January 19, 2010

متن پیاده شده روز چهارشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۸

سلام
چهارشنبه 30 دی ماه 88، 20 ژانویه 2010 میلادی

در مورد 8 موضوع امروز صحبت می کنیم.

موضوع اول اینکه جمعی از بچه‌های متخصص سنجش افکاری را از چهار استان کشور تهیه کردند که چند سؤال را مطرح کردند. فی الجمله من قبل از اینکه تفسیرش را در روزهای بعد خدمتتون ارائه کنم،

یکی از سوالها در مورد اینکه است که آیا با کل جمهوری اسلامی موافقید یا نه و راه حل فعلی را چگونه می‌بینید؟ 76% مردم جوابشان این است که کل نظام جمهوری اسلامی را نمی خواهند، 3% هم گفتند که آقای خامنه ای و احمدی نژاد را با هم نمی‌خواهند و بنابراین 79% مردم جمهوری اسلامی و آقای خامنه ای را در‌ واقع نمی‌خواهند. اما 8% گفتند که دولت احمدی نژاد را قبول دارند و 13% هم خواهان حذف دولت احمدی نژاد شدند ولی در چارچوب نظام جمهوری اسلامی. من تفسیر این سنجش و نظرات مردم را در روزهای بعد که نتایج کامل و دقیق‌تر دربیاد خدمتتون عرض می کنم.

اما نکته دومی که می‌خواستم بگم، حرفهای پریشان دیروز آقای خامنه ای است که با وجود اینکه کاملاً معلوم است که سانسورش کردند اما آشفته گویی ایشان ناشی از آشفته حالیست. خیلی بی سر و ته بنظر میاد حرفها و شاید من خیلی سعی کردم ببینم آخرش آقای خامنه ای چی می‌خواهد بگوید،
در‌واقع دو تا موضوع بنظر می‌رسد دغدغه اصلی ذهنی آقای خامنه ای است. یکی این است که خیلی ناراحت است از کسایی که پشتیبانیش نکردند امثال آقای هاشمی رفسنجانی، خواصی که میگه احتمالاً منظورش این آدمها هستند و ناراحت از اینکه پشتیبانیش نکردند و دومی که کاملاً در جای جای حرفهای ایشون موج می‌زند هراسش از 22 بهمن و حرکت مردم است. خیلی هم آقای خامنه ای در صحبتش مردم مردم کرده که باید به ایشان گفت یکبار هم شده در عمر ش روی حرفش بایستد و قبول داشته باشد که آنچه که مردم می‌گویند اصل است.
اگر سنجش افکار را قبول ندارد که نشان می‌دهد نزدیک به 80% مردم جمهوری اسلامی و شخص ایشان را نمی‌خواهند، روز 22 بهمن چشمهایش را باز کند و فکر نکند فقط برود میدان آزادی را با طرفدارهایش پر کند و بقیه جاهای شهر را در تلویزیون نشان ندهند و فکر بکند که بله ما میلیونها مردم، چاخانهایی که برای آن چهارشنبه بعد از عاشورا کردند کارش را حل می‌کند. پیشنهاد من به ایشان این است که چشمش را باز کند و 22 بهمن مردم را ببیند، بشنود صدای مردم را و بفهمد که مردم اصل هستند، صاحب مملکتند و امثال ایشان و صد تا امثال ایشان زیر پای مردم و در اقیانوس خروشان مردم غرق می‌شوند و بنابراین خسارت به مملکت را کم بکند.

نکته سومی که می‌خواستم بگم این است که در دانشگاه قزوین کمیته انضباطی برای 70 نفر از بچه‌ها احکامی را می‌خواهد صادر کند و تا به حال برای 10 نفر صادر کرده، چند نفر را حکم اخراج از دانشگاه داده یا محرومیت چند ترم از تحصیل و با وجود اینکه 44 نفر از استادان این دانشگاه اعلامیه اعتراضی دادند اما کمیته انضباطی به کار خودش مشغول است. فکر می‌کنم جواب دندانشکن دانشجوها اتحاد آنهاست و اعتراض آن‌ها به اخراج هم کلاسیهایشان و با شروع ترم جدید تدام اعتصاباتشان و تعطیل کردن کلاسها تا زمانیکه دوستانشان به دانشگاه برگردند.

نکته چهارمی که می‌خواستم بگویم، اعتصاب کارکنان شرکت پیوند امواج دریا در بندر شهید رجایی در نزدیکی بندرعباس، 160 نفر به دلیل اینکه حقوق و دستمزد نگرفتند. همینطور هم اعتصاب رانندگان کامیون احیا گستران ذوب آهن است که سه روز در اعتصاب هستند برای اینکه حقوق و دستمزد دریافت نکردند. این آهنگی که در جنبش کارگری ایران هست، در بین کارگرها هست با گرفتاری که با نکهای کشور پیدا کردند و اعلام هم شده که 48 هزار میلیارد تومان، 48 میلیارد دلار، مطالبات لاوصول دارند و 70% این مبلغ را یعنی بیش از 30 میلیارد دلار،

30 هزار میلیارد تومان، را کمتر از هزار نفر از بانک ها گرفتند و خوردند و پس ندادند به بانک ها. بنابراین بیش از نزدیک به چهار برابر سرمایه بانک ها و 10 هزار میلیارد تومان، بیش از 16 هزار میلیارد تومان از موجودی مردم نزد بانکها را عده‌ای خوردند و به بانکها پس ندادند. بنابراین بانک ها کاملاً در ایران ورشکست هستند و وقتی پشتوانه بانک از صنایع و سرمایه گذاریهای کشور کنار می‌رود و از کل اقتصاد کشور کنار می‌رود، و ناتوان می‌شوند بانکها برای چرخش پول و سرمایه در کشور، باید انتظار گرفتاری در واحدهای تولیدی، واحدهای خدماتی را بیش از پیش داشت و بنابراین امثال اعتصاباتی که ذکر کردیم دامنه آن گسترده‌تر خواهد شد.

نکته پنجمی که می‌خواستم بگم کار خوبیست که در تهران و خیلی شهرها گزارش شده بچه‌ها می‌کنند و به شکل اعلامیه و شب نامه نویسی برای کسانیکه دسترسی به اینترنت ندارند اطلاع رسانی می‌کنند برای حرکت 22 بهمن. به هر صورت هم در اربعین، مراسمی که مطابق با سنت‌های ما بچه‌ها دارند طراحی می‌کنند و هم الله اکبر چهارشنبه شب و هم حرکت میلیونی در سراسر شهر های ایران در سراسر کشور در روز 22 بهمن، حداقل حرکتی است که در این دهه مقاومت مدنی از سوی ملت صورت خواهد گرفت و از حالا لرزه بر اندام کودتا چیان انداخته است.

اما نکته ششم مسأله پرونده اتمی ایران است که با پاسخ ایران که پیشنهادش این است که مبادله سوخت را در تهران انجام بدهد، سوخت سه درصدی را بدهد و جایش بیست درصدی دریافت کند و مورد مخالفت 5+1 قرار گرفته، بنظر می‌رسد که مذاکرات به بن بستی نزدیک شده که احتمال تحریم های بانکی، بیمه ها و بخصوص تحریم شرکتهای سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی دور از ذهن نیست و فکر می‌کنم این حرکت در جنبشی که ملت ایران هم دارد و در مقابل حکومت دارند، احتمالاً بازتاب هایی را خواهد گذاشت، و تاثیراتی را خواهد گذاشت. اگر محقق شود که روزهای بعد بیشتر به آن خواهیم پرداخت از منظر جنبش که اصل بحث ماست و باید حواسمون به آن باشد که یک وقت خدای نکرده این حرکتهای سیاسی صدمه ای به جنبش نزند.


نکته هفتمی که می‌خواستم عرض بکنم، گزارش اداره آموزش معاونت سیاسی صدا و سیما ست که به بیرون درز کرده و در آن اعتراف کردند که صدا و سیما هیچ اعتباری در بین مردم ندارد، کارهایی مثل اعلام زود هنگام نتیجه انتخابات، نتیجه قلابی انتخابات از نظر ما، یا اعلام اخبار در زمان انتخابات که یکطرفه به نفع آقای احمدی نژاد تبلیغات کردند، یا اخبار غلط به مردم دادن، همگی و ده‌ها عامل دیگر باعث بی‌اعتباری صدا و سیما در بین مردم شده است. و این میزگردها و مناظره ها بنظر آن‌ها راه حلی بوده که می‌توانسته کمی کمک بکند، اما بنظر می‌رسد که خیلی زودتر از آنکه کسی فکر می‌کرد اینکار نخ نما شد، از سه روز در هفته تبدیل شده به یک روز در هفته و جرأت نمی‌کنند که مدافعان جنبش سبز، آدمهای برجسته را دعوت کنند، سعی کردند سراغ چندتا سبز کم‌رنگ به قول بچه‌ها بروند و بلکه که بتوانند یک فضایی درست بکنند، اما همین هم با توجه به اینکه در همین حال به قول روزنامه اعتماد روزنامه‌ها را یکی بعد از دیگری توقیف می‌کنند و مردم را زندان می‌کنند اصلاً نشان دهنده اینکه بخواهند فضای بازی را ایجاد بکنند نیست و وحشت دارند از همین دو سه تا مناظره‌ای که برگزار شده، از اینکه یک کسی میاد حرفی را می زند و اینقدر کارهاشون و جنایاتشان آشکار است که هیچ جای دفاع ندارند. به همین دلیل به نظر می‌رسد که این تاکتیک زودتر از آنیکه فکر می‌شد نخ نما شده.

اما نکته آخری که می‌خواستم بگویم در‌واقع خالی بندی است که نیروی انتظامی کرده و گفته که 40 نفر را ما از روی عکس‌های اینترنتی از وقایع عاشورا دستگیر کردیم و در‌واقع این از آن روشهایی است که جنگ روانی می‌خواهند بکنند و بترسانند که کسی در خیابان نیاید و باز هم دغدغه آن‌ها حرکت میلیونی مردم در روز 22 بهمن است. به هر صورت ما هم آن جاهایی که احتمال می‌دهیم مشکل داشته باشد به همان روشی که از ماسک استفاده می‌کنیم، می‌تواند به هر حال اگر کسی هم دغدغه دارد، دغدغه اش برطرف شود.

به هر صورت تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.