August 29, 2010

متن پیاده شده روز یکشنبه 7 شهریور 1389

یکشنبه ۷ شهریور ۱۳۸۹ و ۲۹ آگوست ۲۰۱۰

امروز درمورد ۶موضوع صحبت می‌کنیم:

موضوع اول اینکه اطلاعیه گروه مدرسین و طلاب قم و نجف راجع به روز قدس منتشر شده است. در این اطلاعیه گروهی از مدرسین و طلاب حوزه‌ها‌ی علمیه ذکر کرده اند که مفهوم بنیانگذاری روز قدس مبارزه با ظلم بوده و امروز ظلمی بزرگ تر از حکومت جمهوری اسلامی نداریم که بر ضد همه‌ی طبقات و مراجع مختلف اجتماع در حال حرکت و سرکوب است. آنها اصطلاح جالب حاکم خود علی‌ پندار را به کار برده اند که اصطلاح بسیار تند و آشکاری خطاب به آقای خامنه‌ای است که دایما فیلمنامه‌ی زندگی‌ حضرت علی‌ را می نویسد و خود را جای حضرت علی‌ می‌گذارد، ظالم بزرگی‌ است که مبارزه با او در صدر کارها قرارا دارد.این گروه از مدرسین و طلاب حوزه‌ها‌ی علمیه اعلام کرده اند که در راهپیمایی روز قدس شرکت خواهند کرد و دوش به دوش مردم به خیابان خواهند آمد و شعار" نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" را همراه با مردم بیان خواهند کرد.

نکته دوم اینکه هفته‌ی گذشته شایعه‌ای مطرح شد که درگیری‌ای بین سپاه و وزارت اطلاعات پیش آمده که موجب تیر اندازی هم شده است. این شایعه تا بحال از چندین کانال تایید شده است. گویا ماجرا از این قرار بوده که بخش اطلاعات سپاه در آپارتمان یکی‌ از فرماندهان سپاه، در یک مجتمع آپارتمانی، شنود گذاشته و در تمامی‌ اتاق‌ها دوربین و شنود گذشته است. وقتی‌ که این شخص متوجه شده به وزارت اطلاعات خبر داده است، آنها هم آمده اند و این وسایل را جمع کرده اند. در این حال آن مرکز در سپاه که این کار را انجام داده اند، سر می‌رسد و با اطلاعاتی ها درگیر می شود، تیراندازی می شود و سرانجام وسایل شان را از وزارت اطلاعات پس می گیرند. نکته‌ی جالب این خبر دو موضوع را نشان می دهد. یکی‌ بی‌ اعتمادی به فرماندهان سپاه است، بخصوص از جانب اطلاعات سپاه که زیر نظر آقای حسین تائب و درواقع وصل به آقای مجتبی خامنه‌ای است، که از سایه‌ی خودشان هم می ترسند و حتی فرماندهان خودشان را هم کنترل می کنند. نکته دوم نشان دهنده‌ی اختلاف بین سپاه و وزارت اطلاعات است که اگر چه در یک سال گذشته بیش از ۵۰۰۰ نفر از پرسنل وزارت اطلاعات توسط سپاهیان کنار گذشته شده اند، اما هنوز هم این دو ارگان با هم نمی توانند همکاری کنند و در جایی‌ که با‌هم برخورد کنند کارشان به مجادله و حتی تیراندازی هم می‌رسد.

نکته سوم اینکه در هفته دولت وقتی‌ هیئت وزیران آقای احمدی نژاد به همراه ایشان سر قبر آقای خمینی رفتند، سید حسن خمینی حضور نداشته و به استقبالشان نیامده و به جایی خود آقای انصاری را فرستاده است. البته خبر دیگر هم اینکه آقای احمدی نژاد هم در جلسات شورای تشخیص مصلحت نظام شرکت نمی کند که آقای مرتضی نبوی، عضو شورای مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مصاحبه‌ای سخت گله کرده بود که حتی پای رهبری را به میان کشیده بود که این کار بی‌ اعتنایی به رهبری است. آقای کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، هم در مصاحبه‌ای که روز گذشته داشته، مطرح کرده است که برای‌ اجرای قوانین باید دعا کرد و کاملا ناتوانی خود را ازاین مساله نشان داده است که اگر قانونی از طرف مجلس تصویب می شود و شورای نگهبان هم آن را تایید می‌کند ولی‌ دولت آن را اجرا نمی کند، مثل داستان کمک به مترو و کاری از دست آقایان برنمی آید. به امثال آقای کدخدایی ودیگر وکلای مجلس باید گفت که خواب باشند، خوش. آن وقتی‌ که حضور اسلحه و قدرت برهنه( به قول برتن راسل) را در سیاست کشور تایید کردند باید می دانستند که قدرت برهنه حتی تره هم برای‌ حکومت قانون خورد نخواهد کرد و باید هم دعا کنند. مجموع این اخبار در کنار هم یک نکته‌ای دیگر را کاملا نشان می دهد و آن اینکه آقای خامنه‌ای که یک هفته‌ای پیش مطرح کردند که همه با هم وحدت داشته باشید که درواقع دستور و فتوی ایشان بود، هنوز یک هفته نگذشته تره هم برای صحبت‌های ایشان خورد نمی کنند و کاملا نشان می دهد که جناح احمدی نژاد، دولت، مجلس، شورای نگهبان، اطلاعات، سپاه و امثالهم یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند و آقای خامنه‌ای هم توانایی‌ جمع کردن این جبهه‌ها به دور همدیگر را ندارد.

نکته چهارم اینکه کمیسیون رفع تبعیض نژادی سازمان ملل از ایران خواست تا به تبعیض نژادی علیه اقوام مختلف ایرانی‌ مانند اقوام کرد، آذری، بلوچ و ترکمن پایان دهد و تبعیض در مورد زبان مادری این اقوام را خاتمه دهد. باید گفت که این تنها نوع تبعیض در ایران نیست بلکه بایستی به این موارد تبعیض علیه ادیان مختلف را هم اضافه کرد که اقلیت‌های ما از بزرگترینش که اهل تسنن هستند تا مسیحی‌، یهودی، زرتشتی، بهایی و ... سالهاست که از این تبعیض رنج می برند. از دیگر مورد می‌توان به تبعیض‌های جنسیتی بین زنان و مردان اشاره کرد که تبعیض بزرگ دیگری است که در ایران وجود دارد. به هر حال این اخطار کمیسیون تبعیض نژادی سازمان ملل یک بعد دیگری را از حکومت ایران در دنیا نشان می دهد و در واقع حکایت از ناراستی‌ها و جنایت‌های این حکومت دارد که جای تبلیغات و فشارهای بیشتری بر حکومت را نیز دارد.

نکته پنجم اینکه آقای نیما نحوی، دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، که در اعتراض به وضع خودش و انتقال به زندان تهران(شهر خودش) دست به اعتصاب غذا زده بود، موفق شد و حکومت عقب نشینی کرد و آقای نیما نحوی قرار شده که به زندان اوین در تهران منتقل شود و به این ترتیب آقای نحوی هم اعتصاب غذایش را شکست. از این دست مبارزات جانانه و قهرمانانه‌ی زندانیان سیاسی در تهران، بابل، رجایی شهر و جاهایی دیگر از نکات بسیار مهمی‌ است که مقاومت و ایستادگی را به تمام ملت یاد می دهد و نشان می دهد که کودتاچیان و سرکوبگران وقتی‌ با مقاومت ملی‌ مواجه می شوند، عقب نشینی می کنند. دنبال کردن اخبار مبارزین ما در زندانها و اشاعه‌ی آنها یکی‌ از نکاتی‌ است که در تمام مبارزات بی‌ خشونت و در تمام دنیا دنبال شده و اثرگذارو کارساز بوده است.

نکته آخر اینکه سردار نقدی، فرمانده بسیج، در مراسم افطاری صحبت از بسیج مداحان و تشکیل واحد بسیج مداحان به فرماندهی سردار اکبر مداحی را کرده است. در واقع نشان می دهد که سپاه و بسیج به عنوان بخشی از نیروی زمینی‌ سپاه در صدد کنترل مداحان هم هستند. ورود با اصلحه به سیاست، قدرت و ثروت که در ایران اتفاق افتاده است ، نهادهایی دینی را هم در امان نمی گذارند. سپاه نه تنها کارهای علیه روحانیت، به عنوان یک جامعه‌ی مدنی سنتی‌ ایران، انجام داده است بلکه حتی به سازمان‌های مذهبی‌ دیگر مانند مداحان و ...هم سرایت کرده است. به هرصورت این خبر یک نکته دیگری را هم نشان می دهد و آن اینکه آن بخشی از مداحان که با آقای احمدی نژاد مشکل داشتند( که روزهای قبل راجع به آنها صحبت کردیم) یک سر نخش هم در سپاه است و نشان می دهد که بخشی از سپاه نیز با آقای احمدی نژاد و دولتش مشکل پیدا کرده اند.

اندکی‌ صبر سحر نزدیک است

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید

به امید پیروزی ایران و ایرانی V