January 8, 2010

متن پیاده شده روز جمعه ۱۸ دی ۱۳۸۸

سلام جمعه 18 دی ماه 88،8 ژانویه 2010 میلادی
در مورد پنج موضوع امروز صحبت می کنیم.
استعفای حسینیان
موضوع اول، استعفای آقای حسینیان در مجلس است که صرف نظر از محتوای نامه ایشان و پشت چشم نازک کردن ها و قهر کردن ها و این حرف ها، روند حوادث مورد نظر ماست و اهمیت دارد و آن این است که این جناح تندروی آدمکشی که از نماز جمعه گذشته شروع کرد، امثال آقای جنتی و دیگران صحبت از این که باید کشت، باید گرفت، باید زد و آقایان هم در مجلس می خواستند طرحی را بدهند که ظرف پنج روز اعدام بکنند و امثالهم ، به نظر می رسد که به بن بست خوردند و امکان چنین کاری را ندارند و نگرانی اصلی شان هم این شده که آقای خامنه ای عقب بنشیند واینها سرشان بی کلاه بماند وامثال آقای مرتضوی که زیر ضرب قرار گرفتند ، همه این قاتل ها زیر ضرب قرار بگیرند و مورد باز خواست قرار بگیرند .به همین دلیل هم شروع کردند به فعالیت ،مثلا آقای خزعلی در مشهد به آقای هاشمی رفسنجانی حمله کرده ، مبادا که مثلا آقای هاشمی رفسنجانی بتواند که پا در میانی بکند و امثال این تحرکات سیاسی که دیده می شود .


اما آنچه که برای ما مهم ودر تجربه این هفت ماه گذشته دیدیم این است که بازیگر اصلی صحنه سیاست ایران مردم هستند و مادامی که مردم در صحنه هستند، نیروی اصلی که این حرکت بزرگ را ایجاد کرده. هیچ کاری نمی توانند کنند و همه ژستهایی که می گیرند و تهدید هایی که میکنند نقش برآب می شود و اگر هم خدای نکرده یک روزی هم این آقایان مطمئن بشوند که مردم خسته شدند یا نا امید شدند یا نشستند خانه شان یا اون چیزی که دلشان می خواهد ، مردم بترسند و بر گردند به فضای مرگبار چند سال گذشته ، مطمئن باشید که این قاتلین شروع می کنند به کشتن زندانی ها به اعدام کردن به انتقام کشی و به بسط و گسترش جو رعب و وحشتی که دوست دارند ایجاد بکنند .

بنا بر این وقتی که آدم این طور دست و پا زدن اینها را می بیند و اختلافات شان با همدیگر و کشمکش هایی که پیدا کردند ، بیشتر ایمان می آورد که حرکت مردم ، حرکت بزرگ و طرفندهایی است که مادامی که بالای سر این آقایان قرار دارد مثل بید به خودشان می لرزند و امکان اینکه از این کارها بکنند را نخواهند داشت .

پیروزی اسکناس نویسی
نکته دومی که می خواستم بگم این است که روز گذشته ، هفدهم روزی بود که حکومت تهدید کرده بود که اسکناسهای شعار نویسی شده را از رده خارج خواهد کرد ، اگر به بانک ها نیاید اینها دیگر ارزش ندارد و خط و نشان هایی که کشیده بود و در واقع شکست خورد. به زبان دیگر نا فرمانی مدنی که ما داریم می کنیم در مقابل یک حکم حکومتی ، نا فرمانی درستی که دارد انجام می گیرد، حرکت دولت را بی اثر می کند ، چرا که در مبارزات بی خشونت ما دو دسته فعالیت داریم. یک دسته آن فعالیت هایی که ما می کنیم و حکومت سعی می کند جلوی ما را بگیرد ، مثلا تظاهراتی که ما در خیابان بر پا می کنیم و دسته دوم کارهایی است که حکومت تمایل به انجام آن دارد و ما انجام نمی دهیم ، هر دو دسته در واقع جز مبارزات بی خشونت است ، مثل همین نا فرمانی که در مورد اسکناس نویسی کردیم و یا دهها مورد دیگری که میتوانیم انجام بدهیم.

