April 3, 2010

متن گفتار روز شنبه 14 فروردین 89

سلام
شنبه 14 فروردین 89، سوم آوریل 2010 میلادی

امروز در مورد شش موضوع صحبت می‌کنیم

تجمع در ساحل ارومیه
موضوع اول برگزاری مراسم 13 بدر در سراسر کشور است که شاید مهمترین حادثه ی آن تجمع در ساحل دریاچه ی ارومیه بود که به دعوت طرفداران تیم تراکتورسازی و فعالان محیط زیست صورت گرفته بود. .مردم آذربایجان در این روز با تجمع خود به روند خشک شدن دریاچه ی ارومیه اعتراض کردند و جالب بود که بین شعارها، تظاهرات کنندگان خواستار برپایی مدرسه به زبان ترکی شدند که خواسته ی به حقی است و هموطنان آذری زبان ما که میلیون‌ها نفر نیز هستند این حق را باید داشته باشند به زبان مادری خود تحصیل کنند. در هر صورت این حرکت در 13 بدر و رفتن به طبیعت، ضمن اعتراض به یک حادثه ی ناخوشایند محیط زیستی که به دلیل سوء مدیریت دولت ایجاد شده است، با طرح خواست های به حق مردم آذربایجان نیز همراه شد و هزاران نفر در آن گرد هم آمدند. البته واکنش حکومت هم مثل همیشه یک چیز بود؛ ارسال نیروهای سرکوبگر، استفاده از گاز اشک آور، زد و خورد، دستگیری و حدود چهار تا پنچ ساعت درگیری با مردمی که روی پل شهید کلانتری بودند. در آخر هم مردم را از پل پایین آوردند اما جمعیت به سوی روستاهای اطراف پراکنده شدند. حرکتی که از سوی بچه‌های فعال در آذربایجان صورت گرفت یکی از آکسیون های خوبی بود که صورت گرفت که چند کار را با هم دیگر شکل دادند و به یک معنی هم این حرکت را همسویی با جنبش سبز می‌توان دانست، آن هم به معنای سبزی که در همه ی دنیا فهمیده می‌شود یعنی دفاع از محیط زیست و طبیعت به ویژه در برابر حکومت ها. به هر صورت این حرکت در آذربایجان بیش از هر چیز نشان دهنده ی هشیاری کسانی بود که آن را انجام دادند و پایمردی مردمی که به آن پیوستند

روز 13 بدر
در روز 13 بدر همانطور که انتظار می رفت، میلیون‌ها نفر به طبیعت آمدند و باید گفت که برپایی این سنت ملی و شادی و نشاط خواهی در برابر حکومت مرگ، اندوه و نا امیدی، یکی از بهترین اشکال مقاومت بود که مردم آن را به نمایش گذاشتند. برخورد حکومت هم همانگونه که پیش‌بینی می‌شد باز هم استفاده از نیروهای سرکوبگر به ویژه در مکان هایی که گفته شده بود مردم بیشتر در آنجا تجمع خواهند کرد و حتی در پارک ملت درگیری نیز میان مردم و ماموران رخ داد. ولی باتوجه به گستردگی حضور مردم حکومت این توان را نداشت که از ماموران خود در همه جا استفاده کند و یک بار دیگر ثابت شد که وقتی در سراسر کشور به طور گسترده حضور داشته باشیم هر نوع نافرمانی مدنی هم که انجام دهیم حکومت امکان برخورد نخواهد داشت و مجبور خواهد بود که به قول معروف «بکشد به سیبیل هاش» و صدایش درنیاید و با استقرار نیروهایش در چند مکان دلش خوش باشد که مثلاً حرف چند سایت را زیر پا بگذارد. در پارک مشتاق اصفهان هم گزارشی که رسیده بود نشان از این داشت که نیروهای سرکوبگر به واسطه ی شعارهایی که برخی از سر داده بودند با جمعیت حاضر در آن پارک درگیر شده بودند. اما بررسی جامع 13 بدر و نوع حرکتی که در آن صورت گرفته است و استفاده از روشی که در چهارشنبه سوری و 13 بدر صورت گرفت را به روزهای آینده موکول می‌کنم تا اخبار تکمیلی از 13 بدر بدستم برسد


پروانه ی طلایی برای شادی صدر
خانم شادی صدر برنده ی جایزه ی پروانه ی طلایی سازمان عفو بین الملل شد. ایشان این جایزه را به خاطر فیلم «زنان در کفن» دریافت کردند.

