محسن سازگارا

سلام
دوشنبه 27 اردیبهشت 1389 – 17 می 2010 میلادی
امروز درباره 8 موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول: اعتصاب کارگران صنایع فلزی در جاده کرج
250 نفراز کارگران صنایع فلزی ایران درجاده قدیم کرج دست به اعتصاب زده اند و خواهان پرداخت 6 ماه حقوق معوقه و پرداخت نشده اشان شده اند.
موضوع دوم: تجمع کارکنان مخابرات روستایی جلوی مجلس
روزگذشته کارکنان مخابرات روستایی ازاستانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و لرستان به نمایندگی ازکل کارکنان مخابرات روستایی تجمعی جلوی مجلس شورای اسلامی داشته اند و خواهان رسیدگی به وضع شان، تعیین تکلیف شان، پرداخت بازنشستگی شان و وعده هایی که به آنها داده شده وهنوزانجام نشده شده اند. بارها مصوباتی برای این کارکنان مخابرات روستایی بوده، اما شرکت مخابراتی که به تملک سپاه درآمده و توسط سپاه مدیریت می شود ازپرداخت آنها خودداری می کند.
موضوع سوم: قرار به تجمع مادران و خواهران شهدای جنبش در روز چهارشنبه
خواهران و مادران اعدام شدگان و شهدای جنبش درکردستان روزچهارشنبه می خواهند درمقابل استانداری کردستان دست به تجمع بزنند و خواسته اصلی شان این است که جنازه شهدای جنبش وعزیزان شان را پس بگیرند. چرا که همانطورکه می دانید حکومت ازپس دادن جنازه های شهدای جنبش می ترسد و می داند که احترام ملت به آنها و تشییع جنازه آنها توسط ملت ارکان حکومت را به لرزه درخواهد آورد.
موضوع چهارم: دستگیری محسن آرمین و مسعود حیدری
"محسن آرمین" از شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و آقای "مسعود حیدری" مدیرعامل قبلی خبرگزاری ایلنا بازداشت شده اند. قبلا دوبار سراغ آقای آرمین رفته بودند که منزل نبوده ولی بالاخره این بارایشان را بیرون از منزل دستگیر کرده اند و رفته اند خانه را تفتیش کرده اند(همانند بقیه کسانی که دستگیرمی کنند). آقای حیدری هم که مطالبی را راجع به سندیکای کارگران و حقوق معوقه کارگران وغیرو نوشته بوده، قبلا برایش حکم صادر کرده بوده اند و اورا دستگیر کرده و این حکم را به او ابلاغ کرده اند و باید روانه زندان بشود.
موضوع پنجم: نامه نمایندگان مجلس که خواهان دستگری موسوی و کروبی شده اند.
175 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامه ای را خطاب به رئیس قوه قضائیه امضا کرده اند وخواهان دستگیری آقایان موسوی وکروبی شده اند. جالب است کسانی که این کاررا می کنند خودشان هم خوب می دانند کسی که سکان کودتا دردستش است دربیت رهبری خود آقای خامنه ای بر کودتا نظارت دارد واگرتا الان جرات نکرده اند به آقای موسوی یا کروبی دست بزنند، به دلیل تصمیم رهبری است. ولی اینکه چرا نماینده ها این کاررا می کنند به خاطر این است که می خواهند روی آقای خامنه ای فشار بیاورند و جوسازی کنند که بتوانند این کار را پیش ببرند. اما ازآنجا که نادان اند و فقط قلدری را درسیاست بلدند، نمی دانند که این کار چه تبعاتی برایشان خواهد داشت و چگونه توفان جنبش آنها را جارو خواهد کرد.
نکته جالب دیگر دراین نامه این است که اگر امضای این 175 نفردرست باشد، (چرا که قبلا هم سابقه داشته که اسم یک عده را می گذارند ولی درواقع ازشان امضا نمی گیرند) 120 نفر امضا نکرده اند و این شکاف بزرگی را در برخورد با جنبش درمجلس شورای اسلامی نشان می دهد که بسیاری از افراد طیف اصول گرا هم با کارهایی که می شود موافق نیستند.
نکته جالب دیگر این نامه این است که نشان می دهد که این آقایان حتی ظاهرسازی هم بلد نیستند. محاکمه آقای حسین شریعتمداری براساس شکایت هایی که شده بود، نمایشی بیش نبود وآقای شریعتمداری و روزنامه کیهان و روزنامه جوان را از تمام شکایت ها تبرئه کردند. اما این نامه نشان می دهد که این آقایان ظرفیت اینکه یک دادگاه - ولو نمایشی و فرمایشی - تشکیل بشود را ندارند. به نظرمن این نامه بیش ازهرچیزعقب افتادگی نمایندگان مجلس را نشان می دهد که حتی از دستگاه امنیتی و سپاهی های کودتاچی و دفترآقای خامنه ای عقب افتاده ترهستند و ساده ترین چیزهایی که آنها برنامه ریزی کرده اند اینها درک نمی کنند.
