October 8, 2009

متن پیاده شده روز پنج شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۸

سلام ، پنجشنبه 16 مهر 88، 8 اکتبر 2009 میلادی
شش موضوع را راجع بهش صحبت می کنیم:

موضوع اول تظاهرات دانشجویی است که در دانشگاه های مختلف در جریان است. نکته ای که می خواستم به آن اشاره کنم، اینست که فیلم و عکس از تظاهرات بخصوص از دانشگاه ها در شهرستان ها، به میزان کم به دست ما می رسد و روی اینترنت گذاشته می شود. در دانشگاه این امکان هست که در طبقه دوم یا پشت پنجره ای مستقر شوید و فیلم و عکس خوب بگیرید. فیلم و عکس جزء لاینفک مبارزه ماست و تا بحال فیلم و عکس نقش مهمی در پیشبرد جنبش ما، معرفی جنبش به دنیا، گسترش جنبش در سطح کشور داشته است. به همین علت می خواستم بخصوص از بچه های آزاد در شهرستان ها خواهش کنم فیلم و عکس را فراموش نکنند.

نکته دوم، سوالی است که چند نفر پرسیده اند، اینکه ما برای اینکه بخواهیم بگوییم بسیج از دانشگاه بیرون برود، چه کار باید بکنیم؟ برای تحقق آن باید چند نکته را در نظر بگیریم؛ اول اینکه منبعد در هر تظاهرات و گردهمایی این شعار که باید دست نظامی ها از دانشگاه کوتاه بشود، دانشگاه نظامی نمی خواهیم، بسیجی آدم کش نمی خواهیم، باید جزئی از خواسته ما باشد. باید در هر جمعی چه مناسبت های صنفی داشته باشد چه مناسبت های سیاسی این شعار باید جزئش قرار بگیرد.
دوم اینکه نوشته هایی را می توان به در و دیوار دانشگاه زد، سوم اینکه به در و دیوار دفتر بسیج می توان دائم نوشت نظامی ها از دانشگاه بیرون، بسیج نیروی زمینی سپاه دستش از دانشگاه کوتاه و عکس شهیدان را به در آن زد، چهارم که از همه موثرتر است، هر کسی که به این دفتر بسیج رفت و آمد می کند و با آن ها همکاری می کند، با آن ها صحبت کرد و برایشان نامه نوشت به آن ها تلفن کرد، در کلاس ها منزوی شوند و کسی با آن ها حرف نزند. و دائما از زوایای مختلف باید به آن ها فشار آورد که چرا با قاتل ها و سازمانی که می کشد و وطن را به خارجی می فروشد، همکاری می کنید؟!
به این ترتیب با فشاری که روی اعضای آن می آورید اعضا آن ها ریزش می کنند و بعد از مدتی ناچار می شوند دفتر را ببندند. به این ترتیب با پی گیری این شعار ها و مبارزه دائم در سطح دانشگاه ها این خواسته که دست نظامی ها باید از دانشگاه کوتاه شود و در هیچ کجای دنیا پلیس و نظامی در دانشگاه حضور ندارد، دانشگاه محیط امن و مقدسی است که نمی تواند آلوده به حضور سازمان نظامی مثل بسیج که دیگر یک سازمان داوطلبی نیست که مدعی باشد که مثل یک سازمان پیش آهنگی عده ای به آن علاقه دارند نیست. بلکه یک سازمان نظامی آدم کش است وابسته به نیروی زمینی سپاه که باید از دانشگاه بیرون برود.
نکته سوم ادامه بحثی است که چند روز است آن را دنبال می کنیم، جزوه ای که چند نفر از فعالین دانشجویی تهیه کرده اند. که دو روز قبل ضمیمه برنامه خدمت شما فرستادم. در این جزوه بحث شده است که جنبش دانشجویی آنچه که در دانشگاه برای خواست های صنفی برای خواست های سیاسی و خواست کوتاه شدن دست نظامی از دانشگاه، انجام می دهد یکی از فعالیت هایی است که انجام می دهد. اما یک وظیفه بزرگ تر بر جنبش دانشجویی است که جنبش را به بیرون از دانشگاه ببرد و برای این کار چند تا کار را باید انجام داد؛ یک- شبکه سازی بین دانشجویان است گروه های 3 تا 7 نفره بسته به شرایط امنیتی دانشگاه باشد شکل داد. که به روش های مختلف مثل درخت تلفن، اینترنت و صحبت حضوری به همدیگر اطلاع رسانی کنند و ارتباطات درستی را با هم برقرار کنند.
دو- فعالین جدید در دانشگاه ها باید بار اصلی را برعهده بگیرند و فعالین قدیمی تر که شناخته شده هستند و احتمال دستگیری آن ها وجود دارد، نقش پشتیبانی و مشاوره را داشته باشند و به این ترتیب از ضربه خوردن جلوگیری می کنیم.
سه- اگر بخواهیم بیرون از دانشگاه به سراغ گروهی برویم نزدیک ترین گروه به دانشجویان، اساتید دانشگاه و کارمندان دانشگاه ها هستند. باید با اساتیدی که طرفدار جنبش سبز هستند روابط برقرار کرد و از آن ها دعوت کرد وارد آکسیون ها بشوند و به آن ها کمک کرد که در صورت امکان آکسیون های مستقل اساتید از قبیل تحصن نامه و امثالهم بگذارند. و برعکس اساتیدی که با کودتاچی ها همکاری می کنند را رسوا و منزوی کرد و نشان داد که جای آن ها در دانشگاه نیست. چهار- وقتی می خواهیم به سراغ گروه های دیگر اجتماعی مثل کارگران، معلم ها، کارمندان دولت، بازاری ها برویم، باید یادمان باشد که با گذاشتن یک تجمع در بازار، بازاری ها به دانشجویان نمی پیوندند و باید درون آن ها هم این شبکه سازی را صورت بدهیم و با کمک آشنایان و دوستان باید اهداف جنبش سبز را با دادن اعلامیه بین آن ها برد و پس از آماده سازی می توان به سراغ آکسیون و تظاهرات و اعتصاب رفت در این صورت است که می توان توقع داشت که درست جلو برود.
پنج- گاهی دانشجویان مستقیما وارد صحنه می شوند، تظاهرات داخل دانشگاه را به بیرون می کشانند مثل تظاهرات برق آسا یا پراکنده. با توجه به اینکه جامعه پشتیبان جنبش سبز است، به این ترتیب می تواند امید را در آن بخش از جامعه بوجود آورد و مردم را با خود همراه کرد. دم دست ترین آن ها مدارس است که دانشجویان می توانند به وقت تعطیل شدن مدارس با نشان دادن علامت "وی" یا چند شعار جنبش یک تظاهرات برق آسا صورت بدهند. مدارس نزدیک به دانشگاه ها بهترین کمک را می توانند بکنند. مطالبی که عرض کردم در جزوه ای که برایتان فرستادم موجود است.
نکته چهارم در مورد پارازیت تلویزیونی است که سپاه من از متخصصین مشورت گرفتم، تقریبا همه متفق بودند که این کار سپاه می تواند سرطان زا باشد و برای خانم باردار و اشخاص مریض مضر باشد.
نکته ششم اعتصاب کارگران واگن پارس است که اعتصاب غذا کرده اند و گفتند اگر به خواسته آنها رسیدگی نشود راه های ورود و خروج کارخانه را می بندند. اعتصابات کارگری جایی ست که ما باید به آن ها کمک کنیم و اهداف جنبش سبز را بگوییم. روز های آینده در مورد مطالب جزوه بحث خواهم کرد.

تا فردا شاد و موفق و پیروز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی