داشتیم که خانواده‌های پاره‌ای از مقامات بلندپایهٔ ایران، توی کانادا دیده شدند. البته این خبرها هروقت صددرصد تأیید بشه و مورد اطمینان صددرصد خودم باشه، خدمتتون ارائه خواهم کرد؛ ولی کاملاً ترس و وحشت در ارکان حکومت دیده می‌شه.
به نظر من صحبت شب گذشتهٔ آقای احمدی‌نژاد هم با واکنش صحیح مردم با فریادهای بلند الله‌اکبر مردم کاملاً نشون داد که مردم ناراضیند از این صحبت‌ها و اجرای مسألهٔ اتو و افزایش مصرف برق وادار کرد حکومت رو که در پاره‌ای مناطق برای اینکه ناپایدار بودن و لرزان بودن شبکهٔ سراسری برق رو جبران بکنه خاموشی بده و مصرف رو از مدار خارج کنه. این حداقل نشون می‌ده که از این پس آقای خامنه‌ای احمدی‌نژاد یا اعتراف-شو اگر بخواد از رسانهٔ انحصاری آقایون پخش بشه براشون هزینه داره و باید که حداقل برق یک قسمت‌هایی رو قطع بکنند و به این سادگی نیست که بتونند از این رسانهٔ انحصاریشون استفاده بکنند و حرف‌هاشون رو به خورد ملت بدند.
اما از این مقدمات من میام سر اصل موضوع. ببینید حکومت کمبود نیروی سرکوب‌گر داره؛ این فشار برای ایجاد جو ارعاب، خشونت و تهدید ناشی از کمبود نیروشه. این یک تاکتیک شناخته شده‌ست، از عهد چنگیزخان مغول که با هشتادهزار قشون حمله کرد، سرزمین‌های زیادی از جمله ایرانِ اون‌روز رو فتح کرد؛ برای اینکه عقبه‌ش شورش نکنند و نیروی کمش در تنگنا قرار نگیره، دست به کشتار، تخریب و نابودی شهرها می‌زد، ایجاد جو رعب و وحشت؛ برای اینکه بتونه با نیروی کمش کنترل بکنه. همین تاکتیک رو حکومت ایران داره به کار می‌گیره. اگر جوانی رو از ماشین پیاده می‌کنند، به جرم داشتن یک دستبند سبز یا یک عکس مهندس موسوی و با توهین، تهدید و فحش، فضیحت و تحقیر برخورد می‌کنند، اگر با تک‌تیرانداز از روی پشت‌بوم دختر و پسر مردم رو می‌کشند، به گلو یا سینه‌ش تیراندازی می‌کنند و در زندان شکنجه می‌کنند، نصفه شب به خونهٔ مردم می‌ریزند، همه تاکتیک‌های شناخته‌شده‌ای‌ست که با ایجاد رعب و وحشت بتونند کمبود نیروشون رو خنثی بکنند و بقیهٔ سرکوب مردم رو واگذار بکنند به افسردگی و پژمردگی مردم و خونه‌نشینی‌شون.
آنچه که در مقابلش ملت اتخاذ کرده، تاکتیک بسیار هوشیارانه‌ایست: یکی اینکه با اون الله‌اکبر گفتن، شعارنویسی و تظاهرات برق‌آسا و سایر آکسیون‌های اینگونه، حضور خودش رو نشون می‌ده؛ نشون می‌ده که عقب‌نشینی نکرده، از این جو وحشت نترسیده؛ همون شعاری که «نترسید، ما همه باهم هستیم» و دوم اینکه در یک فعالیت مثل روز پنج‌شنبه که همه می‌خوان بیان توی خیابون، کاملاً به حکومت نشون خواهد داد که مرعوب نشده. نکتهٔ بسیار بسیار اساسی این است که اگر گسترهٔ حضور مردم در تمام شهرها (که تا الان بیش از دویست و بیست شهر اعلام کردند که آمادگی دارند بیاند توی خیابون مردم) اگر در سطح همه جای شهرها باشه، مطمئن باشید که حکومت امکان اینکه سرکوب بکنه نخواهد داشت. به همین دلیل واجبه که شما اگر حتی نمی‌خواهید به محل‌های تعیین شده در هر شهری برید، پنج شنبه ساعت پنج بعدازظهر حتماً از منزل بیایید بیرون، در هر محله‌ای، در هر منطقه‌ای که هستید، همون‌جا پنجاه نفر، صد نفر وقتی باهم باشید و فقط ساکت راه برید، حداکثر انگشتتون رو V بکنید و اگر هم قرارشد شعاری بدید یک «یاحسین، میرحسین» بگید، کافیه؛ برای اینکه این شعار رو بعداً باهاش کار داریم و شعار محوری ما خواهد شد. این نشون می‌ده که با این فضایی که دو سه هفته پیش، بعد از اون کشتار شنبهٔ خونین ایجاد شد، مردم نترسیدند و حضور دارند.
و از همین جا بگم من پیشنهادات خیلی خوبی دیدم که شب‌های دیگه راجع بهش بیشتر صحبت می‌کنم، ولی خلاصهٔ این پیشنهادات جدید این است که پنج‌شنبهٔ بعدی که دوباره ساعت پنج بعدازظهر، موقع حضور مردم در خیابون‌هاست، کاملاً صلح‌آمیز و کاملاً به‌دور از خشونت و درگیری و پنج‌شنبهٔ بعد مردم در مقابل مقرهای سپاه در هر شهری که هست، ساکت و آروم حضور پیدا خواهند کرد، گل پای دیوار مقرهای سپاه خواهند گذاشت و خواهند رفت. این آکسیون که فردا شب و شب‌های دیگر من راجع بهش بیشتر صحبت می‌کنم، به نظر من تصمیم بسیار درستیست که در این پنج‌شنبه به سپاهی‌ها خواهد گفت که مردمی که شما اگر بکشیدشون، بسوزونیدشون، تکه‌تکه‌شون هم بکنید، به شما قراره گل بدند؛ اینها رو باید به فکر وادار کنید و بفهمند که با مردم صلح‌دوستی طرف هستند و دنیا رو هم به فکر خواهد انداخت، با کوشش‌هایی که داره در خارج می‌شه، این است که حکومت اگر دست به این وحشی‌گری‌ها بزنه مستحق هرگونه محدودسازیه.
من عرضم رو به پایان می‌برم بقیهٔ صحبت رو می‌گذارم برای فردا شب و کمی هم صحبت از فعالیت‌های فلج سازی خواهیم کرد. تا دیدار دیگه خداحافظ شما به امید پیروزی.