September 6, 2009

متن پیاده شده روز يکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۸

سلام يکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۸، 6 سپتامبر 2009 میلادی
ابتدا عذرخواهی بکنم از اشتباهی که دیروز در صحبتم بود و به جای 5 سپتامبر ، 5 آگوست گفتم و چندین نفر از شنوندگان نکته سنج ایمیل فرستادند و این نکته را تذکر دادند.
امروز بحث ما حول تنها یک نکته می گردد که سوال بسیار مهمی هم هست. چندین نفر پرسیده بودند که در روز قدس وقتی ما میلیونی به خیابان بیاییم، آیا امکانش هست که در خیابان بمانیم و کلک رژیم کودتا را بکنیم؟ این سوال به اشکال مختلف دیگری هم مطرح شده است. از جمله این که آیا روز 25 خرداد که چند میلیون نفر به خیابان آمدیم، آیا امکانش بود که در همان روز در خیابان بمانیم و کار را تمام کنیم؟ من تمام این قبیل سوالات را که معادل هم هستند جمع کرده ام و در بحث امروز یک جا به آن پاسخ می دهم.

بگذارید این طور بگوئیم که در تمام جنبش های سیاسی – اجتماعی شبیه جنبش فعلی ما وقتی که ما هدف روشنی تعریف کرده ایم، در این جنبش این که دولت کودتایی اجنبی ساخته غاصب و ظالم را پایین بیاوریم و رئیس جمهوری منتخب و قانونی کشور را بر مسند ریاست جمهوری بنشانیم. واستراتژی ما هم به تبعیت از روش های مبارزات بی خشونت برای رسیدن به این هدف است، در این قبیل جنبش ها پس از دوره ای از مبارزه، معمولا بک آکسیون نهایی اتفاق می افتد. در تارزخ معاصر کشور خودمان، مثلا در انقلاب اسلامی ایران که هرف روشن سرنگونی رژیم شاه و استقرار حکومت جمهوری اسلامی را دنبال می کرد وقتی که همافران با نیروهای گارد سلطنتی درگیر شدند، آکسیون نهایی آنحرکت، در بعد از ظهر 21 بهمن 57 اتفاق افتاد. یعنی وقتی فرمانداری نظامی ارتش ساعت حکومت نظامی را به جای 10 شب، 4 بعد از ظهر قرار داد و آقای خمینی مردم را دعوت کرد که در خیابان ها بمانند. آن شب تا صبح روز بعد، اضمحلال رژیم شاه و پیروزی انقلاب اسلام رقم خورد. یا در انقلاب مشروطه ، پس از یک دوره مبارزه ، وقتی علما به حضرت عبدالعظیم رفتند برای بست نشستن تا از آنجا راهی عتبات عالیات شوند، ابتدا گروه اندکی از مردم در تهران چون در خطر بودند، به سفارت انگلیس برای بست نشینی پناه بردند، اما در فاصله کوتاهی اقشار متعددی از مردم به آنها پیوستند و تحصن بزرگی آغاز شد که در فاصله کمتر از چند روز حکومت را وادار به عقب نشینی کرد و فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار صادر شد. در کشورهای دیگر هم مثال های متعددی می توان یافت. مثلا در الجزایر " جبهه آزادیبخش ملی" مبارزه خشونت باری را با فرانسویان استفمارگر طی چند سال دنبال کرده بود و سرانجام نیز ارتش فرانسه آن ها را سرکوب کرده بود و توانست به اعضای مرکزیت " جبهه" دست یابد و آنها را بکشد اما بعد از آن ، مردم به خیابانها آمدند و با تحصنی بزرگ در خیابان ها ، سرانجام فرانسه را وادار به اعطای استقلال به الجزابر کردند. از این مثال ها در کشورهای دیگر هم می توان مطرح کرد. آکسیون نهایی چیزی نیست که کسی بتواند رسیدن آن را طراحی کند، حوادثی دست به دست هم می دهد و آن آکسیون نهایی اتفاق می افتد، اما بستری که مهیا می شود تا آکسیون نهایی اتفاق بیفتد از پیش دیده می شود و قابل برنامه ریزی است. یعنی دو شرط از قبل محقق می شود. یکی این که دولتی که بر سر کار است کنترل مدنی، کنترل خیابان ها ، کنترل اداره کشور را از دست می دهد و دوم این که معمولا اختلافات گسترده ای در داخل حکومت اتفاق می افتد. به خصوص هر چه این اختلافات به کر اصلی قدرت در آن حکومت نزدیک تر باشد موثرتر است. در نظام هایی که دیکتاتوری نظامی است و کر اصلی آن نظامی – امنیتی است این اختلافات وقتی به درون نیروهای نظامی – امنیتی می رسد و گروهی از آن ها را در مقابل گروه دیگری قرار می دهد، بستری برای برگزاری آکسیون نهایی آماده تر می شود. به همین دلیل ما از آلان نمی توانیم بگوئیم که روز قدس می خواهیم یک آکسیون نهایی داشته باشیم. می توانیم طراحی یک آکسیون بزرگ را بکنیم و حتی در خیابان ها تحصن کنیم ولی برای نهایی شدن این آکسیون باید آن دو بستر و یا آن دو پیش شرط مهیا شده باشند.
