August 8, 2009

متن پیاده شده روز یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۸

سلام
یکشنبه ۱۸ امرداد ۱۳۸۸ و ۹ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
من ابتدا عذرخواهی بکنم، برنامهٔ دیروز شنبه با یک مشکلی که پیش اومده بود، با تأخیر نصب شد روی سایت و ارسال شد. به هر حال از این مشکلات گاهی پیش میاد، باز هم عذر می‌خوام؛ ولی الان دیگه نصب شد و کار انجام شد. ولی اونطرفش کارِ خوب اینست که در برنامهٔ آقای نوری‌زاده، اون مشکلات فنی رفع شد و قرار گرفت و پخش شد و بنابراین روی ماهوارهٔ برنامهٔ تلویزیونی آقای نوری‌زاده، «پنجره‌ای رو به خانهٔ پدری»، ۱۳درجهٔ شرقی، روی ماهوارهٔ هاتبرد (Hotbird 13.0E)، امیدوارم که دیگه بتونیم من‌بعد برنامهٔ روزانه‌مون رو اونجا هم، از طریق ماهواره پخش بکنیم و آقای دکتر نوری‌زاده هم زحمت کشیدند و جوری هم تنظیم می‌کنند که در برنامهٔ ایشون که ده و نیم تا یازده ونیم شب هست، رأس ساعت یازده این همیشه قرار بگیره؛ حالا یک خورده دیرتر، یک خورده زودتر؛ ولی این محبت رو ایشون کردند و این رسانهٔ ما رو درواقع به وسعت برنامهٔ خودشون از اون ماهواره هم تسری دادند.
اما من چندتا سؤال و پرسش‌ها رو پشت هم جواب بدم و بحث امروزمون رو دنبال بکنم.

