سلام
چهارشنبه اول اردیبهشت 89، 21 آوریل 2010 میلادی
در مورد پنج موضوع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول اینکه خانم عبادی برنده جایزه صلح نوبل در نامه ای به دبیر کل سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران بخصوص در یک سال گذشته تذکر داده و موارد دقیقی را ایشان در نامه ذکر کرده که هم در تئوری و در قوانین موضوعه و هم در اجرا نقض حقوق بشر و اعلامیه جهانی حقوق بشر است، اعلامیه کنوانسیون حقوق کودکان و ده ها قرارداد بین المللی دیگری که خود ایران هم جزو امضاء کننده گان آن هست به عمل می آید و در ایران نقض می شود.و واقعاً باید گفت که ایشان از دبیر کل سازمان ملل خواسته که این بسیار موهن است که ایران با چنین سوء پیشینه ای در حقوق بشر عضو کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل شود چون ایران تلاش گسترده ای را شروع کرده که رای یکسری کشورها راجذب کند چون بر اساس رای گیری کشورهاست و بتواند وارد کمیسون حقوق بشر سازمان ملل شود. به هر صورت انصافاً باید گفت که با اینکه الان ایران نامحبوب ترین دولت دنیا هم هست، بسیار خنده دار خواهد شد اگر که وارد کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل شود.
نکته دوم اینکه جمعی از زندانیان سیاسی که قبلاً نامه ای هم به دبیر کل سازمان ملل نوشته بودند به امضاء آقای سحر خیز، در نامه ای به مراجع تقلید از وضع زندان اوین و بخصوص بند 350 آن توضیحاتی دادند که کاملاً نشان می دهد روشهای بازجوهای استالینی در زندانهای ایران جاری است.روشهایی که به زندانی متنی را بدهند و به زندانی بگویند این را اینجوری بخوان و یا اینجوری ظاهر شو و زندانیها پرده را کنار زدند از خشونت بازجوها و رفتارهای غیر اخلاقی و حتی نسبت به برخوردشان با خانواده ها و تماسهایشان و حقایقی را در میان گذاشتند که می شود گقت یکسره مشروعیت زدایی حکومت را به خوبی نشان می دهد عدم مشروعیت حکومتی را که چنین روشهایی را در زندانها دارد و نکته جالب دیگری هم که زندانیها مطرح کردند این است که بازجوها در واقع به روشنی و آشکاری می گویند که قاضی ها بازیچه آنها هستند و هیچ کاره اند و در واقع این بازجوهای بخصوص سپاه هستند که همه کاره هستند و این را باید به امثال آقای لاریجانی رئیس قوه قضائیه و دیگرانی گفت که یک اسم و شبهی بیشتر نیستند. در رابطه با زندانیان سیاسی مجید توکلی دانشجوی زندانی هم بعد از 125 روز انفرادی به بند عمومی انتقال پیدا کرده و یک آماری هم بود که در 10 روز گذشته 25 اعدام در سراسر کشور انجام شده و دو اعدام دیگر هم در راه است به جرایم مختلف و ایران همانطوریکه سال گذشته هم آمار نشان داد به نسبت جمعیت رتبه اول را در اعدام در دنیا دارد و این روش خشونت بار و وحشی گری را ایران از کشورهایی است که به شدت این مجازات را اعمال می کند و اعدام کردن شهروندان.
