August 10, 2009

متن پیاده شده روز سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۸

سلام
سه‌شنبه ۲۰ امرداد ۱۳۸۸ و ۱۱ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
من ابتدا از بیشترین سؤالی که این یکی دو روز اومده شروع بکنم، اون هم شرکت در آکسیون نمازجمعه است. آکسیون نمازجمعه که تقریباً قرارمون بر این شده که ماهی یک بار که مرادف هم می‌شه با اومدن آقای رفسنجانی در نمازجمعهٔ تهران، هر یک ماه یک بار جنبش سبز بره به نمازجمعه؛ چون هر هفته نمی‌رسیم بریم، ده تا کار دیگه داریم و گرفتاری‌های زیادی داریم که انجام بدیم. اما ماهی یک بار رفتن در نمازجمعه، آکسیون بسیار خوبیست برای اینکه ما حضور خودمون رو در یک تجمع و مراسم دینی نشون می‌دیم. فایدهٔ اولش این است که اگر بخوان جلوی ما رو بگیرند، ماسک ریای حکومت که به اسم دین مردم رو می‌خواد بکشه، سرکوب کنه پاره می‌شه و حداقل در بین طرفداران خودشون مسئله‌دار می‌شند. فایدهٔ دومش این است که همون‌طور که قبلاً هم بحث کردیم، یک تجمع موجود و قانونی، این امکان که نطفهٔ تشکلِ ما بسته بشه و بتونیم بزرگ حضور داشته باشیم، برقرار می‌شه و فایدهٔ سومش هم اینست که وقتی که در تمام نمازجمعه‌ها هستیم و «دست‌هامون رو در باغچهٔ نمازجمعه می‌کاریم، می‌دانم، می‌دانم که سبز خواهد شد»؛
سبز می‌کنیم نمازجمعه رو، در کمال آرامش شعارهامون رو می‌دیم، Vمون رو نشون می‌دیم و حضور خودمون رو اعلام می‌کنیم. این باعث می‌شه که هم همبستگی ملّیمون رو افزایش می‌دیم و هم اینکه رهبران جنبش رو دلگرم می‌کنیم؛

به‌خصوص اینکه الان کار خوبی که دارند همه می‌کنند اینست که هم از آقای رفسنجانی که همراهی خوبی با جنبش سبز و گرفتن حق مردم کرده و هم به‌خصوص برای رئیس‌جمهور منتخبِ مردم، آقای موسوی و سایر رهبران جنبش، آقای خاتمی، آقای کروبی، مکرر در مکرر بچه‌ها الان در اینترنت دارند دعوت‌نامه می‌فرستند که بیایید، ما دوست داریم شما رو در میان خودمون ببینیم؛ به نظرم این دعوت‌نامه‌ها و اومدن اونها باعث می‌شه اونها هم ببینند که اقیانوس مردم پشت سرشونه.
بنابراین حرکت در این مراسم بزرگ، با کمال آرامش، با داشتن حداکثر یک پارچهٔ سبزی که نشون بده جنبش سبز هستیم؛ می‌اندازیم زیر پامون مثلاً، روش نماز می‌خونیم یا دور گردنمون می‌اندازیم؛ یا حتی یک V ساده می‌تونه که ما رو به مقصود برسونه و درواقع تمام نمازجمعه‌های سراسر کشور رو فتح بکنیم، بریم و داخلش باشیم و حضورمون رو اعلام بکنیم. اما همینجا این رو بگم این حرکت در فعالیتی مثل نمازجمعه که هیچ اهمیت هم نداره به اینکه به ما بخواهند اون دفعه مثلاً کیهان متلک‌های شرعی می‌گفت که «بلد نیستند نماز بخونند اینها» شاید قبول‌ترین نماز تاریخ نمازجمعه رو همهٔ جوان‌های مملکت برگزار کردند. به لحاظ همون مسئلهٔ شرعیِ آقایون هم من خدمت شما بگم، اگر خطر کسی رو تهدید بکنه، نه فقط فتوای همهٔ آقایونه که اشکال نداره کفش رو پاشون نگه دارند -اون عکس‌هایی که کیهان انداخته بود- بلکه واجبه که کفش پاشون باشه، مثل بچه‌ای که توی جبههٔ جنگه و با کفش نماز بخونه اگر احتمال بده که مورد حمله قرار می‌گیره و یا اینکه در خیابان یک کسی صف جلوتر وایسته، خانمی، آقایی، این فتوای آقای خمینی بود در پاریس، اون موقع که زمان انقلاب ایشون این فتوا رو داد که هیچ اشکال نداره خانوم و آقا در جلوتر از هم، کنار هم یا این فواصل رعایت نشه؛ وقتی که مقتضیات ایجاب می‌کنه و فضا اینگونه است. بنابراین گوشتون به این حرف‌ها بدهکار نباشه.
