May 6, 2010

متن پیاده شده روز پنجشنبه 16 اردیبهشت 1389

پنجشنبه 16 اردیبهشت 89، 6 می 2010 میلادی
امروز در مورد هشت موضوع صحبت می کنیم:
موضوع اول: آقای محمدبهمن بیگی پدر آموزش و پرورش عشایری ایران درگذشت و بسیاری از دانش آموختگان مختلف ایرانی عزادار هستند و درگذشت این مرد بزرگ فرهنگ معاصر را که حق بزرگی به گردن بسیاری از هموطنان ما بخصوص بچه های بزرگ شده و تحصیل کرده در ایلات و عشایر ایران دارد به همگان باید تسلیت گفت. آقای کروبی هم طی نامه ای به همین نکات و حق بزرگ آقای بهمن بیگی بر گردن همه انگشت گذاشته است.
موضوع دوم: به دنبال اینکه آقای کروبی گفته است به هر صورت به نمایشگاه مطبوعات خواهد رفت، بسیاری از بچه ها در وبلاگ های مختلف و پیام های مختلف گفته اند که به نمایشگاه خواهند رفت و در آنجا حضور خواهند داشت. جالب است که آن اصل کلی جنبش که هیچ حضور عمومی و هیچ جای عمومی را اجازه نمی دهد که کودتاچی ها احساس راحتی بکنند را ترک نکرده و بنابراین هم به دلیل حفاظت از آقای کروبی و سایر بزرگان جنبش و هم به دلیل اینکه حضور سبز خودش را اعلام بکند مجددا اعلام حضور در نمایشگاه از طرف بچه ها صورت گرفته است.
موضوع سوم: آقای حسن صالح زاده عضو هیئت مدیریه انجمن صنفی معلمان کردستان به دو سال حبس تعزیری محکوم شده، همین طور از وضعیت آقای محمد هاشمی عضو سازمان معلمان ایران که از چهارشنبه گذشته دستگیر شده، هیچ خبری در دست نیست.
موضوع چهارم: روز گذشته پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل طی اطلاعیه ای حرکت اتمی ایران را خطری برای دنیا دانسته اند و از ایران خواسته اند که با اجرای فوری و کامل قطع نامه های شورای امنیت سازمان ملل و اجابت کردن به خواسته های آژانس بین المللی انرژی اتمی به نگرانی های جامعه جهانی خاتمه بدهد. ایران هم مانور جدیدی را شروع کرده و در صحبتی که آقای احمدی نژاد با آقای چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا داشته اعلام آمادگی کرده اند که برزیل کشور واسطه ای بشود که اورانیوم غنی شده 5/3 درصدی خودش را به برزیل بفرستد و برزیل واسطه بشود بین ایران و روسیه و فرانسه که قرار است این اورانیوم را بیست درصدی بکنند برای استفاده رآکتور اتمی پزشکی تهران. به هر صورت آنچه که محل اختلاف است مقداری بوده که ایران می خواسته بفرسته و باید دید این بار که آقای احمدی نژاد قول می دهد آیا سپاه و کسانی که پروژه دستشان است رضایت خواهند داد که هزار و دویست کیلو و اینطور که دنیا می گوید بسی بیش از آن را یکجا از ایران بیرون بفرستند در یک فاصله زمانی کوتاه، یا نه. یا مثل دفعه های قبلی قول های دولت را سنگ روی یخ خواهند کرد.
موضوع پنجم: در نمایشگاه مطبوعات امسال به نشر بقعه که آثار دکتر بهشتی را منتشر می کند، غرفه ای نداده اند. همین طور به انتشارات صراط که آثار دکتر سروش را نشر می دهد هم غرفه ای نداده اند. در واقع بنابه اظهار معاون وزارت ارشاد هم کنترل و حفاظت و دوربین و جو امنیتی را در نمایشگاه کتاب هم از ترسشان بسی بالاتر برده اند.
موضوع ششم: حمله به دفتر نمایندگان مخالف دولت در مجلس زیاد شده است، قبلا به دفتر نماینده شهرکرد حمله شده بود و دیروز هم به دفتر نماینده کرمان حمله شده و گروه های فشار و لات ها و چاقو کش هایی که در خیابان به مردم حمله می کردند حالا به دفتر نمایندگان مردم حمله می کنند.
موضوع هفتم: دانشجویان دانشگاه هنر در جلوی دانشگاه برای اعتراض به مقنعه اجباری که دارند قرار می دهند، دست به تجمع اعتراضی زده اند و به هر صورت ماجرای زنان ایرانی برای پوششی که دلشان می خواهد تنشان بکنند، مبارزه ای که سی سال است برای انتخاب آزادانه پوششان می کنند و در واقع از مثال های خیلی خوب نافرمانی مدنی محسوب می شود کماکان ادامه دارد و باید گفت یکی از آن مثال های خیلی خوب است که برای مقاومت مدنی می شود در تاریخ ایران و جاهای دیگر دنیا نقل کرد.
موضوع هشتم: آقای خامنه ای در جمع معلمانی که ترتیب داده بودند گفته که ملت ایران می تواند سرنوشت اسلام و دنیا را عوض کند و اخلاق هولناک بشریت را تغییر دهد. معلوم نیست اخلاقی که آقای هاشمی ازش دم می زند امثال آقای طائف تجاوز و ترور و آدمکشی و زندان و شکنجه و بستن مطبوعات در کجای آن قرار دارد. فقط باید گفت ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش. چگونه آقای خامنه ای به خودش اجازه می دهد که با چنین کارنامه سیاهی دم از اخلاق، آن هم برای تمام بشریت بزند. الا اینکه بگوییم ایشان هم مثل آقای احمدی نژاد کمی دچار اختلالات دماغی شده!
تا فردا شاد پیروز موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی