October 6, 2010

متن پیاده شده روز چهارشنبه 14 مهر 1389

سلام،

چهارشنبه 14 مهر 89، 6 اکتبر 2010 میلادی

در مورد 9 موضوع امروز صحبت می کنیم.


موضوع اول سوالی است که در دو روز گذشته راجع به آن صحبت کردیم. به این معنی که یکی از دوستان پرسیده بود که جامعه در حال فروپاشی است، روابط درون جامعه در حال فروپاشی است و انگار سنگ روی سنگ بند نیست و چه کار می توان کرد؟

من پاسخی که داشتم این بود که معمولاً در دیکتاتوریها وقتی حکومت دیکتاتوری سعی می کند به همه جا سیطره داشته باشد، دست خود را بر روی همه چیز بگذارد و در واقع جای همه سازمانهای اجتماعی بنشیند و از طرف دیگر سعی می کند که هر سازمان مخالف، هر تشکیلاتی، هر شخصیت مخالف و هر کسی را از سر راه بردارد، چنین حکومتهایی به جایی می رسند که خودشان از خودشان مشروعیت زدایی می شود و شروع به ریزش می کنند. وقتی زوال مشروعیت پیدا می کنند و از درون هم دچار اشکال و اختلاف می شوند و شروع به ریزش می کنند آنوقت احساس می شود که جامعه در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. به نظر می رسد که همه چیز در حال فروپاشیدن از همدیگر است و این اتفاقاً از یک منظر دیگر که نگاه کنیم بسیار خبر خوبی است، بسیار نکته مثبتی می تواند باشد به شرط اینکه بتوانیم که جایگزین سازی مناسب را انجام بدهیم. این جایگزین سازی الزاماً به معنی این نیست که فکر کنیم که یک حزب جایگزین و یا یک شخصیت جایگزین و یا یک جبهه سیاسی جایگزین درست شود، اصلاً، بلکه بحث بر سر جایگزین اجتماعی است. این اتفاق که در همه دیکتاتوری ها هم می افتد، وقتی که می خواهند سقوط کنند و دچار زوال مشروعیت و مشروعیت زدایی می شوند، همه روابط جامعه شروع به ریزش می کند. معمولاً جنبش های بی خشونت در این مرحله است که توان خودشان را به اصطلاح نشان می دهند و لیاقتشان در این است که کارهایی را که حکومت می کند به سهم جامعه بر می گردانند و سعی می کنند روابط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را در درون مردم سازمان بدهند، حل بکنند و اتکا به حکومت دیکتاتوری را کم بکنند. بگذارید یکی دو مثال را خدمت شما ارایه کنم و ادامه بحث را بگذارم برای روزهای بعد. مثلاً فرض کنید وقتی مردم به دلیل عدم مشروعیت حکومت و ناکارآمدی رادیو و تلویزیون و دستگاه تبلیغاتی حکومت به آن پشت کردند به طور طبیعی خود مردم بیرون از دستگاه رسمی دیکتاتوری یعنی صدا و سیمای آن، مسایل خبر گیری خودشان و اطلاع رسانی خودشان را به کمک اینترنت، رسانه های ماهواره ای، حتی گوش به گوش و پخش شایعات و اخبار و در بخش سرگرمی هم با توزیع کردن DVD، تکثیر فیلمها و به همدیگر دادن، در واقع در یک شبکه درون مردم مشکل خودشان را حل کردند. در واقع اتکا خودشان را از دستگاه رسمی دیکتاتوری برداشته و نیازشان به سرگرمی، اطلاع رسانی، خبر رسانی و فرهنگ سازی را با شبکه هایی که در درون جامعه به صورت رسمی و غیر رسمی، قانونی و غیر قانونی، شکل گرفته رفع می کنند. همینطور است بسیاری مثالهایی که می شود در این زمینه آورد. آنچه که از منظر مبارزات بی خشونت برای این بحث اهمیت دارد، برای بحثی که وقتی حکومت دیکتاتوری در آستانه فروپاشی قرار دارد و جامعه را هم با خودش دارد به آستانه فروپاشی می برد آنچه که اهمیت دارد شکل دادن روابط بیرون از حکومت در درون اجتماع، جایگزین سازی واقعی مردم در روابط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی آنها که آنوقت می تواند در واقع لیاقت مردم برای گذار به وضعیت بعدی و گذار به دموکراسی نشان بدهد. در مورد این موضوع بازهم روزهای آینده صحبت می کنیم چونکه یکی از وجوه مهم مبارزه ما خواهد بود.


