May 25, 2010

متن پیاده شده روز سه شنبه چهار خرداد 1389

سه شنبه چهار خرداد 89، 25 می 2010 میلادی
امروز درباره نه موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول دیدار آقای موسوی و کروبی است که در این دیدار تاکید کرده اند بر راهپیمایی 22 خرداد و این که اگر حکومت اجازه ندهد با اطلاع رسانی گسترده و رفتن به شبکه های اجتماعی تاکیک های جدید جنبش به اجرا در خواهد آمد.

نکته دوم آبروریزی آقای احمدی نژاد است در خرمشهر ، بر خلاف همیشه که یک عده آدم دور و بر ایشان می چیدند این بار مردم توانستند بیایند و شعار بدهند و

پخش فیلم با شعار مردم : بیکاری بیکاری

جالب است این فیلم را که شبکه خبر صدا و سیما پخش کرده از طریق خیرگزاری های مختاف به همه دنیا آمده و یک آبروریزی بزرگ شده برای دورغ گویی آقای احمدی نژاد که از زمان مناظره های انتخابات ادامه دارد.
این حرف هایی هم که ایشان زده که بیکاری را حل می کنیم من عرض می کنم با این دولت پشت به مردم این بی لیاقتی و با روال جمهوری اسلامی و ولایت فقیه امکان حل معضل بیکاری وجود ندارد و این نرخ بیکاری که الان بالای 22 درصد گفته می شود اما خیلی ها آن را بالای سی درصد می دانند امکان پایین اوردن اش برای این دولت وجود ندارد. به ویژه در برخی استان ها که این نرخ نزدیک 45 درصد است یعنی از هر دو نفری که بین سم 23 تا 60 سال هستند یک نفر بی کار است.
نکته سوم این که دانشگاه علم و صنعت بعد از مناظره آقای شکوری راد و وحید جلیلی که نسبتا هم آقای شکوری راد خوب صحبت کرده بعد از جلسه چون بسیجی ها می خواستند به آقای شکوری راد تعرض هم بکنند دانشجویان با شعارهای یا حسین میر حسین و مرگ بر دیکتاتور صحن دانشگاه را به لرزه در آوردند و موقع خروج از دانشگاه یک تظاهراتی برپا شده است.
نکته چهارم این که دانشجویان دانشگاه آزد اسلامشهر اجازه ندارند آقای رسایی یکی از منفور تریم چهره های پشتیبان کودنا صحبت کند و با شعار های مکرر و تظاهرات اجازه صحبت به این مزدور کودتاچیان را ندادند.
نکته پنجم این که در مسابقه فوتبال دیشب در استادیوم آزادی جمعیت بعد از خروج از استادیوم شروع به شعار یا حسین است.
نکته ششم این که اختلاف آقای حیدر مصلحی وزیر و حسین طائب معاون اطلاعاتی سپاه ابعاد جدیدی هم ازش منتشر شده که در واقع اختلاف این دو نفر اختلاف بین سپاه و وزارت اطلاعات است و آقای طائب آقای مصلحی رو تهدید کرده پرونده های ایشان از سوءاستفاده هایش در شهررضا منتشر خواهد شد و همین طور هم وزرات اطلاعات پرونده های روشن و شفافی دارند از دخالت آقای طائب در تجاوز به زندانیان و نوامیس مردم به هر صورت اختلاف بین این دو یکی دیگر از ابعاد شکافی استت که در حساس ترین نقطه کودنا چی ها ایجاد شده و اتفاقا به نظر من هر دوی این آقایون درست می گویند چون دو طرف دارای پرونده های سیاه کاری و تجاوز هستند جالب است آقای مصحلی آمده و در صحبت هایش رک و راست گروگان گیر بودن حکومت را تایید کرده و به آمریکا پیشنهاد کرده که حاضرند این سه زندانی را مبادله کنند با زندانیان دیگری مه دست آمریکایی ها هستند.
نکته هفتم این که روزنامه فایننشال تایمز لندن در یک آمار نقایسه ای مطرح کرده که در سه ماهه دوم سال 2005 تولید نفت ایران در حدود 4.1 تا 4.5 میلیون بشکه بوده و در سه ماهه دوم سال 2009 این عدد به 3.5 میلیون بشکه کاهش پیدا کرده . که چون همیشه حدود یک و نیم میلون مصرف داخلی هست بنابراین صادرات ایران به 2 یا 2.1 میلیون کاهش پیدا کرده است . و امروزه با کاهش سی درصدی نفت ایران می شود حدس زد که با توجه به کاهش قیمت نفت و این که حکومت شش تا هشت دلار زیر قیمت نفت ایران نفت می فروشد کاهش در آمد نفت عدد بزرگی خواهد شد که فشار زیادی را به بودجه خواهد آورد که این قابل توجه آقای احمدی نژاد و دولت نفتی ایشان خواهد بود که امکان حل بیکاری برای ایشان را بیش از پیش ناممکن می کند.
نکته هشتم حرف های آقای شمخانی است در برنامه دیروز امروز فردا که به نظر من جالب است که آقای شمخانی حاضر نشد جنک نرم را گردن بگیرد علیه ملت ایران و جنبش سبز و ایشان با طعنه خیلی خوبی در این مصاحبه گفت من نظامی ام و حرف آقای خمینی را گوش می کنم و در سیاست دخالت نمی کنم.
وو قتی مجری برنامه می گوید پس چرا کاندیدا انتخابات ریاست جمهوری شدید طعنه خیلی خوب دیگری دارد و می گوید من کاندیدا شدم برای این که نشان دهم اگر نظامی ها خواستند وارد سیاست بشوند فقط و فقط باید از صندوق رای بیرون بیایید . من از نقل این مصاحبه این استفاده را می خواهم بکنم که ریزش نیرو در جبهه کودتا چی ها ریزش نیرو به قدری افزایش پیدا کرده که کسانی که پشت دولت کودتایی آقای احمدی نژاد و آقای خامنه ای مانده اند در یک طیف بسیار باریکی قرار می گیرند که یک سرش محسن رضایی و یک سرش احمدی نژاد است و حتی امثال آقای شمخانی هم از این طیف بیرون قرار گرفته اند جبهه پشت سر آقای خامنه ای روز به روز کوچک تر شده است در واقع کسانی مانده اند نه فقط دست آقای خامنه ای که دست آقا مجتبی خامنه ای رو هم ماچ می کنند. یعنی روز به روز از آدم هایی که داشته اند کاسته می شودند و در عوض جبهه مخالفین دولت کودتاچی روز به روز متحد تر می شوند.
نکته آخر این که خانم ژولیت بینوش هم جایزه نخل طلایی فیلم کن را دریافت کرد و لحظه دریافت جایزه با نشان دادن اسم آقای جعفر پناهی یاد او را کرده و گفته جرم او مستقل بودن است و همه ما باید به کمک ایران برویم به هر حال ماه خرداد با همه جوشش خودش حرکت می کند .
باز هم تاکید می کنم، اندکی صبر سحر نزدیک است.
تا فردا شاید پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی