July 18, 2009

متن پیاده شده روز شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۸

سلام
بامداد شنبه 27 تیرماه 1388 و 18 جولای سال 2009 میلادی
خوب خسته نباشید! نمازهمگی قبول، تظاهرات فوق العاده بزرگ، زیبا، باشکوه دیروز، عبادت جمعی همه مردمی بود که اومدند توی خیابون. برآوردها حالا دقیق نشده ولی عکسهای مختلف رو بچه ها کنار هم دارن میگذارن، سعی میکنن اندازه بگیرن، برآوردها نشون میده که در تهران عددی بالاتر از 2 میلیون و شاید 3-5/3 میلیون اومدند توی خیابون. خیلی خیلی خیلی هم باشکوه و خوب بود، خیلی کلک ها هم حکومت زده بود، بعضی خیابونها رو یکطرفه کرده بود که به سمت نماز جمعه نیان، تا 10 صبح دانشگاه تهران رو فقط با کارت بسیجی، سپاهی و یکسری کارتها راه میدادند، سعی کردند همونجوری که حدس میزدیم خیابونهای اطراف رو بیشتر ببندند به سمت دانشگاه جمعیت کمتر بشه، ولی از ساعت 10 و 11 که امواج جمعیت رسید با اون نظم و آرامش، رشته کار از دستشون در رفت و نشون داد که اولاً در فرماندهیشون چقدرچند دستگیه و چقدر هم کم نیرو هستند. من خودم هم تصور میکردم که اینها به هر قیمت اون چمن دانشگاه که حالا آسفالت هم هست و با 2000 تا آدم پر میشه، کل دانشگاه تهران با 5000 نفر پر میشه، تصورم این بود که اینها 5000 تا رو شده گدایی بکنن میارن میذارن و اونجا رو پر میکنن و حتی خیابونهای اطراف رو که بگن جمعیت بود و همون رو بکنن «امت خداجوی هزاران نفری و صدهزار نفری و میلیون نفری». ولی حتی دوتا سه تا صف رو به زحمت تونستند پر کنند. چرا این مشکل رو داشتند؟ همونطوریکه حدس میزدیم، حرکت بچه ها در شهرستانها مقدار زیادی اینها رو زمینگیر کرده بود. نیروهاشون در تهران به قول یک دوستی میگفت «اینها یک عده نیروهاشون باید شبها تا صبح بچه ها رو تو زندان شکنجه کنند یک عده شون باید تو خیابون دنبال کتک زدن باشن، یک عده شون باید شعارها رو از دیوارها پاک کنن . واقعاً نشون دادن که چقدر کم نیرو هستن». به اضافه اینکه وقتی که ما قوی در میدون هستیم، تظاهرات بزرگ انجام میشه، نیروهای اونا ریزش میکنه، مقدار زیادی هم ریزش داشتند. در بعضی جاها البته دست به خشونت زندند مثل بولوار یا خیابون امیرآباد و خیابون کارگر شمالی، گاز اشک آور، باتوم کتک و اینها، ولی در بیشتر جاها با زیرکی که بچه ها هم داشتند، بهانه به دستشون ندادند و در عوض شعارهای کوبنده بسیار بسیار مؤثر بود. من همینجا خیلی خیلی خیلی تشکر میکنم و شرمنده ام واقعاً که نمیتونم تک تک جواب بدم و دست شما رو ببوسم ولی واقعاً حجم زیادی فیلم، عکس رسیده که حالا بچه ها اینجا برای تمام خبرگزاری ها دارند میفرستند، تمام تلویزیون ها، اونها خودشون هم برمیدارند، دریافت کردند، چهره واقعی این حرکت بزرگ در تهران به دنیا معرفی شد. این کار، این عکس و فیلم و گزارش بزرگی که الان به همه دنیا رفته، خداییش اینست که ایران رو بلافاصله روز جمعه آورد به خبر اول (به ندرت هم خبر دوم دنیا بعد از انفجار اندونزی) و دوباره دنیا رو تکون داد.
همینجا بگم چون ممکنه بعضی از شما اون خبر اشتباه BBC فارسی رو درمورد وزیر خارجه فرانسه دیده باشین و ناامید شده باشین، همینجا هم بگم که اون خبر اشتباه بود و اتفاقاً هم وزیر خارجه فرانسه بسیار بسیار محکم از حرکت مردم ایران دفاع کرد. این تظاهرات دیروز جمعه مجدداً دنیا رو عوض کرد. مسأله «مرگ بر روسیه» ای که در ایران گفته شد، شد خبر اول بحث های سیاسی که چگونه ملت ایران با هوشیاری اجنبی ای که دخالت میکنه رو محکوم میکنه؛ میخواد امریکا باشه، میخواد روسیه.