حضور سبز جنبش در خیابان‌ها به هنگام نمازجمعهٔ این هفته، حضوریست که ما رو می‌تونه دوباره بیاره توی صحنه و نشون بده که جنبش، چگونه «این موج را سر باز ایستادن نیست». ولی این رو هم اینجا بگم، حالا آکسیون نمازجمعه ماهی یک بار ممکنه، شب‌های احیا در ماه رمضان یا مناسبت‌های دیگه یا تجمعات قانونی دیگه‌ای مثل استادیوم‌ها و غیره ما رو در صحنه میاره و نشون می‌ده؛ اما در بین آکسیون‌های موجود، هیچ چیزی جایگزین تظاهرات پراکنده نیست. تمام کتب کلاسیک مبارزات بی‌خشونت، تمام تجربیات کشورهای دیگه نشون می‌ده که مؤثرترین فعالیت، تظاهرات پراکنده‌ایست که الان خوشبختانه راهش رو هم خیلی خوب یاد گرفتیم. هر جا که احساس خطر می‌کنیم، تبدیلش می‌کنیم به تظاهرات برق‌آسا، پنج دقیقه، ده دقیقه حداکثر، شعارمون رو می‌دیم، عکس و فیلممون رو می‌گیریم، پخش می‌شیم؛ اگر امکان بود بیشتر می‌ایستیم.
یک کسی سؤال کرده، همینجا این سؤال رو جواب بدم که «آیا وقتی ما تظاهرات پراکنده داریم، اعلامیه پخش کردن، اطلاع‌رسونی هم کار خوبیست؟» قبلاً هم عرض کردم، حتماً، اصلاً باید کرد این کار رو، الان نشریات اینترنتی خوبی هست، می‌شه یا خودمون بسازیم یا عیناً کپی بگیریم در یک صفحه؛ نشریاتی که بوی اختلاف ایدئولوژیک، سیاسی و اینها نده؛ حرف عمومی که اهداف کلان جنبش رو که پایین کشیدن دولت کودتا و محاکمهٔ اونها و گذاشتن رئیس‌جمهور ملی و منتخب بر رأس قدرت، حل مشکل اقتصاد مردم با دولتی که فاسد نیست، دزد نیست، پول‌های مردم رو نمی‌خوره و این بدبختی و گرفتاری و گرونی و بی‌کاری رو یک دولت ملی و منتخبِ سالم می‌تونه درمان بکنه و حرف‌های کلی که سردارهای رانت‌خور سپاه یا تیم کودتاچی که دارند پول مردم رو می‌خورند افشا بکنه یا شهدامون رو تکریم بکنه؛ در این حدود اگر اطلاعیه‌هایی رو درست بکنید، یک صفحه و توزیع بکنید موقعی که تظاهرات برق آسا داریم، مطمئن باشید کسانی که دریافت می‌کنند، می‌رند می‌خونند و به جنبش علاقه‌مندتر می‌شند و همبسته‌تر می‌شند.