نگرانی از وضعیت جسمی جعفر پناهی
همسر جعفر پناهی بعد از ملاقات با آقای پناهی که در زندان به سر می‌برد نسبت به سلامتی وی و به ویژه مشکل قلبی که آقای پناهی دارد ابراز نگرانی کرده است

مرور آکسیون ها
موضوع ششم ادامه ی بحث آکسیون هاست. غرض ما از مطرح کردن این بحث یک بار مرور کردن آکسیون هایی است که برخی از آن‌ها را در چند ماه گذشته در ایران تمرین کرده‌ایم و برخی از آن‌ها جدید است. می‌خواهیم یک دید کلی داشته باشیم تا بدانیم چه کارهایی قابل انجام است و این حرکت‌ها چگونه در خدمت اهدافمان حرکت می‌کند و اینکه بدانیم کدامیک از این آکسیون ها را می‌توانیم در اولویت قرار داده و یک به یک انجام دهیم. اگر خاطرتان باشد قبلاً هم صحبت کردیم که ما با یک آکسیون و یا مثلاً تظاهرات خیابانی قرار نیست که حکومت را سرنگون کنیم. بلکه با مجموع کارهایی که انجام می‌دهیم چهار هدف را دنبال می کنیم. 1- مشروعیت زدایی از حکومت2-فرسایش حکومت و ایجاد اختلاف در آن 3-تقویت همبستگی و مقاومت ملی 4- فلج سازی حکومت. که آخرین ضربه را به حکومت وارد کرده و باعث سرنگونی حکومت می شود. اما امشب چهار آکسیونی را که امشب در ادامه ی بحث‌های قبلی انتخاب کرده‌ام به این ترتیب است: 3،1 ) استفاده از موزیک و آواز: این آکسیون هم می‌تواند به همبستگی ملی کمک کند و هم به مشروعیت زدایی از حکومت به‌خصوص وقتی که موزیک و محتوا و اشعار محبوبیت عمومی پیدا کند. شاید بتوان گفت که این محور در جنبش ما کمتر مورد استفاده قرار گرفته است. 4،3 ) راهپیمایی، کاروان موتوری، ایجاد ترافیک و بوق زدن. راهپیمایی را زیاد آزمودیم، بعضی‌ها به جنبش سبز انتقاد کرده‌اند که تنها آکسیونی که اجرا کرده است حضور در خیابان و راهپیمایی بوده است. کاروان موتوری، ایجاد ترافیک و بوق زدن را هم گاهی آزمایش کرده ایم. ولی تجربه‌ای که پیدا کردیم این است که در مقابل سرکوب حکومت تغییر تاکتیکی باید بدهیم که در‌واقع آن اصل اساسی که وقتی میزان خشونت افزایش پیدا می‌کند باید نرخ خطر را پایین آورد. بحث ایجاد راهپیمایی پراکنده و همینطور ایجاد ترافیک و بوق زدن که هم به فلج سازی حکومت کرده و هم همبستگی و مقاومت را بالا می‌برد در آینده نیز باز هم مورد بحث قرار خواهم داد. 3،1) بزرگداشت شهدا هم همبستگی و مقاومت را بالا می‌برد و هم از حکومت به بهترین نحو ممکن مشروعیت زدایی می‌کند. امری که در تمام جنبش ها به شدت دنبال شده است. ماهم بزرگداشت داشته‌ایم اما شهدای ما باید به عنوان سمبل ملی مطرح شوند. 4،2) بایکوت اجتماعی عام مزدوران است که هم به فلج سازی کمک می‌کند و هم فرسایش و شکاف را در میان آن‌ها افزایش می دهد. به این معنا که کسانی که به ویژه در نیروهای سرکوبگر بوده و رو در روی مردم قرار می‌گیرند باید طوری مورد برخورد قرار گیرند که بدانند مادامی که صراحتاً نگفته اند به مردم پیوسته اند و با مردم هستند، باید بدانند که منزوی می‌شوند و از سوی مردم با آن‌ها رفتار تلخی صورت می‌گیرد و رفتار مردم زمانی به شیرینی منتهی می‌شود که این نیروها به مردم بپیوندند. این کار به همراه افشاگری و سایر کارها یکی از نیرومند ترین سلاح هایی است که ایجاد شکاف و فاصله گرفتن ماموران سالم از مزدوران را تشدید خواهد کرد.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی