سلام
سه شنبه 30 آذر 1389 بیست و یک دسامبر 2010 میلادی
در مورد هفت موضوع امروز صحبت میکنیم.
موضوع اول این است که همانطور که پیش بینی میشد سردرگمی در حکومت در مورد حذف یارانه ها کاملاً دیده میشه. روز گذشته تاکسی ها اولین گروهی بودند که سردرگم بودند برای اینکه گفته میشه نرخ کرایه ها از سال آینده افزایش پیدا میکنه درحالیکه رانندهء تاکسی نمیتواند تا سال آینده صبر کند وقتیکه بنزین را به چند برابر قیمت داره مصرف میکنه. صف پشت بانکها کماکان ادامه داشته برای اینکه مردم پول میخواهند بگیرند،
نان لواش 100 تومان، بربری 350 تومان سنگک 400 تومان و در پاره ای از نقاط حتی گرانتر ارائه شده و هنوز معلوم نیست با چه نرخی باید بفروش برسه و مسایلی از این قبیل که حول و حوش مسألهء حذف یارانه ها داره اتفاق میافته. خبر تأیید نشده ای بود که مصرف گازوئیل کشور در روز گذشته تا 70 درصد کاهش پیدا کرده که اگر صحیح باشه نشون دهندهء خوابیدن کارها و سردرگمی در این قسمت است چراکه مصرف گازوئیل درواقع شریان حیاتی کشور را نشان میدهد که چگونه خون در آن جریان دارد، و آقای بهمنی رییس کل بانک مرکزی هم در مصاحبه ای اعلام کرده که بانکها کمبود منابع دارند و برای کمبود منابع باید دست به فروش اموالشان بزنند. به هر صورت این نشون میده که در چند روز آینده به تدریج، مردم بهتر از ابعاد این طرح حذف یارانه ها مطلع خواهند شد به اضافهء اینکه این کار توضیحی ما میتونه زودتر این تصویر را برای مردم روشن بکنه که چگونه در ابعاد مختلف این طرح در واقع تمام ارکان زندگی مردم را تحت الشعاع قرار خواهد داد و ابعاد تورمی اون تا چه حد بزرگتر از اون چیزی است که در ابتدا تصور میشه. حکومت هم همین وحشت را داره و معاون پارلمانی سازمان تبلیغات اعلام کرده که 37 هزار روحانی به سراسر کشور در ماه محرم ارسال شدند برای اینکه این طرح را برای مردم توضیح دهند.
نکتهء دوم اینکه خانم نسرین ستوده در صحبت تلفنی که با همسرش داشته از شکستن اعتصاب غذاش صحبت کرده به دلیل مسوولیت مادرانه ای که داره. آقای غلامحسین عرشی که در انفرادی 240 دست به اعتصاب غذا زده بود خواسته اش را گرفته و برگشته به بند 350 لذا اعتصاب غذایش را شکسته. آقای جعفر پناهی هم به 6 سال حبس تعزیری، 20 سال محرومیت از فیلمسازی و 20 سال ممنوع المصاحبه و ممنوع الخروج اعلام شده. همین الان آقای جعفر پناهی به عنوان عضو هیأت داوران جشنوارهء فیلم برلین معرفی شده که اگر نگذارند از کشور بیاید بیرون دوباره صندلی او خالی خواهد بود و از این پس شاید در تمام جشنواره های بین المللی فیلم این اتفاق بیافتد و صندلی خالی آقای پناهی را دنیا راجع بهش بحث خواهد کرد. آقای محمد رسولف فیلمساز دیگر نیز به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده که البته هردوی این احکام باید به تأیید دادگاه تجدید نظر هم برسد، چون وکلای هر دو فیلمساز گفته اند که تقاضای تجدید نظر خواهند کرد.
نکتهء سوم اینکه یازده نفر از اهالی بلوچستان در زندان زاهدان اعدام شدند و در اطلاعیهء دادگستری استان و وزارت اطلاعات اونها را کمابیش مرتبط با حادثهء انفجار در چابهار ذکر کردند اما خیلی ها معتقدند که این اشخاص ربطی به این انفجار نداشته اند و به سبک حکومتهای قرون وسطایی، حاکمیت فقط میخواسته 11 نفر را اعدام کنه که زهرچشم بگیره و بگه که من کاری کردم. همچنین سرلشکر رشید، جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح یعنی آقای فیروزآبادی اعلام کرده که باید به داخل خاک پاکستان رفت و نیروی زمینی سپاه در اونجا عملیات انجام بده، حرفی که به احتمال زیاد بوی ماجراجویی فراوان میده و به احتمال زیاد هم عملی نیست.
