December 11, 2009

متن پیاده شده روز شنبه ۲۱ آذر۱۳۸۸

سلام،
شنبه 21 آذر 88، 12 دسامبر 2009 میلادی
امروز در مورد شش موضوع صحبت می کنیم.

بیانیه ی ارتش و وظیفه ی ما
موضوع اول مربوط به بیانیه ی بخش هایی از ارتش و بازتاب های گسترده ی این بیانیه است. نکته ای که در این مورد می خواهم برآن تاکید کنم این است که وقتی بخش هایی از ارتش اینگونه همبستگی خود را با ملت نشان می دهند، بر عهده ی ماست که هرجا نیروهای ارتش را می بینیم با آنها روابط خوب برقرار کرده و بیش از پیش آنان را به جنبش سبز دعوت کنیم و نشان دهیم که ملت قدر این پیشتیبانی را می داند. در ضمن به احتمال زیاد بخش های زیادی از ارتش هنوز نمی دانند که بخش هایی از ارتش همبستگی خود را با جنبش سبز اعلام کرده اند، بنابراین اگر فرد ارتشی را می شناسیم می بایست این بیانیه را به اطلاع وی رسانده و سپس نشان دهیم که قدردان پشتیبانی ارتش از ملت هستیم.


این کار این خاصیت را دارد که هم ارتشی ها را دلگرم می کند و آنان نیز پی می برند که مردم قدردان آنها هستند و هم اینکه این قدردانی و اطلاع رسانی باعث می شود که بخش های دیگری از ارتش هم همبستگی خود را با مردم اعلام کنند. همچنین بخش هایی از سپاه هم همین نظرات ارتشی ها را دارند و آنها هم وقتی ببینند که مردم اینگونه قدرشناس نیروهای مسلح شان هستند که پشتیبان ملت قرار می گیرند، آنها نیز برای پیوستن به مردم دلگرم می شوند.

آتش زدن عکس؛ اقدام عمروعاص وار کودتاچیان
داستان آتش زدن عکس آقای خمینی که ازسوی دستگاه تبلیغاتی کودتاچیان ساخته شده و دائما هم مورد تاکید قرار می گیرد، چند نکته را برای ما آشکار می کند. یکی این که این آقایان زمانی که گرفتار شوند عمروعاص وار هیچ خط قرمزی برای خود نمی شناسند و حتی حاضر به شکستن تابوهای خود نیز هستند تا بلکه بتوانند احساسات بخش هایی را که به آنها وفادار نیستند و یا مردد شده اند را تحریک کرده و آنها را به خود جذب کنند.
طنزماجرا اما این است که خود آقایان نیز می دانند که پاره کردن عکس آقای خامنه ای یا آتش زدن آن حساسیتی را در میان پشتیبانان کودتاچیان برنمی انگیزد و کسی را تحریک نمی کند، بنابراین به سراغ عکس آقای خمینی رفتند تا بلکه بتوانند از طریق ایشان مقابل ریزش نیروهای خود را بگیرند.
آقایان حتی اعلام کرده بودند که حوزه ی علمیه در اعتراض به این عمل تعطیل شده است، اما مدیریت حوزه با رد این ادعا گفت که تنها در زمانی که عده ایی قصد اعتراض به این عمل را دارند درس تعطیل است وگرنه حوزه دایر بوده و به کار خود ادامه می دهد.
همچنین تلاش کردند که راهپیمایی و تظاهرات گسترده در اعتراض به آتش زدن عکس آقای خمینی به راه بیاندازند که این کار به قدری نخ نما و ضعیف بود که حتی از اعلام خبر آن در روز جمعه هم عاجز ماندند.
در هر صورت باید گفت که عمر اینگونه جوسازی ها گذشته است و مشکل کودتاچیان و عدم مشروعیت شان عمیق تر از اینهاست که بشود با چنین نمایش هایی جبرانش کرد.

ماجرای مجید توکلی؛ دفاع از تساوی زن و مرد
نکته ی بعدی مربوط است به ماجرای پیش آمده برای دانشجوی مبارز مجید توکلی است که یکبار دیگر هم عمق ترس حکومت از مجید توکلی و مجید توکلی ها و هم حقارت کودتاچیان را نشان می دهد که فکر کرده اند حالا اگر در خبرگزاری فارس یا سایر دستگاه های تبلیغاتی کودتاچیان عکس مجید توکلی را با چادر و مقنعه چاپ بکنند با این کار مجید توکلی را تحقیر کرده اند در حالیکه باید گفت اگر به فرض مجید توکلی اینکار را برای حفظ خود کرده باشد بسیار هم کار خوبی بوده است و اگر آقایان به زور وی را وادار به اینکار کرده و یا اصلا تصویر را با فتوشاپ درست کرده باشند باز هم تفاوتی نمی کند و آنچه که مهم می باشد این است که در مبارزه ای که ما در پیش داریم زن و مرد با هم مساوی بوده و نه تنها برای هیچ مردی توهین به حساب نمی آید که بگویند خود را به شکل زن ها درآورده است و یا بر عکس، بلکه این افتخار ماست که برای حقوق مساوی زن و مرد و هر شهروند ایرانی دوش به دوش مبارزه می کنیم. در اینجا باید پشتیبانی خود را اعلام کنم با آقایانی که در فیس بوک و دیگر سایت ها عکس های خود را با بر سر کردن روسری منتشر کرده اند و با این کار هم از مجید توکلی حمایت کرده اند و هم نشان داده اند که مدافع حقوق مساوی برای زن و مرد بوده و این کمپینی که زن های ما از چند سال پیش آغاز کرده اند مورد حمایت مردهای ما نیز هست.
امروز شنیدم که برخی بچه ها می گویند در دهه ی محرم هم پسرها در دسته های سینه زنی شالی را که به گردن خود می انداختند را به حمایت از مجید توکلی بر روی سر خود خواهند انداخت.
در هر صورت این هم از ماجرایی است که بیش از پیش قدرت جنبش سبز و حقارت کودتاچیان را نشان می دهد.

مرگ آقای سلیمانی و نظام مافیایی
نکته ی چهارم مربوط به مرگ آقای سلیمانی و همسر ایشان است. آقای سلیمانی مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری اعتماد مبین متعلق به سپاه پاسداران است، همان شرکتی که در خرید مخابرات دست داشته است. باید گفت که در نظام های مافیایی اینگونه هرکسی به هر دلیلی فوت می کند به این دلیل که روابط مافیایی در میان آنها وجود دارد همیشه شک بر این است که دست رییس مافیا در کار است. در مورد مرگ آقای سلیمانی هم همین اتفاق افتاده است به خصوص که این حکومت در کارنامه ی خود مرگ مشکوک سعید امامی را هم دارد و معلوم نیست که با تشتت و فسادی که وجود دارد در داخل حکومت و روابط مافیایی آنها چه می گذرد.

ادامه ی تهدیدها
نکته ی بعدی مربوط است به تهدیدهای آقای اژه ای، احمدی مقدم و دیگرانی است که قبل و بعد از 13 آبان 16 آذر نیز مطرح کرده بودند مبنی بر این که ما دیگر اعتراض ها را تحمل نمی کنیم و برخورد خواهیم خواهیم کرد. یکی از اعضای ستاد نمازجمعه تهران هم گفته است که بیایید با یک حرکت حسینی این اعتراض ها را سرکوب بکنیم. در حالیکه امام حسین (ع) خود با یارانش مظلومانه به دست حکومت یزید کشته شدند. معلوم نیست آقایانی که می خواهند دست به خشونت و تجاوز و آدمکشی بزنند چگونه خود را به امام حسین (ع) منسوب می کنند؟! این آقا باید بگوید که بیایید یک کار یزیدی بکنیم و زن و فرزند مردم و ملت صلح دوست ایران را مورد تعرض قرار دهیم. بچه های جنبش سبز به درستی اشاره کرده اند که در ماه محرم کار حکومت یزید تمام است و یزید و یزیدیان که رودر روی مردم قرار گرفته اند شانسی برای بقا ندارند.

ضرورت افزایش دانش
نکته ی آخری امروز مربوط است به ادامه ی بحث دیروز و معرفی مقالات و کتاب ها. امروز دو مقاله ی دیگر به نام های "مبارزه ی بی خشونت" و "کارزارهای بی خشونت" هر دو نوشته ی دکتر رامین احمدی است را معرفی می کنم. ویژگی این دو مقاله این است که مثال های آورده شده در آنها مربوط به ایران است.
کتاب دیگر هم "مبارزه ی مسالمت آمیز" است که نوشته ی سه نفر از مبارزین صربستان بوده که بر علیه حکومت میلوسوویچ مبارزه می کردند. همچینین همراه این کتاب شما را دعوت می کنم که به خواندن 198 روش مبارزه ی بدون خشونت به نقل از جین شارپ که در انتهای همین کتاب آمده است.
چون در آستانه ی دهه ی محرم هستیم با توجه به تحولاتی همچون بیانیه ی ارتش، مبارزه ی ما وارد فازهای جدید و مهمی می شود و در این شرایط افزایش دانش برای همه ی ما دارای اهمیت است، بنابراین خواندن این مطالب را به صورت فردی یا جمعی به همگی شما توصیه می کنم.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرفراز باشید،
به امید پیروزی ایران و ایرانی V