یکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۸۹ و ۱۹ دسامبر ۲۰۱۰
امروز در مورد ۸ موضوع صحبت خواهیم کرد:
نکته اول اینکه شب گذشته آقای احمدی نژاد در صحبتی آشفته و پر از تناقض و حرفهای نادقیق و بر حسب معمول دروغ از سیاست افزایش قیمتها، پرده برداری کرد. اگر چه مشاورین امنیتی ایشان و حکومت مطرح کرده بودند که دولت سیاست افزایش تدریجی را در پیش بگیرد ،اما ایشان با یک اقدام شتابزده افزایش قیمت بنزین، گازوییل، گاز مصرفی خودرو ها، برق، گاز خانگی، نان، آرد، آب و... را اعلام کردند.
مشکل دیگری هم که وجود دارد این است که پولی را هم که به حساب مردم ریخته شده است، باید آزاد شود تا مردم از این حساب برداشت کنند و دولت هم می داند که هم صف های طولانی در بانکها تشکیل خواهد شد و هم اینکه تورم زا خواهد بود، چرا که نقدینگی در جامعه آزاد می شود. به هر حال این سیاستهای نابخردانه و شتابزده از امروز آغاز شده است. افزایش چندین برابری انرژی تاثیرات تورمی بزرگی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر قیمت تمام شده ی سایر کالاها و زندگی مردم خواهد داشت. آنچه که قبلا هم صحبتش شده است، این است که در مقابل این حرکت دولت (دولتی که میلیاردها دلار پول مردم را میدزدد و می خورد و اقتصاد راکد و فاسدی را ایجاد کرده است و حالا با این روش میخواهد بخشی از این هزینه را بر پول مردم بگذارد) باید ایستادگی کرد. پیشنهاد برای این ایستادگی این است که از امروز از ساعت ۴ بعدازظهر به بعد با رفتن به جایگاههای بنزین و ایجاد صف در پمپ بنزینها و کم بنزین زدن و تکرار این کاربه صورت روزانه، میتوان به این افزایش قیمت به صورت شتابزده اعتراض کرد. در واقع به این ترتیب به عدد جایگاههای پمپ بنزین تظاهرات آرام و بدون نیاز به کسب مجوز و با حفظ نظم، مبارزات بی خشونت شکل میگیرد و بستر مناسبی ایجاد خواهد شد تا در صورت نبودن خطر و تهدیدی به کارهایی از قبیل شعارهای جنبش را دادن،بند آوردن ترافیک، بوق زدن و تهیه ی فیلم از این موارد، استفاده کرد و به این ترتیب به صورت روزانه اعتصاب داشت. برای این کار بایستی به تدریج مردم را آگاه کرد و اهمیت این حرکت را در راستای حرکت کلان آزادی خواهی مردم، توضیح داد. همچنین در مورد برق، آب و سایر زمینهها که در دستور کار دولت قرار دارد، روزهای آینده صحبت خواهیم کرد. به هر حال اولین گزارشها حاکی از این است که صفهای طولانی پشت جایگاههای بنزین ایجاد شده که باید این موارد را به صورت سازمان داده شده و حساب شده، درآورد. باز هم در روزهای آینده در باره ی تک تک این مورد صحبت خواهیم کرد.