به هر صورت دست همه شما درد نکنه، خسته نباشین، این کار بزرگ پیروزی قطعی ای بود که شیرازه کودتاچیها رو از هم پاشوند. حالا ما از اینجا به بعد وارد فاز جدیدی میشیم. درواقع یک نقطه عطفی شد، ورق خورد، باید که به سرعت بریم توی مرحله بعدی، تو فاز بعدی. اولاً ما احتیاجی نداریم هر روز تظاهرات میلیونی بگذاریم، درکل جریان انقلاب اسلامی 11 تا دونه تظاهرات بزرگ داشتیم که چندتاشون بالای میلیون بودند. اما تو همین یک ماه گذشته 4 تا 5 تا تظاهرات میلیونی داشتیم که به مراتب بزرگتراز تظاهرات در زمان انقلاب اسلامی بوده؛ هم دیروز نماز جمعه هم اون دوشنبه و احتمالاً یکی دوتای دیگه اش هم. بنابراین ما احتیاج نداریم هر روز تظاهرات میلیونی بگذاریم، نیرومونو باید ذخیره کنیم و هربار که سنگین میاییم بیرون و از آکسیونهای تظاهرات عمومی که مثل الله اکبر شب ما رو همه رو با هم متحد و یکپارچه میکنه و نمایشی از یکپارچگی و مقاومت رو نشون میده، این هرچندگاه یکبار کافیه. به جاش باید از فردا صبح، از همین امروز شنبه ادامه کار فرسایشی رژیم رو بدیم. در رأس کارای فرسایشی مسأله شعارنویسیه، دیگه باید هیچ دیواری از دست ما درامان نباشه، هیچ جای خالی ای نباید باشه، من این رو به خصوص به بچه های شهرستانها میگم که همین یک شعار ساده ای که به دیوار مینویسند، چندتا نیروی اینها رو در شهرستان زمینگیر میکنه بار رو از رو تهران کم میکنه، چه برسه به اینکه بچه ها درشهرستانها کوچیک و بزرگ، اونهایی که شناخته شده اند، میتونن برن صف دوم کمیته های مخفی تر این کار رو بکنن. آدمایی که تابلواند تو شهرهای کوچیک، باید که حواسشون باشه که فوری نیان دستگیرشون بکنن و کاری که بچها های صرب میکردند این بود که اونها ظاهراً کمیته داشتند اما کمیته های سایه ای کار اصلی رو انجام بدن و در یک شهر کوچیک شما دوتا شعار شب بدین، تظاهرات برق آسا ئ 5 دقیقه ای پراکنده شین مطمئن باشید که فرمانده اطلاعات و سپاه اون شهر ناچار میشن به تهران بنویسند که لااقل 50 تا 100 تا نیروشونو باید اونجا نگه دارند. بنا براین بازهم تکرار میکنم شهرستانها برای توزیع قدرت کودتاچیها، نیروهای سرکوبگر، بسیار واجبه و نقش بسیج کننده داره. در همین روز گذشته در اصفهان من دیدم عکسهای خیلی خوبی از شعارها، از حرکتها، در شیراز، در مشهد، دست بچه های مشهد درد نکنه درسته یه مقداری هم کتک خوردند ولی این تظاهرات فرمایشی و نمایشی رو در جلوی احمدی نژاد افشاء کردند و نقاط دیگه شهر هم راهپیمایی داشتند. این حرکتها ادامه فرسایشه و بیش از تهران در شهرستانها میتونه ما رو جلو ببره.
خیلی سؤالها اومده که چه جوری ما خبر برسونیم و ضعف خبررسونی داریم! قبلاً هم ما صحبت کردیم از همین فیلمهای تظاهرات میشه CD درست کرد، CD رو تکثیر کرد دستی به همه جا رسوند. ساده تر از CD میشه اطلاعیه هایی نوشت (مثل چینی ها) پشتش هم چسب و سیریش زد چسبوند به یک دیواری که عموم رد میشن و رد شد. میشه حتی از پدر و مادر و آدمای مسن تر خواهش کرد خبرها رو بهشون منتقل کرد و یا حتی جوونا، در روز 10 تا خط کرایه که سوار شن توی تهران یا شهری و خبرها رو بازگو کنن، اون راننده و سایر مسافرا میشن بهترین رسانه ای که خبرها رو به جای دیگه میرسونن. بنابراین خبر رسانی مکانیزمی است که نباید متوقف بشه.
من راجع به دوربینهایی که در سطح تهران و نقشش تو این تظاهرات دیده شد، بحثی دارم که فرداشب خدمتتون خواهم گفت. این دوربین ها رو ما باید بتونیم از کار بندازیم. در مرکز کنترل ترافیک که تو خیابون ایرانشهر هست و در اختیار سپاهه الان، معلوم شد که تو این تظاهرات خیلی به درد اینها میخوره. نکات دیگه ای هم هستش از روز جمعه و فاز فرسایش که داریم حرکت میکنیم و تحریم. تحریم ها و وارد فلج سازی که میمونه برای جلسه بعدیمون.
تا فردایی دیگه شاد و پیروز باشید، به امید موفقیت. [انگشتانشون رو به شکل V‌گرفتند]