July 13, 2009

متن پیاده شده روز دوشنبه ۲۲ تیر

سلام
دوشنبه 22 تیرماه 1388، 13 جولای سال 2009 میلادی، صبح اول وقت به وقت ایران
چندتا سؤال رو از بین انبوه سؤالهایی که میرسه خدمتتون جواب بدم، با مشورتی که با اون تیم مشاورین ایجاد کردیم تا بعد هم ادامه بحث فلج سازی رو بکنیم. سؤال اول اینست که نوشتند «آیا میتونیم بریم به قله های کوه ها، فتح قله های سبز رو بکنیم و اونجا علامت جنبش، پرچم سبز جنبش، عکس و شعار بگذاریم؟ آیا کار خوبیست؟» به نظر من قطعاً کار خوبیست برای اینکه چند تا خاصیت داره. اول اینکه وقتیکه بچه های ورزشکاری میتونن به قله های کوهها برن، این کار رو بکنن، این باعث خواهد شد که اون سرکوب گرایی که بعداً قراره برن و اونا رو پاک بکنن، اونها هم ناچاراً یکبار تا قله ها برن یه خورده پاشون باز میشه. دوم اینکه در مسیر کوهها اونوقت ناچار میشن نیرو بگذارن و بگردن کوله پشتی ها رو، دنبال بکنن و یه جبهه جدید براشون باز میشه. سوماً اینکه وقتی که شما فیلم و عکس بگیرید از گذاشتن علامتهای جنبش در قله های کوههای ایران، فتح قله های سبز، این به خوبی به همه نشون میده که جنبش تا بلندای کوههای ایران هم خودشو کشونده و به هر حال کار خوبیست. فقط نکته من اینست که پنجشنبه اگر بچه ها این کار رو میکنن، حتماً یه جوری انجام بدن که برای پنجشنبه ساعت 5 بعد از ظهر باشد. ضمناً همینجا بگم بعضی ها از استانهای خوزستان و از استانهاس گرمتر نوشتند که «5 خیلی زوده و اینجاها گرمه و ما 7 برامون خوبه»، از نظر من هم اشکالی نداره، فقط یک چیزی حواسشون باشه؛ ساعتی بیان بیرون که اگر 7 در خوزستان هوا بهتر شده و 5 خیلی گرمه، اشکال نداره ودیرتر میشه آمد ولی خیلی هم دیر بشه تاریک میشه و نمیشه فیلم و عکس تهیه کرد. برای اینکه یک پای مهم این حرکت عمومی تهیه فیلم و عکسه که دنیا رو در جریان بگذاره. بنابراین یک ساعتی رو باید تو استانهای گرمتر انتخاب بکنند شاید 6 مناسب تر باشه ولی طوریکه گرما یه خورده شکسته شده باشه ولی خیلی هم دیگه به تاریکی برنخوره.
سؤال دوم اینست که «مطرح شده نماز جمعه این هفته آقای هاشمی قراره صحبت بکنه، آیا بریم یا نریم؟» به نظر من درسته که ما این اصل کلی رو داریم که هیچ کجایی برای کودتاچی ها نباید امن باشه و هرجا تجمعی دارند باید بریم و شرکت بکنیم، ماهم با شعارهای خودمون. اما نماز جمعه تهران به خصوص حساسیت داره برای اینکه دوربین تلویزیون نشون میده و ممکنه که کلاه سر جنبش بگذارن. به نظر من این هفته اگر آقای مهندس موسوی رئیس جمهور منتخب اعلامیه داد، رسماً مطرح کرد که او میخواد بره نماز جمعه، فکر بدی نیست، میتونن کسایی که دلشون میخواد با عکس آقای مهندس و با شعارهای سبز جنبش ، برای پشتیبانی از رئیس جمهور منتخب برن، برای پشتیبانی از رئیس جمهور منتخب اگر رسماً تا جمعه اطلاعیه از از طرف آقای مهندس موسوی منتشر شد که میخواد بره. تا الان چیزی دریافت نشده، اما اگر چنین اطلاعیه ای دریافت نشد، رفتن ممکنه اصلاً به صلاح نباشه برای اینکه به خصوص اینکه اصل کلی ما که هر تشکلی رو باید ما هم حضور داشته باشیم، همونجوری که عرض کردم، اختصاصاً راجع به نماز جمعه تهران خیلی حساسه برای اینکه شب تو تلویزیون نشون میدن و ممکنه که از جنبش استفاده بکنن. فقط و فقط در شرایط خاصی که رئیس جمهور منتخب مردم آقای مهندس موسوی اعلامیه رسمی بده که میره اونجا مجازه که برای دفاع از اون هرکی دلش میخواد بره. باز هم اجباری نباید بدونیم. اونچه که آکسیون خود جنبشه و حضورشو در اونجا اعلام میکنه، حضور پنجشنبه های هر هفته است ساعت 5 تا 8 که حضور مردم در خیابونها میتونه که نمایش قدرت همه باشه.
