به نام خدا
در خبرها آمده بود كه روحاني در هفته گذشته دو ملاقات با خامنه اي داشته است. در ملاقات اول يونسي را براي وزارت اطلاعات و حسين علايي را براي وزارت دفاع معرفي كرده كه مورد قبول رهبر قرار نگرفته و در ملاقات دوم توفيقي را براي وزارت علوم و مسجد جامعي را براي وزارت ارشاد معرفي كرده كه بازهم به ديوار مخالفت رهبري برخورد كرده است. خامنه اي حتي با حضور اين افراد در پست هاي ديگري در كابينه هم موافقت نكرده و روحاني هم رضايت داده است.
روحاني مملكت ويراني را تحويل مي گيرد كه بيش از هرچيز نتيجه سوء مديريت شخص خامنه اي است. او پشت سر خود ١٨ ميليون راي دهنده خواهان تغییروضع موجود را دارد. ١٥ ميليوني كه راي نداده اند هم كساني هستند كه خواهان تغييرشرایط موجودند. او اگر درست حركت كند پشتيباني آن ها را هم خواهد داشت به اضافه بخش بزرگي از ١٠ميليون رايي كه به قالي باف و رضايي و ولايتي داده شده است. در طرف مقابل، راي جليلي راي واقعي به خامنه اي است، يعني ٤ ميليون رايي كه بسياري از آن ها هم رانت خورها و بادمجان دور قاب چين هاي رهبري هستند و در ميان مردم جايي ندارند. (۱)
روحاني بايد با ارائه تصوير درست و كاملي از ويرانه اي كه تحويل مي گيرد، مسببين آن را شفاف در برابر مردم قرار دهد و به روشني هم نشان دهد كه چه كساني در راه او سنگ اندازي مي كنند. كليد موفقيت او مردم هستند نه رهبري. گوش سپردن به پاره اي ياران لرزاني كه تنها خواستشان يك چندگاه ديگر تكيه زدن بر امكانات حكومتي است او را به پرتگاه مي برد. او بايد مطمئن باشد كه با قدرت مردم مي تواند تمام باندهاي فاسد ثروت و قدرت و در راس آن ها شخص خامنه اي را به عقب براند.
روحانی اگراشتباه خاتمي را تكرار كند كه هشت سال كوشيد تا وجدان ديكتاتور را بيدار كند و دلش را به درد آورد شايد كه ترحم كند، سرنوشتي دردناك خواهد داشت. ديكتاتورمتجاوز و زياده خواه است. دیکتاتور اگر وجدان داشت دیکتاتور نمی شد. بی وجدانی دیکتاتور حدی ندارد. همين قدم اول لرزان روحاني سبب شد كه خامنه اي صدايش را كلفت تر كند ووقتی از اظهارات یک دانشجوی دانشگاه تهران عصبانی می شود، در كمال بي شرمي رهبران در بند جنبش سبز را نا نجيب بخواند و خواستار عذر خواهي آن ها شود. خامنه اي كسي است كه در انتخابات تقلب كرده، مردم را در خيابان ها كشته، در كهريزك تجاوز كرده، فرزندان رشيد كشور را به بند كشيده و روانه چوبه هاي دار كرده و با دروغ و تهمت و فساد مداوم حكومت مي كند و اكنون دم از نجابت مي زند. بي شرمي ديكتاتور هم حدي ندارد.
روشن خدمت آقاي روحاني بگويم، اگر نتواند وزارت خانه هاي اطلاعات و ارشاد و علوم و دفاع و كشور و خارجه را از زير دست وبال خامنه اي و مجتبي و آدم كشان بيت بيرون بياورد، نه در داخل مي تواند از پس باندهاي قدرت و ثروت برآيد و نه در جامعه جهاني كسي روي او حساب خواهد كرد و توفيقي هم در رفع تحريم ها و همراهي جامعه بين المللي نخواهد داشت. با يك وزير خارجه سعيد امامي ساخته نمي تواند دنيا را قانع كند كه در ايران قدرتي دارد و می تواند شرایط را عوض کند. دنیا خيلي زود دندان هاي او را خواهد شمرد.
محسن سازگارا
امرداد ۱۳۹۲
۱ ـ در این خصوص به زودی انشاءالله به تفصیل در نوشته دیگری با عنوان “ روحانی و پایان جمهوری چهارم” سخن خواهم گفت.