موضوع ششم: واکنش تند آقای خامنه ای به تندیس سربازان هخامنشی درنمایشگاه کتاب و آشکارشدن شکاف بین حکومت
آقای خامنه ای به نمایشگاه کتاب که رفته جلوی یکی ازغرفه ها که دوتندیس سربازان عصرهخامنشی در آنجا قرارداشته، با عصبانیت گفته که این ها را باید جمع کنید و گرنه من برخورد خواهم کرد. جالب است که این برخورد آقای خامنه ای توسط سایت های اصولگرا نوشته شده است. همانطور که قبلا هم پیش بینی کرده بودیم، تظاهر به ملی گرایی آقای احمدی نژاد و دوستان اش مانند آقای متکی که یادشان افتاده ازکوروش کبیر و دیگران نام ببرند، اسباب شکاف جدیدی درحکومت شده است. چرا که پاره ای جناح ها از داخل خود اصولگراها این را خوش ندارند و این برخورد آقای خامنه ای را برجسته کرده اند و مطرح کرده اند.
خود این برخورد آقای خامنه ای هم گویای دو چیزاست: یکی اینکه اقای خامنه ای اعتقادی به ایران و ایرانیت ندارد و اختلافی که به لحاظ فکری با آقای احمدی نژاد داشته و دارد اینجاها خودش را نشان می دهد و این شکاف را که بین شخص آقای خامنه ای و احمدی نژاد و باندش است بیشتر برملا می کند. نکته دوم این است که به لحاظ شخصیتی آقای خامنه ای بارها وبارها درهمین نمایشگاه کتاب نشان داده که نماد ایشان چفیه است که متعلق به فلسطینی هاست ونه ایرانی ها. درواقع این قدرکه ایشان عرب است، ایرانی نیست و این را دربرخوردش با یکی از نمادهای افتخار آمیزما نشان داده است.
موضوع هفتم: کنفرانس سرد جی15 در تهران وضربه ای که جنبش به اعتباردولت کودتایی زده
کنفرانس جی15 که باید 19 کشور باشند، تا اینجای کاردرطول تاریخ 20 ساله اش تجمعی به این سردی و یخی نداشته است. به دنبال مصر و اندونزی که به طرزتوهین آمیزی گفته اند درحد معاون وزیرخارجه شرکت می کنند، صحبت بر این است که پاره ای دیگراز گروه جی 15 احتمالا درحد سفیرشان در تهران شرکت خواهند کرد وهیچ نماینده ای ازکشورشان نمی فرستند. ازبین رهبران کشورها هم غیراز آقای "لولا داسیلوا" که قبلا از سرراه روسیه به ایران آمده وبیشتر دنبال تجارت کردن با ایران است، احتمال می رود که فقط آقایان هوگو چاوز و موگابه از کشور زیمباوه کسانی باشند که بیایند. امروزمعلوم خواهد شد که چه کسانی آمده اند.
اما همانطور که روزهای قبل هم گفتیم این کنفرانس به دنبال آن کنفرانس خلع سلاح که حکومت کودتایی ایران سعی کرد بگذارد که برای خودش جایی در دنیا باز کند و شکست کامل خورد، یک باردیگر نشان می دهد که ضربه ای که حکومت از مبارزه مردم در 11 ماه گذشته و ازجنبش سبزخورده به قدری بزرگ است که هیچ کس در دنیا به آنها نزدیک نمی شود. همین آقای رئیس جمهور برزیل هم به شدت از طرف سازمانهای حقوق بشری ومطبوعات برزیل زیر فشار قرارگرفته که اگر به تهران رفته باید حتما درکنفرانس مطبوعاتی و درموضع گیری علنی، نقض حقوق بشر در ایران و سرکوب مردم را محکوم کند. این جو را جنبش سبز توانسته دردنیا ایجاد کند و حکومت ایران را منزوی کند.
موضوع هشتم: پاسخ به پرسش های رسیده درمورد کتاب
درمورد آن طرح درسی و کتاب آموزنده ای که مرکزکانواس (بچه های فعال صربستان) تهیه کرده ومن از سایت بی خشونت خدمتتان نقل کردم، این چند روزسوالاتی امده که من آنها را دسته بندی کرده ام واز فردا به آنها پاسخ خواهم داد. اولین آنها درمورد رهبری و هفت مشخصه ای است که در این جزوه راجع به رهبری آمده که فردا راجع به آن توضیح می دهم و سوالاتی را که حول آن است پاسخ خواهم داد.
درمورد "اندکی صبر سحر نزدیک است" یکی از دوستان گفته بود که سی سال بس نیست؟ عرض می کنم: بس است!
تا فردا شاد و سرفراز و پیروز و موفق باشید.
Vبه امید پیروزی ایران و ایرانی