اساس کار ، نافرمانی مدنی
به هر صورت آن قدر این مسئله اهمیت دارد که پاره ای از متفکرین مبارزات بدون خشونت ، گاهی در تحلیل نهایی مطرح می کنند که مبارزات بی خشونت چیزی نیست جز نا فرمانی مدنی کردن ، البته پاره ای دیگر از متفکرین این قبیل مبارزات در واقع هر دو دسته کنش سیاسی را مطرح می کنند ، ضمن اینکه به نظر بنده دسته سومی را هم میشود ذکر کرد از انواع کنشهای سیاسی ، که از قبیل کارهایی است که بسیج عمومی درست می کند و ظا هرا به گونه ای است که نه حکومت سعی می کند جلوی آن را بگیرد و نه ما در واقع کاری خلاف دستور حکومت انجام می دهیم بلکه وارد فعالیت های موجود اجتماع می شویم و وجود خودمان را نشان می دهیم مثل این کاری که در برنامه نود با فرستادن اس ام اس شد. به نظرم وقتی می شود با نافرمانی این طور حکم حکومت را زمین گذاشت باید این کار را تشدید کرد و در حوزه های دیگر هم سرایت داد. به قول دوستی که می گفت من هر وقت اسکناسی به دستم می رسد که رویش شعاری نوشته شده باشد و به هر ترتیب فریاد ملت رویش منعکس شده چند برابر روحیه می گیرم. من هم فکر می کنم این ابتکار ما ایرانی ها کم از شعار نویسی روی کوچه و خیابان ندارد.

شعارنویسی حکومتی
نکته سوم اتفاقا در باره شعار نویسی است که این روز ها دیده می شود که حکومت ، خدا می داند با هزینه چقدر گروه های زیاد ی را بسیج کرده که یا شعار ها را پاک کنند و یا شعار های جدید بنویسند به همین دلیل واجب است که حتی از جو خفقان بالاست و خطر دارد که شعار بنویسم با نوشتن یک کلمه یا متلک کوچیک در برابر شعار های آنها کار آنها را خراب بکنیم . ابتکاراتی که ماداریم بی کران است و مثل آنها مامور و مزدور و حقوق بگیر نیستیم و ابتکارات ما به خوبی نشان می دهد که ما زیاد و بی کرانیم و دلیل این که شعار نویسی ها را تشدید کرده اند انکار این واقعیت است که جنبش سبز زیاد است بزرگ است و همه جا حضور دارد.

تنوع تاکتیکی، رمز پیروزی
نکته چهارم این که در مرحله ای از جنبش که ما قرار داریم . مرحله ای که روز های قبل هم درباره اش صحبت کردیم و مرحله ای که منتظرش بودیم که کودتاچی ها بعد از عاجز شدن از سرکوب جنبش و مشاهده رشد جنبش یک بار دیگر دست به خشنونت گرایی و تهدید بزنند و بسیار واجب است که ما این مرحله را پشت سر بگذاریم و نشان بدهیم که نمی ترسیم و بعد در 22 بهمن با یک کنش سیاسی بزرگ قدرت نمایی که می کنیم نشان دهیم تیغ خشونت هم کند است و تجربه کشور های دیگر هم نشان می دهد و من هم تعبیرم این است که جنبش پس از این گردنه های صعب العبور را طی کرده و می افتد به سرازیری که حرکت اش را تند تر و سریع تر خواهد کرد.
در این مرحله بسیار واجب است که ما یک حرکت نداشته باشیم . تنها حرکت مبارزات بی خشونت تظاهرات خیابانی نیست. اگرچه تظاهرات به ویژه تظاهرات برق آسا بهترین کنشی است که کودتاچی ها را فرسایش می دهد اما یک مجوعه از حرکت هایی که به صورت حضور عمومی است چه شوخی و چه جدی . مثل اس ام اس فرستادن ، الله اکبر گفتن ، تحریم کالا ها مثل آن کاری که آفریقای جنوبی ها کردند یا اعتصاب که دانشجویان سعی می کنند انجام دهند . چه اعتصاب تمام عیار و چه اعتصاب به شکل کم کاری و تظاهرات خیابانی مجموعه ای از حرکاتی است که با هم دیگر باید انجام دهیم. و اگر ما فقط یک روش داشته باشیم به خوبی می توانند ما را مهار و سرکوب کنند و از پس مان بر بیاییند بنابراین برای عبور از این مرحله تنوع تاکتیک ها بسیار لازم است.

سفر کروبی
نکته آخری این که سفر آقای کروبی به قزوین و منزل نماینده قزوین آقای قوامی است و جالب است که تصمیم گرفته اند اذیت کنند چهره های شاخص جنبش را جملاتی که به آقای کروبی شده و کسانی که بچه ها شناسایی کرده اند تا فرمانده سپاه منطقه و آدم های استانداری هم در تظاهرات حضور داشته اند و جالب تر این که نیروی انتظامی از آقای کروبی پشتیبانی کرده و اجازه نداده است که به او تعرض شود.
تا فردا شاد پیروز، موفق و سرفراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی