November 20, 2009

متن پیاده شده روز شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۸

سلام،
شنبه 30 آبان 88، 21 نوامبر 2009 میلادی

امروز درباره ی پنج موضوع صحبت می کنم.

موضوع اول مربوط است به سفر آقای احمدی نژاد به تبریز و افتضاحی که در آنجا برای ایشان به وجود آمد. شاهد هستیم که آقایان دست به مونتاژ عکس زده اند که برخی از آنها مردم را با چتر نشان می دهد و در برخی مردم بدون چتر هستند جدای از این شنیدیم که بچه های مدرسه ی راهنمایی را به زور برای استقبال از آقای احمدی نژاد راهی خیابان کردند که برخی از آنها در خیابان گم شدند. دلیل این هم به سراغ بچه های راهنمایی رفته بودند این بود که از دبیرستانی ها می ترسیدند و نخواستند آنها را به خیابان بیاورند. اینها همه بخشی از افتضاحاتی است که در تبریز برای آقای احمدی نژاد رقم خورد و به قول یکی از دوستان واقعا "دروغگو 63 درصدت کو؟".

به هر حال این ماجرا که پول داده بودند و بیشتر از چند هزار نفر را نتوانستند در استادیوم جمع کنند و دروغ پردازی های بعد همچون مونتاژ عکس برای سرپوش نهادن به این رسوایی یکبار دیگر نشان می دهد که ریزش نیرو حتی در همان حد رای 5 یا 7 میلیونی--که رای واقعی آقای احمدی نژاد بود--بزرگ تر از آن است که تصور می شود و همانگونه که ما در تهران هم دیدیم قادر نبودند و نیستند که حتی چند ده هزار نفر را جمع کنند.
اما نکته ی بعدی مربوط است به ایمیلی که یکی از دوستان ارسال کرده و در آن گفته اند که در تهران اعلام شده است که به مناسبت هفته بسیج و روز عرفه که مصادف است با روز ششم آذر ماه کودتاچیان تصمیم به برگزاری مراسمی کرده و مدعی شده اند که هفت میلیون بسیجی را به همراه خانواده هایشان به خیابان ها خواهند آورد. ظاهرا بناست که در ورزشگاه آزادی بسیجیان را گرد هم آورده و برای کنترل کسانی که وارد ورزشگاه می شوند اعلام هم کرده اند که ورود به ورزشگاه در آن روز تنها با کارت بسیج ممکن خواهد بود. البته من به شوخی روز گذشته گفتم که آقایان اعلام کنند که نیروهایشان در کدام خیابان تجمع خواهند کرد که ما هم بتوانیم تعدادشان را بشماریم. حال به نظر می رسد که این مراسم را در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی برگزار خواهند کرد. اما در این مورد که چنین مراسمی چه احتمالاتی در بر دارد من را به یاد تجربه ای انداخت در رومانی که وقتی آقای چائوشسکو دیکتاتور رومانی مردم و بخش هایی از ارتش را دور هم جمع کرده بود، مردمی که در مراسم حضور داشتند به سادگی بر محافظان چائوشسکو غلبه کرده و خود وی را دستگیر کردند و بعد هم که آقای چائوشسکو اعدام شد. امیدوارم که آقای احمدی نژاد یا آقای خامنه ای هم در یک مکان عمومی ظاهر شوند و برای جذب مردم از نیروهای امنیتی کنار خود نیز بکاهند، در این صورت احتمال اینکه بلای رومانی برای آقایان تکرار شود بسیار زیاد است. مگر این که مثل تبریز بخواهند به عده ای پول بدهند و تا لحظه ی آخر نیز این عده که پول گرفته اند را کنترل کنند--چون در تبریز عده ای برای شرکت در سخنرانی آقای احمدی نژاد پول گرفتند اما در لحظه ی آخر از آمدن سرباز زدند--و یا اینکه عده ای را در ورزشگاه جمع کنند و درهای ورزشگاه را نیز ببندند تا حادثه ی رومانی برایشان تکرار نشوند. در هر صورت باید صبر کنیم و ببینیم که آقایان چه تدارکی خواهند داشت. در خاطر داریم که قبلا هم که کرده بودند که برای روز 13 آبان سه میلیون نیرو به خیابان ها خواهند آورد اما دیدیم که در مقابل سفارت سابق آمریکا تنها سه هزار نفر را با دو هزار پرچم توانستند بسیج کنند. اما یک نتیجه را می توانیم بگیریم و آن هم اینکه با توجه به ریزش نیروها در میان کودتاچیان آقایان تلاش دارند که جمعیتی از هواداران خود را گرد هم جمع کرده و در تلویزیون آن را چند ده برابر و حتی چند صد برابر بیشتر عنوان کرده و از این طریق به خود و آن عده ای که چندی است از همراهی کردن کودتاچیان مردد شده اند روحیه بدهند. این آن چیزی است که به عقل نوابغ سپاه و امثال آقای نقدی و همدانی رسیده و می پندارند که به این وسیله می توانند به لشگر پراکنده ی خود سر و سامانی بدهند. با این همه باید گفت که امیدواریم نیروهایشان و آن 63 درصدی که از آن صحبت می کنند را به خیابان بیاورند و ما هم قول می دهیم که کاری به آنها نداشته باشیم و تنها می خواهیم بدانیم که تعداد واقعی آنها چند نفر است.