سؤال اول این بوده که ما در تظاهراتی که می‌خواهیم شکل بدیم، کاملاً دیده می‌شه که سرکوب‌گرها با واحد مکانیزه و موتوریشون و با هجومشون نمی‌گذارند اون هستهٔ تظاهرات شکل بگیره؛ چون بالاخره بیست تا، سی تا، پنجاه تا، صد تا آدم باید اول یک جا شکل بگیره تا دورش بتونه تشکل معنی داشته باشه؛ اگر اون رو نگذارند شکل بگیره، اونوقت مثل نخی که دورش نبات متبلور می‌شه، تظاهرات بزرگ نمی‌تونه شکل بگیره. بنابراین تاکتیک اونها روشنه، حمله می‌کنند و نمی‌گذارند که این اولین هسته‌ها شکل بگیره. آیا «ما چه مقابله‌ای با این داریم؟» ما برای اینکه اساسمون بر عدم درگیری و عدم خشونته، وقتی که اینطوری هست می‌ریم سراغ تظاهرات پراکنده و پخش می‌شیم. دندون طمعِ اینکه یک جمعیت خیلی بزرگ و شکوهمندی بشه رو می‌کشیم، ولی عوضش پخش می‌شیم در اقصی نقاط این کار رو می‌کنیم. اما راه‌حل دیگه‌مون که تا الان هر وقت کردیم با موفقیت بوده، این است که می‌ریم سراغ تجمعاتی که قانوناً وجود داره و چون امکان اون هستهٔ اولیه در اون تجمع قانونی هست، اون وقت جمعیت بزرگ می‌شه و شکل می‌گیره؛ مثل نماز جمعه، مثل همین استادیوم‌ها که صحبت کردیم، مثل هر تجمع دیگه‌ای که حالا ماه رمضون در پیشه شب‌های احیا، راه‌پیمایی روز قدس؛ انواع این‌هایی که پیشاپیش یک تجمع قانونی حکومت داره، ناچاره که اون رو برگذار کنه؛ ما می‌تونیم از اونجا جمعیت بزرگمون رو شکل بدیم، البته با تدارک قبلی.
راجع به نماز جمعهٔ این هفته خیلی سؤالات اومده. داریم روش بحث می‌کنیم؛ اگر اجازه بدید من در برنامهٔ فردا جمع‌بندی و نظر نهایی رو خدمتون ارائه می‌دم که آیا می‌ریم شرکت بکنیم یا نه و چجوری باید حرکت بکنیم. چون بحث هست که آقای رفسنجانی برای نمازجمعهٔ تهران می‌آد یا نه و در سطح کشور آیا این هفته وقتش هست که بریم همه‌مون شرکت بکنیم یا نه؟ من در برنامهٔ فردا جمع‌بندی نهایی رو خدمتتون می‌گم.
سؤال دیگه درواقع راجع به استادیوم‌ها بوده. اولین قدم که خُوب همونجوری که صحبت کردیم ما، ۹ تا بازی در سطح کشور هر هفته در لیگ برتر برگزار می‌شه؛ جای خوبیست که می‌تونیم بریم. باز هم من تکرار می‌کنم: سبز کردن ورزشگاه‌ها و سیاسی کردنش کار خوبیست، اما حتماً حواسمون باشه که استادیوم به هر حال جاییست که می‌تونه فضای بسته باشه و شناسایی بکنند و فعالین ما رو بگیرند؛ لذا یا مدخلِ ورودی می‌گردند، چیزی همراه بردن اگر از قبل نتونسته باشیم جایی جاسازی بکنیم، به ریسکش نمی‌ارزه که چیزی رو دنبال خودمون ببریم که دم استادیوم امکان گرفتنش و دستگیری خود ما رو داشته باشه. بنابراین اونجاهایی که شعار می‌شه نشون داد، شعار می‌شه صدا رو قاطیِ هم کرد که کسی شناسایی نشه، شاید بهترین استفاده‌ست و در موقع برگشتن که جمعیت از فضای استادیوم می‌آد بیرون و کارهای دیگه‌ای که به ابتکار خودتون می‌تونید انجام بدید. به هرحال اولین قدم، نشون داد که در چند تا شهر مثل کرمان، بوشهر وجاهی دیگه یک فعالیت‌هایی تونست انجام بشه. برای هفته‌های بعد، من گزارش‌هایی که دارم می‌گیرم، تدارکات خوبی رو بچه‌ها دارند می‌کنند که باز خدمتتون کم و کیفش رو می‌گم.
یک خبری هم اتفاق افتاد که به نظر من به بهانهٔ آنفولانزای خوکی و بهانه‌های دیگه احتمالاً، میزبانی المپیک اسلامی رو ایران کنسل کرده، نمی‌خواد باشه؛ چیزی که از مدت‌ها قبل تدارک کرده بودند ولی مطمئناً یکی از پیروزی‌های جنبشه که به محض اینکه اعلام کرد که استادیوم‌های ورزشی رو سبز می‌کنه، از بازی‌هایی که از مدت‌ها قبل ایران می‌خواسته میزبانش باشه، تدارک کرده بوده میزبانش باشه، عقب‌نشینی کرده و اعلام کردند که از میزبانی منصرف شده. این دقیقاً همون نکته‌ایست که ما حرکت می‌کنیم و اونها ناچار می‌شند که عکس‌العمل انجام بدند.
سؤال دیگه [که] یک سؤال استراتژیک خیلی خوبی بود، این بوده که ما در مسیری که داریم می‌ریم چگونه درواقع جلوگیری کنیم که حکومت هم اگه رفته باشه تو فاز اینکه او ما رو فرسایش بده؛ یعنی فهمیده که نمی‌تونه با یک کشتار، یک زد و خورد، یک دستگیری، یک شب تموم کنه و جنبش رو بخوابونه؛ این خیال [رو] دیگه او از خیرش گذشته؛ جنبش متولد شده و راهش رو یاد گرفته که چجوری پخش شه، چجوری عقب‌نشینی کنه، چجوری تاکتیک به خرج بده، چجوری تظاهرات پراکنده بکنه. بنابراین ممکنه اونها بخوان موازنه رو نگه دارند، آروم آروم اونها ما رو خسته کنند، چون ما هم داریم اونها رو فرسایش می‌دیم. این رو باید چیکار بکنیم؟ پاسخش اینست که ما اونجاهاییست که ابتکار عمل می‌زنیم؛ اونجاهاییست که به محض اینکه می‌تونیم دور خودمون رو جمع کنیم، ما درواقع مهاجم و تهاجمی عمل می‌کنیم و اونها ناچارند که واکنش نشون بدند. تا همین جا هم درواقع ما حرکت کردیم، اونها واکنش نشون دادند؛ دائماً ناچارند که دنبال ما حرکت بکنند. بنابراین مثلاً می‌گم وقتی دادگاه اعلام می‌شه، بیرون از زندان اوین جایی که ما دسترسی داریم، حتماً جاییست که باید بریم، سروصدا بکنیم، بگذاریم صدامون به گوش زندانی‌ها برسه؛ چون همونجوری که قبلاً صحبت کردیم، اونها مطمئناً به زندانی‌ها و اسرای ما قبولوندند که بیرون هیچ خبری نیست، اصلاً همه چی خوابیده؛ ای‌بسا فیلم‌های تظاهرات میلیونی مردم رو نشون دادند، صداش رو عوض کردند و گفتند اینها مثلاً طرفدارهای خامنه‌ای و ولایت فقیه و احمدی‌نژادند و از این چیزها. بنابراین بسیار واجبه که ما صدامون برسه. اینها اونجاهاییست که اونها ناچار می‌شند واکنش نشون بدند و [در] دادگاه وقتی اسرای ما می‌تونند تظاهرات ما رو بشنوند، صدای ما رو بشنوند، حتماً مطمئن باشید که ناچار می‌شند کلی تدابیر دیگه بکنند. مرادم اونجاهاییست که ما می‌تونیم ابتکار عمل رو به دست بگیریم و حرکت کنیم.
نکتهٔ دیگه توی همین رابطه بگم که دستورالعمل تظاهرات پراکنده که بیشترین چیزیست که اونها رو فرسایش می‌ده، تظاهرات برق‌آسا در اقصی نقاط شهرها، این یک امر مداومه. اگر قراره جایی رو اعلام کنیم از قبل که فلان روز می‌ریم اونجا، این دیگه از جنس تظاهرات برق‌آسا نیست؛ حتماً باید قبلش تدارک بکنیم و آمادگی‌های لازم رو داشته باشیم که بیخودی دستگیر نشیم؛ چند نقطه بگذاریم و بهتر است که روی دوش تظاهراتِ از پیش موجود بریم. لذا خواهشم این است که دعوت به تظاهرات مختلف رو، اگر قراره اعلام بشه یک جای خاص و یک زمان خاص، باید تدارکات لازمش قبلش شده باشه؛ وگرنه خطر رو بالا می‌بریم. ولی بدون اعلام قبلی، پراکنده در اقصی نقاط ناشناخته، قول و قراری که خودمون توی خودمون می‌گذاریم، اون دستور روزمونه؛ اصلاً هیچ دلیل نداره که اعلام بشه و همواره فعالین می‌کنند. ضمن اینکه پنجشنبه‌ها هم اون تظاهرات به سبک ایرانی رو نباید از دست بدیم.
من عرضم رو همین‌جا تموم بکنم؛ تا فردای دیگه، شاد و پیروز و سرافراز باشید
[انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]