نکته ی دوم اینکه آقای حبیب الله گلپری پور( مبارزی که در زندان مهاباد به اعدام محکوم شده است) در نامه ی تکان دهندهای خطاب به آقای خامنهای نوشته است که ۵ ماه زیر شکنجههای طاقت فرسایی مانند شکستن دست، شکستن پا، آویزان کردن حتی تا ۲ روز، شوک الکتریکی به نقاط مختلف بدن از جمله به اندامهای تناسلی، شلاق زدن تا حدی که خون از دست و پایش جاری شود، کتک زدن با میله ی آهنی، تهدید به دستگیری اعضای خانواده اش و ... مواجه بوده و بعد هم در یک حکم چند دقیقهای به اعدام محکوم شده است. جالب اینجاست که قرار بوده است که ایشان با همین اتهام در دادگاه سنندج با قرار ۱۰ میلیون تومانی آزاد شود. به هر حال نامه ی آقای گلپری پور سندی تاریخی از وضعیت زندانهای کشور و قوّه ی قضاییه ی کشور است. آقای محمد رضا پور شجره (زندانی سیاسی دیگری هم) در نامه ای روشن و به صورت شجاعانهای مطرح کرده است که اگر اتهام من توهین به رهبری است ، من اصلا جایگاهی به این نام نمی شناسم و اگر منظور فرد خود کامه و دیکتاتوری است که برای حفظ قدرت و انحصار خود ، مردم را شکنجه میکند و به گلوله میبندد، حق هر فردی است که به او انتقاد کند. ایشان بیان کرده که من محصول جمهوری اسلامیای هستم که ۷ میلیون معتاد، ۳ میلیون مواد فروش و چند میلیون زن خیابانی دارد و در این نابسامانی عمومی، من هم یکی از اینها هستم. گروهی از خانوادههای زندانیان سیاسی در همراهی با عزیزانشان دست به اعتصاب غذا زده اند . خانوادههای زندانیان شجاعی مانند نسرین ستوده، محمد نوری زاد، رضا شهابی، آرش صادقی و غلامحسین عرشی اعلام کرده اند که امروز، یکشنبه روزه می گیرند و به هنگام افطار برای سلامتی زندانیان سیاسی و به خصوص زندانیانی که اعتصاب غذا کرده اند، دست به دعا بر می دارند.
نکته سوم اینکه آقای متکی در مراسم تودیع خودش در وزارت خارجه حاضر نشد. اگر چه آقای رحیمی ( معاون آقای احمدی نژاد) خیلی تلاش کرد تا پرسنل وزارت خارجه را قانع کند و اینکه حتی به دروغ متوسل شد که آقای متکی قبل از سفر هم می دانسته که قرار است بر کنار شود. در ضمن ایشان خیلی هم لحن آشوب زده و شتابزدهای داشت که پرسنل وزارت خارجه با جانشین آقای متکی، یعنی آقای صالحی همکاری کنند، اما حملات سایتهای طرفدار بیت رهبری ونزدیک به آقای مجتبی خامنهای مثل سایت جهان نیوز و نوشته ی خود آقای زاکانی در این سایت و بسیاری از سایتهای دیگر، حاکی از این است که سعی دارند بگویند که آقای خامنهای در جریان این تغییر و تبدیل نبوده و این کار وهن مقام رهبری است و این کار بدون هماهنگی با آقای خامنهای انجام شده است. در واقع سایتهای طرفدار بیت شروع کرده اند به پاسخ گفتن به لگدی که آقای احمدینژاد به رهبری زده است.
نکته چهارم اینکه آقای صادق لاریجانی مطرح کرده است که فشارهایی که برای دستگیری رهبران جنبش به قوّه ی قضیه آورده می شود به قوّه ی قضاییه مربوط نمیشود و اینکه ما فقط به دستور رهبر کار میکنیم و این تصمیم، تصمیم شخص آقای خامنهای است.
نکته پنجم اینکه روزنامه ی"وال استریت ژورنال" روز گذشته خبر داد که آمریکا و اروپا به توافق رسیده اند که از اول ژانویه ی سال ۲۰۱۱ تحریمهای بیشتری را علیه ایران اعمال کنند.
نکته ی ششم اینکه آقای مایک مولن( رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا) در مصاحبه ی مطبوعاتیای در بحرین اعلام کرده است که در حال حاضر راههای مسالمت آمیز در مورد ایران در پیش گرفته شده است،اما آمریکا آمادگی کامل دارد تا برای هر نوع تهدید از طرف ایران، مقابله به مثل کند و در واقع خواسته به کشورهای حاشیه ی خلیج فارس اطمینان امنیتی بدهد تا جو جنگی را که مدتی است در منطقه بالا گرفته است، تعدیل کند و به این ترتیب کشورهای خلیج فارس را در برابر ایران بیشتر تحت پوشش آمریکا قرار دهد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سر افراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی
V