November 2, 2010

متن پیاده شده روز سه شنبه 11 آبان 1389


سلام
سه شنبه 11 آبان 1389, دوم نوامبر 2010 میلادی
در مورد 9 موضوع صحبت میکنیم.
موضوع اول اینکه خانم شیرین عبادی به همراه جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران و کمپین حقوق بشر در ایران از کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل درخواست کردند که با توجه به قطعنامهء مصوب مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1999 در زمینهء دفاع از مدافعان حقوق بشر با وضعیت دستگیری وکلا و مدافعین حقوق بشر در ایران برخورد بکنند.

اشارهء این فعالین حقوق بشر به حکم اخیر آقای سیف زاده وکیل مدافع به 9 سال حبس و 10 سال محرومیت از وکالت, زندانی شدن خانم نسرین ستوده و پرونده های در راه آقای عبدالفتاح سلطانی و کامران دادخواه است. همسر آقای نوریزاد طی نامه ای از وضعیت سلامت او ابراز نگرانی کرده به خاطر عفونت شدید دهان و عفونتهای پوستی و بیماریهایی که در زندان به اون مبتلا شده است. خانم ژیلا بنی یعقوب هم بعد از گرفتن یک سال حبس و 30 سال محرومیت از روزنامه نگاری طی نامهء خیلی زیبایی به دادستان گفته: آقای دادستان! گاهی دادستان ما هم باشید. و حکم آقای پیرعباسی قاضی شعبهء بیست و شش دادگاه انقلاب را ایشون خیلی خوب باز کرده و نشون داده که چقدر این حکم فاقد وجاهت حقوقی و قانونی است و چقدر مسخره و بدون مبنا است.
نکتهء دوم اینکه شنودهای وزارت اطلاعات در روز انتخابات سال گذشته به بیرون درز کرده که نشون میده که آقای صادق محصولی وزیر کشور در صحبتهایی که با استانداران در استانهای مختلف داشته به اونها میگه که این اعداد را برای احمدی نژاد اعلام بکنید. در پاره ای موارد استانداران میگویند که هنوز صندوق را اصلا باز نکرده اند ولی آقای محصولی میگه که این عددی که میگویم اعلام بکنید. در هر صورت این شنودهای جدید کاملا نشون میده که اعدادی که بعد از انتخابات اعلام شد اصلا عدد سازی بوده, چیزی که همان موقع هم همه گفتند و به هیچ عنوان بحث شمارش نبوده یعنی تقلبی اندر تقلب و بزرگتر از اون چیزی که هر کسی بتونه تصور بکنه. این را باید به کسانی گفت که بعد از پانزده - شانزده ماه تازه صحبت از این میکنند که ممکن است تقلب شده باشه یا نشده باشه. به هر صورت این درز کردن شنودهای وزارت اطلاعات کاملا نشون میده که چرا فردای انتخابات خودش را به عنوان سرپرست وزارت اطلاعات گذاشت و خیلی ها را از اون دستگاه بیرون کردند و چرا اخیرا وزارت اطلاعات را از مسایل امنیت داخلی خلع کردند و کل کارها را به دست سپاه دادند.
نکتهء سوم اینکه آقای موسوی و کروبی در ملاقاتی که داشتند در پاسخی خیلی آشکار به آقای خامنه ای و حرفها و توهینهای او گفته اند که خس و خاشاک و میکروب خواندن با ذات انسان بیگانه است.
نکتهء چهارم اینکه فدراسیون جهانی کارگران, بخش حمل و نقل آن به ادامهء بازداشت رضا شهابی, منصور اسانلو و ابراهیم مددی اعضای هیات مدیرهء سندیکای کارکنان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اعتراض کردند.
نکتهء پنجم اینکه ماهنامهء پیام انقلاب ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که زیر نظر نمایندهء ولایت فقیه در سپاه یعنی آقای سعیدی هست, در طعنه ای آشکار و تعرض آشکاری با ذکر اسم به آقای احمدی نژاد از او انتقاد کرده و این ارگان سپاه به این حرف آقای احمدی نژاد که گفته اگر آقای خمینی گفته بود مجلس در راس امور بوده مال زمان دیگه و دوران خاصی بود, گفته اند این حرف تعریض آشکار و خطای جبران ناپذیر است که بهتره که دولت به مسایل اصلی مثل اشتغال, تولید, تورم و مسایل معیشتی بپردازه.
نکتهء ششم اینکه آقای دکتر مرندی از کمیسیون بهداشت مجلس در مورد انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران گفته که اصلا مجلس در جریان نبوده و این برای مجلس آبروریزی بزرگی است. 18 نمایندهء مجلس هم خواستار تجدید نظر در این حکم انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران شدند. آقای ابطحی رییس دانشگاه هم در واقع در مصاحبه اش آشکار و غیرآشکار گفته که اینکار به دستور شخص آقای احمدی نژاد بوده که آقای فروزنده معاون ایشون آن را ابلاغ کرده و وزیر بهداشت هم آنرا به اجرا درآورده.
نکتهء هفتم هم اینکه آقای محسنی اژه ای دادستان کل کشور در مصاحبه ای که داشته مسالهء رفع پلمپ و توقیف از حزب اعتماد ملی را تکذیب کرده و گفته چنین اتفاقی نیافتاده و آزادی آقای دکتر شکوری راد را گفته به وساطت یکی از مراجع بوده که ایشون اسم نیاورده اما گفته که آقای شبیدی زنجانی از آقای خامنه ای خواسته بوده. به نظرم راه حل خوبی هم برای آقایون بوده که به بهانهء این وساطت از زیر بار مبارزات پزشکان و نامه هایی که داده بودند شانه خالی بکنند. همینطور آقای محسنی اژه ای راجع به پروندهء آقای مرتضوی گفته که این پرونده به مرحلهء مجرمیت و صدور کیفرخواست هم نرسیده! یعنی هیچ!
نکتهء هشتم اینکه روزنامهء رسالت از قول آقای بهمنی رییس کل بانک مرکزی تیتر زده که 900 میلیون تن کالای اساسی وارد کشور شده! یعنی دروغ بزرگی که احتیاج به 30 هزار کشتی لااقل داره و به ازای هر ایرانی 13 تن کالای اساسی میشه, که به قول یکی از سایتها نوشته بود که آقای بهمنی یک چیزی بگید که بگنجه!
اما بحث آخر ما ادامهء بحث روزهای گذشته امون است راجع به آموزش عمومی و فیلم نگاه نخستین بود که راجع بهش صحبت کرده بودیم. قسمت دیگه اش را امروز با هم میبینیم که به این ترتیب ضمیمهء برنامه های ما باشه تا در مورد مراحل بعدی بیشتر صحبت بکنیم.
..............................................................
- ما رهبر کاریزماتیک نداریم.
- شما نیازی ندارید! تنها چند جنبش مقاومت مدنی رهبران کاریزماتیکی چون گاندی و مارتین لوترکینگ داشتند! شیلی, صربستان و دهها جنبش موفق بی خشونت دیگر چنین رهبرانی نداشتند. اگر جنبش بیش از حد به یک رهبر بستگی داشته باشد و آن رهبر بازداشت شود, ممکن است جنبش از نفس بیافتد.

- روش کار پلیس این بود که اول رهبری را هدف قرار دهد, ولی با ایجاد لایه های مختلف رهبری دست به پیشگیری زدیم.
- وقتی رهبری در جنبش پراکنده و ناشناخته باشد, دستگیری همهء آنها امکانپذیر نیست و حتی اگر رهبران درسطوح بالا دستگیر شوند, جنبش ادامه پیدا میکند.

- این روش در کشور من کار نمیکند!
- ممکن است حق با شما باشد و استراتژی بیخشونت علیه هر رژیمی کار نکند. بسیاری از مردم در اینکه این شیوه بتواند علیه رژیمهای بی رحم و سرکوبگر کار کند شک دارند. ولی جنبش همبستگی لهستان با وجود 70هزار نیروی شوروی در آن کشور به پیروزی رسید. شورای نظامی پینوشه شکست خورد. در آفریقای جنوبی عملیات متعدد همراه با فشار جهانی رژیم آپارتاید را وادار به مذاکره کرد. مقاومت مدنی در بسیاری از شرایطی که ناامید کننده به نظر میرسید به پیروزی رسید.

- سازماندهی های متعدد سبب شد که آفریقای جنوبی دگرگون شود. آن سازمانها به دولت فشار آوردند و در نهایت به تغییر انجامید. منظور من اینست که رژیم مات شد و در بن بستی گرفتار آمد که دیگر نمیتوانست واکنشی داشته باشد.

- اگر رژیم دست به خشونت بزند چه باید کرد؟؟
.......................................................
در خصوص بخشهای بعدی این فیلم هم که ظرف یکی دو روز آینده خدمتتون ارائه میدم ابتدا نگاه اول این بوده که در این مرحلهء جنبش که صحبت کردیم احتیاج به آموزش عمومی داریم. به زبان ساده برای مردم توضیح بدیم, میتواند شروع خوبی باشد و تهیهء جزوه های ساده و کوچکی که در واقع نشان بدهد که زنجیرهء فعالیتهای ما میتواند به ساقط کردن حکومت و کودتاچیان منجر شود.
من همینجا پاسخ پاره ای سوالها را هم بدهم راجع به آکسیون 13 آبان که درواقع تظاهرات خیابانی, اعتراض خیابانی را جنبش در این مرحله در دستورش نگذاشته, بنا بر این نیست که در روزهای رژیم ما تظاهرات خیابانی بکنیم, اما تظاهراتی از جنس دیگر, روشهای دیگری, با ابتکارات در دستور کار جنبش قرار گرفته, با روزهای خود جنبش, که در روزهای آینده در مورد این بحثمون که آکسیونهای عدم همکاری هست بیشتر صحبت خواهیم کرد.
اندکی صبر! سحر نزدیک است
تا فردا شاد, پیروز, موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
V