نکته ی سوم اینکه قطعنامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل دیروز، جمعه، تصویب شد که در آن باز هم نقض حقوق بشر در ایران با اکثریت آرا، 74 کشور، محکوم شد و این بار برخی کشورهای عربی و اسلامی نیز به آن رای مثبت دادند تصویب این قطعنامه اکثریتی بیشتر از سال های پیش نشان می دهد که توجه دنیا به حوادث بعد از انتخابات، سرکوب ها، وحشی گری ها و نقض گسترده ی حقوق بشر در ایران معطوف است و حوادث ایران موضوعی نیست که از چشم دنیا دور بماند و رای بالا برای تصویب این قطعنامه نشان از وجود اجماع جهانی برای محکوم کردن نقض حقوق بشر در ایران دارد. البته بر پایه ی منشور سازمان ملل، قطعنامه هایی که در مجمع عمومی این سازمان تصویب می شود ضمانت اجرایی نداشته و تنها مصوبات شورای امنیت سازمان ملل است که قطعنامه هایش ضمانت اجرایی دارند.
موضوع چهارم مربوط است به اتفاقات اخیر در کردستان. بنا به گزارش دوستان فعالی که در کردستان هستند روز چهارشنبه تعطیلی اصناف و مغازه ها طبق قرار قبلی صورت پذیرفت اما ضعفی که در این زمینه داریم این است که عکس و فیلم در مورد چنین اتفاقاتی در کردستان زیاد نبوده و من خواهشمندم که موضوع تهیه ی عکس و فیلم را در هر آکسیونی چه موفق و چه ناموفق، چه کوچک و چه بزرگ فراموش نکنیم، برای اینکه همانگونه که بارها صحبت کردیم عکس و فیلم ابزاری هستند که به وسیله ی آنها هم دیگران را می توان به خوبی مطلع کرد و نشان داد که در یک بخشی از کشور چه اتفاقی افتاده است و هم به همه ی ما کمک می کند که بررسی کنیم که آکسیونی که برگزار کردیم چه نقاط قوت و چه نقاط ضعفی داشته است. یکبار دیگر هم تاکید کنیم که تهیه ی عکس و فیلم از هر کنش سیاسی که برگزار می کنیم می بایست بخش جدایی ناپذیر حرکت ما باشد.
آخرین نکته باز مربوط است به سوالی که یکی از دوستان مطرح کرده است. این دوست گرامی با اشاره به وضع بسیار بد اقتصادی کشور، رکود، توقف سرمایه گذاری ها، کسری بودجه دولت، افزایش بدهی های دولت به بانک مرکزی و افزایش نقدینگی این پرسش را مطرح کرده اند که آیا وخیم تر شدن وضع اقتصادی ممکن است به جنبش صدمه زده و مردم تحت شرایط بد اقتصادی از ادامه ی راه دلسرد شوند یا خیر. پاسخ من به این دوستمان این است که خیر، اساسا یک بخشی از مبارزه ی ما این است که با کم کاری و با اعتصاب به شیوه ی ایتالیایی و خبر رسانی به هم دست به فلج سازی دولت کودتا بزنیم. درست است که فلج سازی ممکن است صدماتی نیز به مردم وارد کند اما بالاتر از آن نشان می دهد که دولت توانایی اداره ی کشور را ندارد. بنابراین بخش از حرکت ما به این سمت است که چرخ حکومت نچرخیده و دولت کودتا ناتوان شود
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرفراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی