September 8, 2010

متن پیاده شده روز چهارشنبه 17 شهریور 1389

سلام،

چهارشنبه 17 شهریور 89، 8 سپتامبر 2010 میلادی

در مورد 10 موضوع امروز صحبت می کنیم.

موضوع اول ادامه بحث ما در بررسی روز قدس است. اگر خاطرتان باشد از سمت حکومت نگاه کردیم و با استراتژی سه گانه حکومت کارهایش را سنجیدیم و در بخش جنبش و مردم هم با استراتژی چهارگانه جنبش سعی کردیم که حرکتی که روز قدس اتفاق افتاد را بسنجیم. در خصوص مشروعین زدایی از حکومت آنچه که در روز قدس انجام شد به دلیل حملاتی که به منزل آقای کروبی شد و پوشش خبری که در سطح ایران و دنیا پیدا کرد می شود گفت که شاید 70 درصد، 80 درصد روز قدس موثر بوده، اما در خصوص فلج سازی اصولاً آکسیون روز قدس قرار نبود که برای این بخش کاری را انجام بدهد. برای فرسایش کودتاچیان و ایجاد شکاف در آنها هم حمله به منزل آقای کروبی و هم تاکتیک پخش شدن در سطح شهر باعث شد که کودتاچیان مزدورانشان پخش شوند و در واقع راهپیمایی خودشان را بی رمق بکنند و بنابراین می شود که یک موفقیت شاید 40، 50 درصدی جنبش داشته. اما در خصوص بحث آخر یعنی تقویت همبستگی و مقاومت ملی که راهپیمایی های اینگونه چه به شکل پراکنده و چه به شکل متمرکز می تواند همبستگی و مقاومت ملی را هم تقویت بکند به نظر نمی رسد که در این یک مورد خاص جنبش توانسته باشد درصد بالایی را برای خودش ذخیره بکند. به هر صورت از یک زاویه دیگر هم می شود به آکسیون های مبارزات بی خشونت نگاه کرد و آن این است که در یک تقسیم بندی کلان ما دو دسته حرکت داریم، یک دسته آن کارهایی است که حکومتها دلشان می خواهد مردم انجام بدهند مثل اینکه سر کار بروند، مثل اینکه مالیات بپردازند، قبض خود را بپردازند و مردم به راحتی آنها را انجام نمی دهند. سر کار نمی روند، کم کاری می کنند، مالیات نمی دهند، قبض آب و برق را نمی دهند و امثال این قبیل کارها. دسته دوم کارهایی است که حکومت می خواهد مردم نکنند مثل اینکه تظاهرات نکنند، توی خیابان نیایند، شعار ندهند، شعار نویسی نکنند، اسکناس نویسی نکنند و امثال اینها و مردم آنها را انجام می دهند. از بین این دو دسته کار معمولاً دسته اول انجامش ساده تر است و راحت تر می شود آنها را انجام داد، راحت تر می شود یک کاری را نکرد و در مواردی مثل روز قدس باید دنبال تاکتیک هایی گشت که اگر کار ایجابی یعنی رفتن توی خیابان مشکل دارد با عجین کردنش با کارهایی که انجام ندادن هست کمک می کند به اینکه همبستگی و مقاومت ملی بالا برود. در مورد این موضوع و روشهای آن روزهای آینده بازهم صحبت می کنیم.

نکته دوم اینکه تجمع معلمان حق التدریسی از استانهای مازندران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی در مقابل مجلس روز گذشته هم ادامه پیدا کرد به نمایندگی از 120 هزار معلم حق التدریس کشور که در آستانه بیکاری قرار گرفتند. این چندمین تجمع از این نوع است. همینطور کارگران نساجی بابکان هم در مقابل فرمانداری آمل در استان مازندران دست به تجمع زدند.

نکته سوم اینکه آقای سردار فضلی در خوزستان رسماً اعتراف کرد که از ابتدای جنبش سبز 10 هزار نفر دستگیر شدند و هنوز بیش از 5 هزار نفر در زندان هستند. البته آمار جنبش این عدد را لااقل 15 هزار دستگیری و 5 هزار زندانی نشان می دهد.

نکته چهارم اینکه سردار جعفری فرمانده کل سپاه در صحبتی که در جمعی از بازماندگان جنگ داشته در واقع اعتراف ضمنی کرده به اینکه بخشی از بدنه سپاه و بازماندگان جنگ بخصوص قدیمی ها ناراضی هستند. ایشان مطرح کرده به اینکه در مورد جنبش سبز یا لغتهایی که آنها بکار می برند، فتنه، نباید بازماندگان جنگ سکوت بکنند و این کاملاً تایید اتفاقات قبلی است که در سپاه افتاده.

نکته پنجم اینکه سازمان گزارشگران بدون مرز بازداشت نسرین ستوده را محکوم کرده و اصطلاح بسیار خوبی را برای آن بکار برده و گفته که وکیل مدافع آزادی بیان را آزاد کنید.

نکته ششم اینکه 122 نماینده مجلس به آقای احمدی نژاد تذکری دادند برای پرهیز از موازی کاری در سیاست خارجی و در واقع این تذکر باید گفت دفاع از آقای خامنه ای است و حرفی که به همین مضمون چند روز پیش ایشان زد. اما نکته جالب این است که 168 نفر بقیه نماینده ها کجا هستند؟ 48 نفرشان هم اگر بگوییم طرفداران دولت احمدی نژاد هستند باز هم 120 نفر نماینده می ماند که احتمالاً نخواستند که از آقای خامنه ای در این دعوا دفاعی بکنند. همینطور شایعه اخراج آقای متکی از وزارت خارجه هم این روزها مطرح شده و یک بخش دیگری از دعوا کمیسیون اصل 90 است که سخنگوی آن مطرح کرده که از سال 1386 تاکنون سه تا اساسنامه شرکت ملی نفت ایران، شرکت گاز و شرکت پتروشیمی را دولت قرار بوده به مجلس بدهد و 9 بار هم تذکر به دولت داده شده اما هنوز نداده، بنابراین ممکن است که کار به دادگاه کشیده شود. آقای خامنه ای هم در صحبتی که در جمعی از کارآفرینان داشته برای اولین بار به طور علنی شروع به انتقاد از دولت کرده. او از مدیریت واقعی منابع مالی صحبت کرده که دولت در واقع گویی ندارد و انتقاد از واردات بی رویه کرده، کاری که سیاست اصلی دولت آقای احمدی نژاد است. البته باید گفت که آن جمله معروف نفت را سر سفره مردم ببرید این سیاست شخص آقای خامنه ای بود و الان که اوضاع اقتصادی کشور اینگونه شده و شکستهای پی در پی دولت کودتاچی ایشان دیده می شود دارد دامن خودش را کنار می کشد بخصوص که اختلاف ایشان و بخشی از بیت ایشان با دولت آقای احمدی نژاد هم بالا گرفته.

نکته هفتم اینکه قیمت بنزین تعیین شده، صحبت از افزایش آن تا قیمت 400 تومان یا 270 در لیتراست ولی قرار است آبان ماه اعلام شود، جالب این است که وزیر نفت اعلام کرده که ما در همین سه هفته گذشته در تولید بنزین خودکفا شدیم و 20 میلیون لیتر افزایش تولید بنزین داریم. این درحالی است که خبرهایی دیروز بود که هم صفهای بنزین در پمپ بنزین ها ادامه دارد و هم در صف توزیع گاز مایع هم درگیری اتفاق افتاده، صف طویلی که تشکیل شده. به هر حال خیلی ها معتقدند این حرف آقای وزیر صحت ندارد و بخشی از بنزینها ی وارداتی را که انبار کردند و با قیمت های گرانتر خریدند می خواهند از الان تا آبان ماه در بازار بریزند و بعد هم با افزایش قیمت بلکه بتوانند مصرف را پایین بیاورند. به هر حال افزایش قیمت برق هم به تهرانی ها رسید بعد از گیلان و مازندران و خوزستان و قبض های 200-300 هزار تومانی آمده و جالب است که دیگر به کولر گازی مربوط نیست چرا که قبض های طبقات پایین تر و مصرفهای کمترهم چندین برابر افزایش پیدا کرده و به این ترتیب افزایش قیمت برق پیش از اعلام رسمی حذف یارانه ها شروع شده.

نکته هشتم اینکه چین و روسیه به ایران هشدار دادند، اعتراض کردند برای اینکه دو تن از کارشناسان آژانس را راه نداده و خواستند که با آژانس همکاری کند. آمریکاهم بانک آلمانی تجارتی ایران و اروپا را مشمول تحریمهای خودش کرده به جرم ارتباط با ایران. این بانک متعلق به ایران است.

نکته نهم اینکه آقای اسماعیل مسعودی معاون استانداری تهران از متهمین معروف به خیابان دکتر فاطمی دستگیر شده و گویا محکوم هم شده اما ایشان آدم دست چندم آن پرونده است چرا که متهم 500 میلیون تومان اختلاس کرده در حالیکه صحبت از چندین و چند میلیارد اختلاس در آن پرونده هست و متهم اصلی آن آقای رحیمی معاون اول آقای احمدی نژاد است با پا در میانی آقای خامنه ای از دستگیری وی فعلاً صرف نظر شده.

و نکته آخر اینکه منزل آقای کروبی از بعد از این حملات چند روزه محلی شده که گروه های مختلف مردم و گروه های مختلف سیاسی اجتماعی فرهنگی می روند به دیدن آقای کروبی از جمله بخشی از روزنامه نگاران، گروه های مختلف روزنامه نگاران، آقای عبدا... نوری و خانواده وی هم به دیدار آقای کروبی رفتند که جمله جالبی هم آقای عبدا... نوری گفته که این حکومت از دیکتاتوری شاه بدتر است. به هر حال آقای کروبی هم در صحبتهای مختلفی که کرده یک بار این جمله جالب را گفته که برای حق مردم جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست.

اندکی صبر سحر نزدیک است.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.

به امید پیروزی ایران و ایرانی.
V