سلام
سهشنبه ۲۷ امرداد ۱۳۸۸ و ۱۸ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
نکتهٔ اول: نکتهٔ اول این است که در راهی که ما در پیش داریم، جنبش سبزی که متولد شده، همونجور که قبلاً صحبت کردیم، باید در سه جهت کیفی، به معنی آکسیونهای جدید و ابتکاری؛ جغرافیایی، به معنی گسترهٔ سراسر کشور؛ و اقشار جدید، یعنی رفتن در قشرها و گروههای گوناگون، از کارگرها، معلمها، دانشجوها، دانشآموزها و دیگر اقشار رشد بکنه. اما در این مسیرِ رشدی که این بچه باید بزرگ بشه، جوان بشه، بارور بشه، نیرومند بشه تا بتونه گردنِ گردنفرازها رو بشکنه و به پیروزی برسه؛ آنچه که این مسیر رو به درستی راه میبره، مسئلهٔ تشکیلات و نظمه. هرچقدر که فعالین، منظمتر، مرتبتر و باهم هماهنگتر کار بکنند، امکان حرکت جنبش و شکوفاییش بیشتره. به همین دلیل، الان اکثر آکسیونهایی که جنبش میگذاره، بیشتر یک به یک، افراد مخاطب اون هستند؛ بهتر است که لااقل سه نفر تا هفت نفر باهم هماهنگ باشند و اگر از هفت نفر بیشتر میشند، بهتره یک گروه دومی تشکیل بشه و یک نفر رابط باشه بین این گروه و اون گروه که اگر یک وقت خدای نکرده نفوذی بود، کسی بود، یک مرتبه زنجیرهای دهها نفر لو نرند و دستگیر نشند. اما چه کارهایی رو باید انجام بدند یک گروه کوچک سه نفره تا هفت نفره در هر محله یا در هر بخش و قشر و دستگاهی، این بحثهاییست که جداگانه در زمینهٔ تشکیلات انجام خواهد شد.
اما من خواهشم این است که اگر آمادگی دارید که کار بکنید، تواناییای دارید که در اختیار بگذارید، گروه سه نفره یا بیشتری هستید که میتونید همکاری بکنید و یا پیشنهاداتی دارید، به همون ایمیل msazegara@gmail.com که در این فیلمها اعلام شده، حتماً ایمیل بزنید. یادتون باشه که با ایمیل Gmail توی گوگل برای خودتون ایمیل بسازید و Secure [ایمنش] بکنید. همونجوری که قبلاً صحبت کردیم، توی Setting برید کلیک بکنید و توی اون صفحهٔ General، اون پایین وقتی میپرسه از شما Always use secure https اونجا رو هم کلیک بکنید و save بکنید. این ایمیل Safe و امنه و میتونید به این msazegara@gmail.com ایمیل بزنید و بگید که چجوری همکاری میکنید یا چه پیشنهادی دارید. همین الان هم روزانه خیلی پیشنهادات و سؤالات میرسه؛ ولی برای مرحلهٔ متشکل شدن، همراهتر شدن، هماهنگتر شدن، هر بخشی در داخل یا خارج آمادگی دارید، من خواهش میکنم که به اون ایمیل بزنید؛ یک تیمی بررسی میکنند سؤالاتتون، پیشنهاداتتون و همکاریهایی که احتمالاً میتونه در مسیر جنبش سبز اتفاق بیفته رو سعی میکنند که منظم کنند براتون.
اما نکتهٔ دومی که میخواستم بگم این است که ما یاد گرفتیم که وقتی که سرکوبگرها، کودتاچیها هجوم میآرند، حمله میکنند، ما درواقع مثل یک موج میریم عقب؛ به زبون بچگیهامون وقتی گرگ میخواد بگیرمون، جاخالی میدیم؛ میریم عقب، خودمون رو متشکل میکنیم و مثل موج اقیانوس برمیگردیم و سهمگینتر فرود میآییم. در طول این دو ماه گذشته، شاید دو بارسه بار ما این کار رو کردیم و هیچ دلیلی نداره که خودمون رو به خطر بیندازیم یا درگیر بشیم. آکسیونهای ابتکاری که میزنیم، روشهایی که مقابلهٔ فوری فوتی نداریم ما رو کمک میکنه، امور روحیهبخشی که همه رو درگیر میکنه، ما رو به پیش میبره. به همین دلیل الان در سطح خیلی شهرها دیده میشه که اومدند توی خیابون، در غروب، در شب و با ماشینها درواقع به شکل سوارهنظام تظاهرات کردند، بوق زدند، ترافیک رو بند آوردند، V نشون دادند، یا نوارهای خاصی رو پخش کردند یا حتی وقتی که خیابون در انحصار ماست پیاده شدند و شعار دادند، یا به پیادهرو ها امکان دادند که تظاهرات بکنند؛ این روشیست که کار کرده، وقتی بهخصوص پراکندهست.
حالا انشاءالله این امکان ارتباطیمون در جنبش بهبود پیدا کنه، خیلی محلها از شهرستانها برای ما ارسال میشه که اینجا خوبه، اونجا خوبه؛ ولی متأسفانه امکان ارتباطی نداریم که به اطلاع همه برسونیم. همونجوری که دیشب عرض کردم من شخصاً با دیگران، آقای مخملباف هم دارند کمک میکنند و داریم سعی میکنیم که به شکل رادیویی، تلویزیون مستقلی، صدامون رو بتونیم راحتتر به اقصی نقاط کشور برسونیم. ولی به هر حال تا این وسیلهٔ ارتباطیمون جور شه، به طور عمومی اون چیزی که معروف شده به تظاهرات به سبک ایرانی، میتونه هرشب اتفاق بیفته؛ ولی پنجشنبهها غروب، وقت خوبیست که از خونه بیایید بیرون، در منزل نمونید؛ همین قدر که بیایید بیرون، ولو اینکه به پارک برید، ولو اینکه بخوایید به مهمونی برید، به بازار برید، قدیم بزنید، بیایید توی خیابون فقط، بستنی بخورید، هرکاری که دوست داریم؛ ولی همین قدر که بیایید توی خیابون، اگه ماشین دارید با ماشینتون بیایید و یک سری خیابونها رو اشغال بکنید، بوق بزنید و حرکت بکنید؛ این مطمئن باشید که ما رو نشون خواهد داد و یکی از دوستان ما برای من تعریف میکرد که دستگیر شده بود توی تظاهرات و اون دو سه ساعتی که نشونده بودنش توی اون ماشینها، میگفت راه و بیراه اون افسر مربوطه میاومد میگفت «اگه این بوق ساکت میشد، من اعصابم راحت بود».
میخوام بگم مهم، تظاهرات ما و نشون دادن این اعتراضمونه؛ نحوهش اونی که برامون کمخطرتره و بیشترین فرسایش رو برای سرکوبگرها [داره] بهتره. بنابراین اگر تظاهرات پراکنده با ماشین و بوق زدن، این منظور رو تأمین میکنه، همین کار رو میکنیم؛ به شرطی که برامون حداقل خسارت رو داشته باشه. لذا به نظرم پنجشنبهها غروب رو، حالا هر شب دیگه هم میتونه باشه، ولی پنجشنبهها غروب رو از دست نباید بدیم، مداوماً انجام بدیم. بهخصوص وقتی یک اتفاقی میافته، گسترهٔ این کارمون هم بیشتر میشه، تظاهرات به سبک ایرانی میتونه جاری بشه.
اما نکتهٔ سومی که میخواستم بگم؛ نکتهٔ سوم این است که دیشب صحبت کردیم از این که آکسیونهای ابتکاریه که ما رو جلو میبره و طرف مقابل رو حداکثر فرسایش میده؛ دائما باید جبهههای جدید باز بکنیم جلوی سرکوبگرها تا بدانند که با یک ملت خلاق طرفند. به قول آقای مهندس موسوی که توی اون نامهش میگفت «من مطمئنم که مردم ایران، راههای ابتکاری رو پیش خواهند گرفت که در تاریخ مبارزات بیخشونت ثبت خواهد شد». تا همین جاش هم چندین ابتکار ما داشتیم که در تاریخ مبارزات بیخشونت، در نوع خودش اولینه و بدیعه. بنابراین امروز دیدم پیشنهاد خیلی خیلی خوبی مطرح شده توی اینترنت و داره دست به دست میچرخه؛ به نظر من هم این پیشنهاد بسیار خوبیست، بررسی هم کردیم با دوستانمون، دیدیم کار خیلی خوبیست و اون اینست که روز شنبهٔ آینده که روز اول ماه رمضان هم هست و ۳۱ مرداده، مردم با هم تصمیم بگیرند هیچکس به هیچ ادارهٔ دولتی مراجعه نکنه؛ کارمندها میرند سر کارشون، چون هنوز زوده بخوان اعتصاب بکنند؛ ممکنه اذیتشون بکنند. اما مردم از مراجعه به هر دستگاه دولتی اجتناب میکنند. ممکنه کارشون رو پنجشنبه برند انجام بدند، چهارشنبه انجام بدند یا یکشنبه انجام بدند؛ ولی روز شنبه ما به دولت کودتاچی نشون میدیم اولین قدم که او رو به رسمیت نمیشناسیم به عنوان یک روز و اگر درست حرکت بکنیم، این استراتژی در انتهاش میتونه به سلب قدرت از دولت کودتاچی منجر بشه.
عرضم رو قبل از اینکه تموم بکنم یک یادآوری رو هم باز تکرار کنم: فیلم، عکس از هر صحنهای یادتون نره؛ گذاشتنش روی اینترنت. چون این به همه کمک خواهد کرد و ما رو در تاریخ ثبت میکنه.
تا فردا شاد و پیروز و سرافراز باشید؛ به امید پیروزی!
[انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]