May 29, 2010

متن پیاده شده روز شنبه 8 خرداد 1389

شنبه 8 خرداد 89 ، 29 می 2009میلادی
درباره هشت موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول این که دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در دانشکده فنی این دانشگاه دست به تجمع اعتراضی زده اند. اعتراض دانشجویان به برخورد خشونت آمیز به بهانه حجاب در دانشگاه است که با بستن در دانشگاه و قول این که رییس دانشگاه صحبت می کند کشمکش ادامه پیدا می کند و به هر صورت دانشجویان اعتراض خودشان را نشان می دهند.
نکته دوم این که دانشجویان دانشگگاه خواجه نصیر هم برای اعتراض به حکم هفت سال زندان میلاد اسدی و ادامه بازداشت علی پرویز و سهیل محمدی فردا یک شنبه 9 خرداد دعوت به روزه سیاسی کرده اند و از بقیه دانشگاه های کشور هم خواسته اند به آن ها بپیوندند. اعتراض به دستگیری دانشجویان در هر دانشگاه و ترتیب دادن آکسیون هایی مثل تجمع ، تظاهرات یا روزه سیاسی نه فقط به زندانیان روحیه می دهد بلکه فضای اعتراض در دانشگاه ها را تداوم می دهد و اجازه نمی دهد کودتاچی ها بدون پرداخت هزینه دست یه قلع و قمع دانشجویان بزنند.

نکته سوم این که پانصد نفر از کارکنان شرکت صنایع فلزی مصنوعات رزین واقع در شادآباد در خیابان هفده شهریور دست به تجمع زدند دربرابر دفتر مرکزی این کارخانه و مطالبه هفت ماه حقوق معوقه خودشان را کرده اند.
نکته چهارم این که در پی نامه دکتر سروش به علمای اعلام که دعوت کرده بود ان ها که اگر فشار زیاد است و کاری نمی شود کرد از ایران هجرت کنید و بروید چنانچه از زمان مشروطه این موضوع وجود دارد و سابقه دارد. روزنامه کیهان به نقل از نشریه بصیرت سپاه نقل کرده که مدرسین قم دکتر سروش را مرتد اعلام کرده اند . معلوم نیست منظور کیهان این است که این کار قبلا انجام شده که بار و بار ها از این جور حکم ها صادر شده است و تاریخ دراز مدتی هم دارد و اگر عقب بروید امثال آقای خمینی و مطهری هم در دوره هایی توسط کسان دیگری مرتد اعلام شده بودند که سلاح زنگ زده و کهنه است یا این که منظور کیهان این است در حال حاضر است که در این حالت چنین بیانیه در سایت مدرسین حوزه نیست و اگر چنین باشد باید بپذیریم که باز هم امثال شیخ محمد یزدی نامه جعل کرده اند.
نکته پنجم این که آقای توماس فریدمن روزنامه نگار سرشناس آمریکایی که ستون نویس روزنامه نیویورک تایمز است و چندین کتاب هم دارد درمقاله ای دیروز نوشته به آقای لولا دوسیلوا رییس جمهور برزیل و رجب طیب اردوغان رییس جمهور تریکه حمله کرده و گفته این آقایون با سیاست های پوپولیستی شان به دنبال جلب نظر مردم اند اما در تهران با قاتلین بر سر میز می نشینند و دست می دهند. به نظرم انتقاد فردیمن به این دو رییس دولت فارغ از این که چه قراردادی را امضا کرده اند بسیار انتقاد به جا و درستی است.
نکته ششم این که آقای جنتی از حامیان پرو پاقرص کودتاچی ها در صحبتی که داشته انتقاد کرده از کسانی که طرفدار رابطه با آمریکا اند و به طور مشخص منظور آقای جنتی، آقای اسفندیار رحیم مشایی یار غار آقای احمدی نژاد است. جالب است که حتی آقای جنتی هم با بخشی از دولت آقای احمدی نژاد مخالف است . البته داستان آقای مشایی داستان جدی و دنباله داری است که حالا نوبت به آقای جنتی رسیده است.
نکته هفتم این که خبرگزاری ایرنا در گزارش که منتشر کرده گفته از شصت هزار ایرانی شاغل در عسلویه 52 هزار نفر بیکار شده اند و تنها هشت هزار نفر باقی مانده اند. حالا که ایرنا این خبر را منتشر کرده به طور قطع می شود گفت که پروژه عسلویه با بی لیاقتی های دولت احمدی نژاد و کاستن بودجه های عمرانی به دلیل کسری بودجه خوابیده و دیگر فعالیتی ندارد.
اما نکته آخری که می خواستم بگویم در توضیح یکی از سوالات است درباره درس های کانواس که می شود گفت درس های پیشرفته ا ی از مبارزات بی خشونت مردم صربستان است . این کناب خیلی خوب درس را توسط چهار نفر از رهبران این جنبش تنظیم شده که من خواندش را به همه شما توصیه می کنم.
در مورد مخاطبین و پیام : همان طور که در صفحات 111 و 112 آمده و توضیحات خوبی درباره نحوه پیام رسانی دارد . این جزوه موتور اصلی ارتباطات را بین چهار گروه تقسیم کرده و گفته یک گروه حامیان ما هستند در جنبش و یک سلسسله از پیام ها به آن ها بر می گردد. مثل پیام هایی درباره شجاعت، انگیزه یا آمادگی برای فعالیت ها را در چشم انداز جنبش قرار می دهد. یک گروه مخاطب وسیع تر دارد و حامیان مخالفین هم در میان مخاطبان قرار دارد. یک سلسله شعارها متحدین بالقوه ما را شامل می شود که مثلا در جنبش سبز، گروه های کارگری یا فعالین قومیتی و یا صنف معلمان هستند و یک سری از پیام ها به جامعه بین المللی بر می گردد که ما ان جی او های بین المللی و رسانه های خارجی را مورد هدف قرار می دهد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
به امید پیروزی ایران و ایرانی