نکتهء چهارم اینکه حملات به دولت آقای احمدی نژاد در چند روز گذشته بسیار شدت گرفته، سایتهایی مثل سایت الف، روزنامهء کیهان، سایت جهان نیوز و غیره به شدت به آقای احمدی نژاد و اطرافیانش حمله میکنند، اما قوهء قضاییه هم بعد از صحبتهای آقای صادق لاریجانی که شاید تندترین حملات را کرده بود حملاتش شدت گرفته ازجمله آقای اژه ای دادستان کل هم در مصاحبهء دیروز اعلام کرده که آقای رحیمی معاون آقای احمدی نژاد متهم هست و باید به اتهامات جواب بدهد. ایشون متهم اصلی اون پروندهء سوء استفاده از بیمه است و قبلاً به زور آقای احمدی نژاد که گفته بود پولهایی را که بیش از 80 میلیارد تومان هست و در این پرونده اختلاس شده خرج انتخابات کرده لذا آقای خامنه ای دستور داده بود که این پرونده درش بسته بشه. باید دید که اگر قرار باشه باز بشه آقای احمدی نژاد تهدیدش را برای افشای این موضوع عملی خواهد کرد یا نه؟ به هر صورت کشمکش های درون دولت آقای احمدی نژاد هم ادامه داره، غیر از این درون جبههء اصولگراها و داخل خود دولت هم، برکناری آقای بذرپاش و شایعاتی که با آقای رحیم مشایی اختلاف داشته به اضافهء آقای رامین هم که مطرح شده زیر بار انحلال معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد نرفته، که آقای مشایی میخواسته در مسیر به اصطلاح تمرکز اطلاع رسانی در دولت اون را زیر دست خودش انجام بده، دو بعد دیگری است که به اختلافات درون دولت رسیده، آقای مشایی البته جواب داده که آقای بذرپاش از 2 سال پیش میخواسته بره که به احتمال زیاد مثل حرفهای رحیمی درمورد آقای متکی بعداً دروغ از آب خواهد اومد، ضمن اینکه آقای بذرپاش قبلاً در روزنامهء وطن امروز که ایشون صاحب امتیازش هست نوشته بود که اختلافاتی که با آقای رحیمی مشایی دارند و امنیتی هایی که در دفتر رییس جمهور، مردم را دستگیر میکنند و میبرند و کسی که آگهی به روزنامهء وطن امروز داده را یکهفته در زندان وتحت بازجویی نگه میدارند. نشون میده که کشمکشها به قبل بر میگرده.
نکتهء پنجم اینکه آقای خامنه ای در صحبت با امیر قطر گفته که حکم دادگاه رفیق حریری را چون دادگاه فرمایشی است ایشون نمی پذیره، به احتمال زیاد آقای خامنه ای بهتر از هر کسی میداند که این دادگاه حکمش احتمالاً این خواهد بود که حزب الله لبنان به پشتیبانی ایران اون ترور را انجام داده، زیراکه مطرح شده بود شاهد مهمی که قبلاً از مسوولین امنیتی و اطلاعاتی ایران بوده در دادگاه حاضر شده و شهادت داده به اینکه ایران در این ترور دست داشته. به هر صورت به نظر میرسه که آقای خامنه ای فرار به جلو کرده.
نکتهء ششم اینکه روزنامهء گاردین مطرح کرده که ایران پشت پرده داره توافق میکنه که از طریق ترکیه همون فرمول قبلی که همهء اورانیومش را بده به کشورهای روسیه و فرانسه و اورانیوم 20 درصدی را انجام بده. البته برسر مقدار اورانیوم که دنیا میگه باید اینبار به جای 1200 کیلوی قبلی باید 2100 کیلو اورانیوم 3 درصدی را بده، به نظر میرسه که اختلاف وجود دارد.
و نکتهء آخری اینکه به نظر میرسه دو تا متحد ایران، یکی کرهء شمالی و که به سبک خود ایران تهدید کرده بود و هارت و پورت کرده بود که حمله میکنه به مانور کرهء جنوبی و حتی جنگ هسته ای راه خواهد انداخت و کیهان هم با آب و تاب نقل کرده بود اما روز گذشته اعلام کرده بود که اینها اصلاً ارزش حمله ندارند و جا زد، و یکی هم آقای لوکاشنکو در بلاروس که 17 سال هست با دیکتاتوری بر سر کار است و انتخابات را همهء حضار بین المللی اعلام کردند که در بلاروس انتخابات متقلبانه و باطلی بوده، مردم هم از عصبانیت به پارلمان حمله کردند اما ایشون هفت نفر از رقبای انتخاباتی را دستگیر کرده و به سبک کودتاچیان در ایران داره سعی میکنه که در قدرت باقی بماند.
اندکی صبر، سحر نزدیک است
تا فردا شاد و پیروز و سربلند باشید.
به امید آزادی برای ایران و ایرانی
V