من فکر می‌کنم نسل جوان ما چون خودش دست به اینترنته و نیازِ اطلاع‌رسانیِ خودش رو از مجاری مدرن و تکنولوژیک حل می‌کنه، رعایت نسل مارو که آنچنان Internet friendly [آشنا به اینترنت] نیست و نمی‌تونه خیلی از این مجاری کسب اطلاع بکنه رو نمی‌کنه. نسل یک کمی مسن‌تر از نسل جوان، احتیاج داره به این که اطلاع‌رسانی بشه و یا اقشاری که ممکنه دسترسیشون به اینترنت سخت‌تر باشه؛ اقشار کارگری، پاره‌ای اقشار کارمندی، پاره‌ای شهرهای کوچک‌تر ممکنه دسترسیشون به اینترنت کم‌تر باشه؛ بسیار کمک‌کننده‌ست که ما نشریات یک‌صفحه‌ای داشته باشیم، یک نصفه‌صفحه‌ای، بتونیم بدیم. حالا اگر خطرناکه جایی وقتی تظاهرات برق‌آسا داریم که دستمون بگیریم، یک نفر می‌تونه قبلاً بره بالای یک ساختمون، طبقهٔ دومی، سومی، پنجمی، وایسته از اون بالا بریزه پایین؛ یا قطعات کوچکی باشه، اگر سبزرنگ هم باشه خودِ چرخ چرخ خوردنش روی آسمون، جنبش سبز رو نشون می‌ده و مردم می‌فهمند که باید بخونند. می‌شه از بالای هر پلی که رد می‌شه آروم یک کسی بریزه پایین، می‌آد پایین پخش می‌شه، مردم روی زمین می‌خونندش یا حتی از روی همون زمین می‌شه پخشش کرد اگر به دست گرفتن یا با دست توزیع کردن خطرناک باشه؛ ولی اطلاع‌رسانی درکنار تظاهرات پراکنده بسیار بسیار واجبه.
از اینجا برم سر سؤال بعدی که بعضی‌ها پرسیدند «آیا تظاهرات مختلفی که دعوت می‌شه، اینجا بیاییم، اونجا بیاییم، خوبه؟ شرکت بکنیم؟» من باز پاسخ عمومی می‌دم؛ اصل بر تظاهرات پراکنده، تداوم تظاهرات پراکنده و در صورت لزوم برق‌آساست از مجرای اون اطلاع‌رسانی و عضوگیری‌های جدیده و به ستوه آوردن و فرسایش دادن کودتاچی‌هاست. بنابراین اصلش محل پرسش نیست، باید دائماً انجام داد؛ فعالین جزو دستور کار دائمیشون باید بگذارند. ولی اگر یک کسی دعوت به تظاهراتی می‌کنه که زمان خاص می‌ده، مکان خاص می‌ده، این دیگه از جنس تظاهرات پراکنده و برق‌آسا نیست. وقتی شما زمان و مکان می‌دید، سرکوب‌گرها هم هوشیار می‌شند و ممکنه برای ما تدارک بکنند. بنابراین حتماً باید آلترناتیوِ دو و سه داشته باشید، Plan B و Plan C [نقشهٔ B و C] داشته باشید و این خطر هست که اونها، به‌خصوص محل‌های دربسته، محل‌هایی که امکان بستن اطرافش هست رو ببندند و هزار نفر، دوهزار نفر هم باشند دستگیر بکنند، غربال بکنند، پنجاه تا صدتا از فعالین رو دستگیر بکنند و به جنبش ضربه بزنند. بنابراین دعوت‌ها اگر زمان و مکان داره، حتماً نگاه کنید که Plan [نقشهٔ] جایگزینش هم باشه و راه‌های عبور و مرور مختلفش دیده شده باشه و اگرنه، اگر از جنس تظاهرات پراکنده‌ست که زمان و مکان خاصی نمی‌خواد و واجب هم هست.
عرضم رو همین‌جا تموم بکنم؛ اون بحثِ یک سؤال جدی دیگه‌ای که مطرح بوده رو بگذارم برای برنامهٔ جداگانه‌ای که قبلاً هم وعده دادیم و اون این که جهت جنبش چجوری حرکت می‌کنه، دستاوردهامون تا الان چگونه بوده، چقدر پیروزی داشتیم در این دو ماهی که حرکت کردیم. این می‌شه بحث جدی که انشاءالله بهش می‌پردازیم.
شاد و سرافراز و پیروز باشید؛ تا فردایی دیگه به امید دیدار
[انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]