نکته سوم اینکه ژنرال محمد باقر ذوالقدر طی حکمی معاون حفاطت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم رئیس قوه قضائیه شده یعنی کاری و مسوولیتی که کشدار است و احتمالا دست این آدم نظامی را بازتر می کند در امور برخورد اجتماعی با مردم و البته با مردم. آوردن امثال آقای ذوالقدر به قوه قضاییه کشور بخشی از آن دستی است که امثال آقای علی لاریجانی و صادق لاریجانی به آن بخش های ناراضی تر سپاه که با آقای احمدی نژاد و بخشی از این باند کودتا اختلاف دارند دراز کردند و از زاویه دسته بندی های داخل حکومت هم باید به این انتصابها نگاه کرد. من این خبر را می گذارم در کنار این خبر که وزیر کشور در مورد حجاب و عفاف اجباری و امثال اینها باز توضیح داده بود و باز در خبرها روز گذشته آمده بود که آقای خامنه ای هم از این امر که دوباره بیایند در خیابان و مزاحم زن و بچه مردم به اسم حجاب و عفاف و اینها بشوند رضایت داده و پافشاری کرده.این مجموعه را من وقتی کنارهم می گذارم یک خط سرکوبگرانه از حکومت که برای مقابله با جنبش طراحی شده کاملاً دیده می شود و آن این است که حکومت دلش می خواهد به بهانه حجاب و به بهانه های مختلف و ایجاد جو رعب و وحشت در زندانها و بیرون زندانها، منصوب کردن آدمهایی مثل آدمهای نظامی و امثالهم هر چه زودتر اگر بتواند فضای امنیتی بر سر چامعه حاکم بکند، ترس را حاکم بکند، گرد ترس و مرگ بپاشد چرا که همانطور که قبلاً هم بارها صحبت کردیم سرکوبگران پنج درصد نیرو دارند اما نود و پنج درصد باید بتوانند با ایجاد جو رعب و وحشت به کارشان ادامه بدهند.دلیل دیگری هم که به سراغ ایجاد چنین فضایی دارند می روند طوفانی است که می بینند به دلیل حذف یارانه ها که بالاخره با فشار آقای خامنه ای مجلس تا حدی به خواسته های آقای احمدی نژاد رضایت داده و به هر حال تغییر قیمتها در ماه اردیبهشت شروع می شود، افزایش قیمتها، تورم در راه است. من اینجا من این را هم بگویم که آقای جواد لاریجانی، لاریجانی سوم، لاریجانی دیگری که در مملکت هست سرمقاله مفصلی در روزنامه رسالت نوشته و ایشان در واقع خط موتلفه، جمعیتهای موتلفه و رسالت را سعی کرده که از ماجرای حذف یارانه ها جدا کند و با زرنگی در واقع سعی کرده که خودشان را کنار بکشند از تبعاتی را که حذف یارانه ها به لحاظ سیاسی خواهد داشت.. اینجور اظهار نظر در صحبتهای سایر اعضاء موتلفه هم گاهی دیده شده.
نکته چهارمی که می خواستم بگم این است که آقای محجوب دبیرکل خانه کارگر اعلام کرده که دویست هزار شغل در سال گذشته از دست رفته که بنظر من عدد بسی بیش از اینهاست و این در حالتی است که اگر ایران بخواهد همین نرخ بیکاری را حفظ کند، همین سطح از بیکاری را نگاه دارد که به احتمال زیاد بالای 20 الی 22 درصد هست باید سالیانه هشتصد هزار شغل جدید ایجاد کند که نه فقط ایجاد نمی کند بلکه لااقل دویست هزار شغل هم در سال گذشته از دست رفته، همین دیروز در خبرها بود که کارخانجات چرم مشهد به کل بیکار شدند و بیش از 1500 کارگر شغل خودشان را از دست دادند.
از این موضوع و موضوع قبلی من می آیم به سراغ موضوع پنجم و آن اینکه وقتی که حکومتی دور نمای بیکاری، گرانی و اعتراضات مردم را می بیند و ضربه و تودهنی از مردم را در ده ماه گذشته که وقتی اعتراض می کنند، جنبش نیرومندی مثل جنبش سبز در صحنه حضور دارد و میرود به سراغ سرکوب، آدمکشی، ایجاد جو رعب و وحشت، به احتمال زیاد باز مثلاً می خواهد در پنج تا میدان، ده تا میدان تهران و شهرهای بزرگ به اسم کنترل حجاب نیرو بگذارد و مردم را بترساند، چاره کار ما، مقابله ما، بحثی که روزهای قبل داشتیم باید به گونه ای باشد که این جو را بشکند، مثلاً وقتی که در روزهای هفته و یا آخر هفته می خواهند در چند نقطه تهران نیروهای نظامی بگذارند، نیروهای کنترل کردن مردم را بگذارند و جو رعب و وحشت ایجاد کنند، آنچه که در چهارشنبه سوری و موارد مشابه تمرین کردیم چاره آن است یعنی تظاهرات پراکنده با شادی در سراسر شهر.نشان دادیم که مثلاٌ وقتی در پنج شنبه غروب در سراسر خیابانها، تهران، شهرستانها، محله ها باشیم آنوقت از اینها کاری بر نمیاید و این جو را نمی توانند سایه افکن کنند یا وقتی که افشای مزدوران را بر اساس فساد مالی، جنایتهایی که کردند و تجاوز و وحشی گریهایی که کردند بالا ببریم، ایجاد فضای رعب و وحشتشان به خودشان بر می گردد و خیلی ها کنار می کشند. در مورد این موضوع و مقابله با این فضا و برنامه اردیبهشت روزهای آینده بازهم صحبت می کنیم.
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.