September 3, 2009

متن پیاده شده روز پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۸

سلام، پنج شنبه 12 شهریور و سوم سپتامبر 2009 میلادی
شش موضوع را بحث خواهیم کرد.
اول- افطار دیشب جلوی زندان اوین در تهران به دعوت ادوار تحکیم و خانواده زندانیان سیاسی بود که نیروهای امنیتی طاقت نیاوردند و صدای اذان که بلند شد حمله کردند و جمعیت صد متر آن طرف تر کنار بزرگراه یادگار امام سفره افطار خود را پهن کردند و به همراه مردمی که به خانواده زندانیان سیاسی پیوسته بودند، افطار کردند. توی سفره افطار هم پوستر دکتر احمد زید آبادی با این شعار که "نفرین به تو استبداد با احمد ها چه می کنی؟" و پوستر "عبدالله مومنی را آزاد کنید " را قرار داده بودند و یاد سایر زندانیان سیاسی که خانواده آنها هم حضور داشتند. من به سهم خودم از تمام کسانی که رفتند و به خانواده زندانیان پیوستند تشکر می کنم. همه ما مدیون زندانیانمان هستیم. نکته ای که می خواستم بگویم این است که وقتی خانواده زندانیان جبهه ای باز می کنند مثل جبهه ای که اعضای ادوار مجلس باز کردند و بعد از انتشار نامه ای که در آن خطاب به مجلس خبرگان خواهان عزل اقای خامنه ای شده بودندو دیروز می خواستند تشکیل جلسه بدهند که جلوگیری کردند. این جبهه های متعدد ذیل همان سرفصل فرسایش کودتاچیان که قبلا صحبت کردیم کار لازمی است که باید همگان به آن کمک کنیم. ضمنا مادران داغدار هم شنبه ها در پارک لاله در تهران گردهم آیی شان پابرجاست که خواهشم این است که به تجمع آنها هم بروید.

نکته دوم- مسئله شعارنویسی است که بچه های خوب تبریز برایم فرستاده اند. مخصوصا کنار تابلوی شرکت تولید کود آلی شهرداری تبریز نوشته اند که معلوم باشد در تبریز است. عکس های زیادی ارسال کرده اند که من چند تا از آنها را انتخاب کرده ام و خدمتتان نشان می دهم. بچه های خوش ذوق اصفهان برایم نوشته بودند که روی دیوار نوشته بودیم " مرگ بر علی قصاب" نمی دانم نوشته بودند" مرگ بر علی قصاب" یا" مرگ بر سید علی قصاب" ولی گفتند که نفهمیده بودند مراد ما خامنه ای است به همین دلیل یک هفته ای شعار روی دیوار بود تا این که خودمان به پلیسی که دوستمان بود گفتیم که این شعار معنی اش چیست. از این نکته می خواهم این استفاده را بکنم که استفاده از زبان تمثیل و وصف و اشاره و به خصوص طنز درشعارنویسی بسیار مفید است. همانطور که قبلا هم صحبت کردیم باز کردن جبهه طنز در مبارزات بسیار موثر است. آن چنان که آن گروه ویپ از بچه های لهستان این کار را می کردند و بسیار موثر بودند. زبان طنز گاهی پیام ما را خیلی بهتر منتقل می کند و بهتر نیز منتشر می شود.
نکته سوم سوالی است که یکی از دوستان نوشته بود که سیگاری ها نمی توانند سیگار را ترک کنند و این کار سختی است. توضیح من این است که ما از سیگاری ها نخواسته ایم که سیگار را ترک کنند. البته اگر ترک کنند برای سلامتشان بهتر است. بلکه فقط به جای سیگار خارجی ، سیگار داخلی بکشند. درست که شرکت دخانیات ایران هم متعلق به دولت است ولی منافع شرکت دخانیات مستقیما به جیب سپاه پاسداران نمی رود و اصولا آن چنان سودده نیست. این فرق دارد با قاچاق سیگار که توسط سپاه انجام می شود و سود هنگفتی هم از آن می برد. این کالایی است که آرام آرام ما بایدبه آن بپردازیم. انتظار نباید داشته باشیم که مردم فردا صبح همگی سیگار خارجی را کنار بگذارند یا سیگار را ترک کنند. آرام آرام به خصوص جوان ها که نمی خواهند آلوده سیگار و دود هم بشوند می توانند دیگران را به پیوستن به این حرکت تشویق کنند. خوبی این قبیل کالاها این است که مبارزه ما را تداوم می دهد. می توانیم هرجایی موضوع را مطرح کنیم. با دوست و آشنا در جاهای مختلف می توانیم بحث کنیم. توضیح دهیم. راجع به اهداف جنبش و کاری که داریم می کنیم. این قبیل حرکت ها مثل امواج می تواند آرام آرام تمام جامعه را در برگیرد. مثل برنج محسن که دو روز پیش صحبتش را کردیم. نباید انتظار داشته باشید تا دو کلمه اینجا صحبت کنیم فردا صبح تمام جامعه دنبال کند. مسائل تحریمی به شکل یک جبهه دائم مثل شعارنویسی روی دیوار است که به ما مقطع برخورد با جامعه می دهد و امکان کار توضیحی راجع به اهداف و استراتژی و تاکتیک های جنبش را میسر می سازد.
مطلب چهارم سوالی است که کسی به درستی پرسیده بود که اگریکی از شب های احیا آقای خاتمی بر سر قبر اقای خمینی صحبت کند چون مقبره آقای خمینی پایین تر از بهشت زهرا است و مراسم هم نیمه شب و دیر وقت تمام می شود مشکل ایاب و ذهاب هست. البته مترو تا بهشت زهرا می رود ولی ممکن است سرویس در آن وقت شب نگذارند و برای برگشتن تعطیل باشد. وقتی تصمیم می گیریم که به آنجا برویم این از زمینه های خیلی خوبی است که می توانیم تمرین کار جمعی بکنیم کسانی که ماشین دارند می توانند هماهنگی بکنند و سه یا چهار نفر دیگر را همراه ببرند. و دسته جمعی حرکت کنیم این گروهها یی که سعی می کنیم شکل دهیم می توانند در همین جاها تمرین کار گروهی کنند. مثل سفرهای دانشجویی می توان یک مینی بوس دربست گرفت یا مثل مسابقات فوتبال اگر از دوستان کسی ماشین بزرگتری دارد از او خواهش کنیم که ما را منتقل کند. راجع به این که در آنجا چطور از خودمان محافظت کنیم روزهای بعد هم صحبت می کنیم.
نکته پنجم تحلیل خیلی خوبی است که گروهی از بچه ها از ایران تهیه کرده اند راجع به جبهه ها درون کودتاگران و شکاف ها و تضادهای آنها با هم که روزهای بعد راجع به آن صحبت می کنم.
نکته آخری هم آمادگی برای روز قدس است. امروز پنجشنبه است. پنجشنبه ها قدم زنی سبز را داریم. کافیست بعد از افطار از خانه بیرون بیاییم ولو با ماشین در خیابان باشیم. و هر جا ممکن بود شعار دهیم. تظاهرات به سبک ایرانی و حضور مان را اعلام کنیم. حرکت های مقطعی ما را برای حرکت بزرگ روز قدس آماده می کند. راجع به روز قدس بعدا هم باز صحبت می کنم که چگونه وقتی میلیون ها آدم به خیابان می آیند تمام مراکز استراتژیک رژیم در خطر خواهند بود. تا فردا شاد و پیروز و موفق و سرافراز باشید. به امید پیروزی ایران و ایرانی.
انگشتانشون را به شکل وی V گرفتند.