ما در مسیر تحقق این دو شرط همانطور که قبلا هم صحبت کرده ایم محتاج رشد بیشتر جنبش هستیم. جنبش که مثل بچه تازه تولد یافته ای است باید در سه جهت رشد کند، یکی رشد در بین طبقات و گروههای متعدد اجتماعی، مثل دانشجویان ، دانش آموزان، معلمان، کارگران، کارمندان و ... دیگری رشد جغرافیایی ، یعنی جنبش باید به اقصی نقاط کشور و دور افتاده ترین شهرها هم برو و سوم رشد کیفی که خود رشد کیفی هم شامل دو بخش است یکی سازماندهی و تشکیلات یافتن جنبش است. امورز آقای مهندس موسوی هم در بیانیه مفصلی که صادر کرده و به این امر پرداخته است. گروه های 3- 7 نفره این که قبلا صحبت کردیم در بین تشکل های طبیعی اجتماعی می تواند شکل بگیرد مثلا بچه های یک محل ، یا دوستان قدیمی، یا فامیل و خانواده یا همشاگردی ها و یا همکاران و ... در جاهایی که همدیگر را می بینیم باید ارتباطاتمان افزایش پیدا کند. هرکس باید بتواند به 15 تا 20 نفر ، خبر رسانی کند. با ایمیل با دیدار حضوری و روش های دیگر باید بتوانیم ارتباطاتمان را گسترش دهیم. بخش دوم رشد کیفی، به آکسیون های جدید و ابتکاری و باز شدن جبهه ها ی متعدد در مقابل کودتاچیان برمی گردد. مثل همین قدم زنی سبز که روز پنجشنبه در تهران اتفاق افتاده و فیلم هایش را می توانم در روزهای بعد نشان دهم ، مثل افطار کردن خانواده زندانیان سیاسی با همراهی مردم در جلوی زندان اوین، مثل تجمع مادران داغدار در پارک لاله که فیلمش را در روزهای بعد نشان خواهم داد. انواع آکسیون ها و روش های ابتکاری و جدید به رشد کیفی جنبش کمک می کند. برابر بحثی که کردیم، آکسیون هایی که انجام می دهیم ، برای این که به آکسیون نهایی نزدیک شویم روی سه بستر حرکت می کند. اول آکسیون هایی که بین مردم یکپارچگی و مقاومت را تقویت می کند مثل الله اکبر گفتن شب ها ، مثل تظاهرات میلیونی در خیابان ها، مثل تحرمی کالاها. این قبیل آکسیون ها مقاومت و یکپارچگی مردم را محکم تر کرده و تداوم می دهد.
دوم آکسیون هایی است که حکومت را فرسایش می دهد. به خصوص آنهایی که هر چه بیشتر در حکومت اختلاف ایجاد می کند. فرسایش دادن فقط به تظاهرات پراکنده در خیابان ها نیست. اگر چه این کار بیشترین فرسایش را برای کودتاچیان به همراه دارد. اما وقتی مثلا عکس سرکوبگران را چاپ می کنیم و آنها را رسوا می سازیم، یا حرف های آن ها را کنار هم می گذاریم و تحلیل می کنیم و درماندگی آن ها را به اطلاع ملت می رسانیم، جوک برای آن ها می سازیم و انواع کارهای دیگری از این قبیل هم به فرسایش آن ها کمک می کند. به خصوص آن کارهایی که حداکثر اختلاف را در میان آن ها ایجاد می کند. اما دسته سوم آکسیون هایی هستند که حکومت را فلج می کنند. تسلط حکومت کودتا را کم می کند که در بالاترین سطح آن به اعتصابات سراسری می رسیم. اما سایر کارهایی که انجام می دهیم تا رسیدن به آن مرحله، مثل عدم همکاری با مسئولین دولتی و نافرمانی مدنی در مقابل دولت ، یا اعتصاب ایتالیایی و کم کاری کردن در دستگاه های دولتی ، از کار انداختن مسیر هایی که به برق ، مخابرات و کامپیوتر دستگاههای دولتی ختم می شود. بنابر این رشد جنبش و عمق و وسعت یافتن آن است که ما را به آکسیون نهایی نزدیک می سازد.
تا فردا شاد و پیروز و سرافراز بشاید. به امید پیروزی ایران و ایرانی.