سؤال بعدی باز تو همین رابطه است چون خیلی سؤالها اومده که «ما این هفته که دستور کاردرواقع نیست که تظاهرات به سبک ایرانی در سراسر کشور باشه و بیاییم تو خیابون، با گل دادن به سپاه، نیروی انتظامی، پایگاههای بسیج، نزنن ما رو نکشن!» من حرفم اینست که اگر هروقت احساس کردین خطری هست، این کار رو نکنید و اصلاً جلو نرید ولی خطر دوم اینکه بعضی ها نوشتند «ممکنه یک تاج گل ببرن بگذارن، خدای نکرده توش بمب باشه و پای جنبش بنویسن» به همین دلیل اگر کسی هم خواست گل بده، یک برگ سبز یا یک شاخه گل بده، فقط و فقط یک شاخه گل باشه که یک وقت یک همچین توطئه ای اتفاق نیفته و حتماً حتماً عکس یا فیلم فراموش نشه. به نظر میرسه که این کار از آکسیونهاییست که برای جنبش برد-برده و برای اونها باخت-باخت، اگر بخوان که شدت عمل نشون بدن. ضمن اینکه دوباره تأکید میکنم شکاف توی نیروهای خوب بچه های سپاه، بچه های بسیجی که از این کشور دفاع کردند و فرزندانای ملتند کاملاً دیده میشه که ناراضی اند از دست یک تعداد رانت خواری که اون بالا نشستند و اون اعمال رو میکنند. بنابراین ما با اونها برخورد بکنیم و اونها رو بغل بکنیم اصلاً به معنی اینست که اتفاقاً ما با اونها آشتی هستیم و همه در یک جبهه هستیم جلوی کودتای آقا مجتبی و یک عده رانت خواری که اون بالا نشستند و اینجور فجایع رو به بار میارن.
سؤال دیگه اینست که «ما شبها 10 تا 10 و نیم الله اکبر میگیم گاهی گلومون میگیره خیلی زیاده و بعضی جاها ما دیدیم که به کمک الله اکبر و چندتا شعار، بوق استادیومی هم میارن یا چیزهای دیگه» هیچ اشکالی هم نداره، مهم این است که زورمون را از 10 تا 10 و نیم شب رو پشت بوم نشون بدیم و اتحادی رو که داریم.
اما برگردیم به بحث فلج سازی، همونجوری که عرض کردم، فلج سازی حکومت کودتا سه مرحله داره، مرحله اول اونجاییست که به نخبه ها برمیگرده درواقع استفاده از پارتیزانها، تاکتیک جنگهای چریکی در مبارزات صلح آمیز و بی خشونته یعنی بچه هایی که فعالند، میان و نشون میدن که حکومت کودتا نمیتونه به گرده ملت سوار شه و براش حکومت ناپذیر میکنن. همینها بهترین کسایی میشن که بعداً کمیته های اعتصاب رو شکل میدن. روی برق، روی مخابرات و روی برنامه های کامپیوتر. روی هرسه اینها مانور میکنن و ناامن میکنن حکومت رو ودسته های دولتی، کارخانجات دولت و ادارات دولتی رو. مرحله دوم مرحله ایست که عموم مردم رو دعوت میکنیم به مشارکت، کاری که براشون هیچ هزینه ای نداره، یعنی نپرداختن قبض آب، برق، تلفن، گاز و از چند هفته دیگه که یه مقداری سیستمهای دولت ریخت به هم و وضعش خراب شد ونتونست که کارها رو اداره بکنه، اونوقت این معنی پیدا خواهد کرد و فاز سوم فازیست که اون کمیته های اعتصاب که شکل گرفته که بعداً بیشتر راجع بهش صحبت میکنیم، اونوقت همه مردم رو میشه دعوت کرد که سرکارشون نرن که الان هنوز زوده.
من نکته آخریم اینست که برنامه های کامپیوتری در هرجایی دربانکها، در ادارات، در شهرداری، در کارخانجات و در همه جا، اینها مسائلیست که گروههایی الان تشکیل شده در داخل ایران . بچه های ایرانی در خارج هم دارن کمک میکنن که چگونه ما اینها رو بخوابونیم و دشمن نباید اصلاً احساس امنیت بکنه.
عرضم تمومه، تا گفتاری دیگه به امید پیروزی بر کودتاچی ها.