نکته دوم اینکه آقای مهندس موسوی در مصاحبه با سایت کلمه اعلام کرده که اینقدر برای خودتان هورا نکشید. سیاستهای داخلی و خارجی که کشور را در آستانه بحرانهای بزرگ قرار داده اگر راست می گویید به رفراندم مردم بگذارید. ایشان در مورد دروغهای حکومت گران راجع به جنبش هم گفتند که این کاملاً نشان دهنده ضعف حاکمین است.


نکته سوم اینکه سینماگران یکپارچه از آقای مهدی عسگر پور مدیرعامل خانه سینما دفاع کردند و لیست باز است برای اینکه غیر از چند صد نفری که تا الان امضاء کردند دیگران هم از سینما گران امضاء بکنند. در واقع در دعوایی که وزیر ارشاد علیه آقای عسگر پور ساز کرده، سینما گران پشت مدیرعامل منتخب خودشان برای خانه سینما ایستاده اند.


نکته چهارم اینکه شرکت نوکیا زیمنس یکی از اعضای هیئت مدیره آن آقای بنی فرنچ با خانم دکتر شیرین عبادی ملاقات کرده و اعلام کرده شرکت نوکیا زیمنس که به دلیل استفاده های ضد حقوق بشری که از سیستم مانیتورینگ این شرکت در ایران شده از سال 2009 آنرا تعطیل کرده و در واقع دیگر هیچ نوع سیستمی به ایران نمی دهد که بتواند با آن مردم را کنترل بکند. البته باید بیش از اینها مراقب بود و اگر شرکت نوکیا زیمنس راست بگوید باید خسارتهای وارد شده هم جبران بکند.


نکته پنجم اینکه خبرهای متعددی رسیده از اینکه پاره ای از سرکردگان سپاه املاک خود را به نام فامیل هایشان می کنند غافل از اینکه بچه هایی که در ثبت املاک هستند اینها را دنبال می کنند به جنبش اطلاع می دهند و از این طریق نمی توانند که املاک و اموال خودشان را که دزدیدند از ترس تحریم های بین المللی پنهان بکنند. جالب آقای احمدی مقدم فرمانده پلیس هم گفته اگر دولت ابلاغ بکند ما 48 ساعته جلوی قاچاق را می گیریم، بنابراین لابد دولت نمی خواهد جلوی قاچاق گرفته شود و احتمالاً اصلی ترین دلیل آنهم این است که سرمنشاء اصلی قاچاق کالا و مواد مخدر و بسیاری از چیزهای دیگر کشور در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.


نکته ششم اینکه خانم زهرا رهنورد در نامه ای به تنبیه زندان در تبعید که در مورد پاره ای از زندانیان مثل ضیاء نبوی اجرا شده اعتراض کرده و به درستی ایشان تاکید کرده که این در واقع فشار مضاعف به خانواده هاست و آنها را به دردسر می اندازد. نامه ای که پدر ضیاء نبوی به دیوان عالی کشور نوشته و در آن توضیح داده که فرد کارگر تنگ دستی است و امکان اینکه اصلاً به اهواز بروند و سید ضیاء نبوی را ببینند ندارند که بسیار بسیار تکان دهنده است. همینطور آقای احمد صدر حاج سید جوادی، عزت ا... سحابی و شاه حسینی در بیانیه مشترکی به دستگیری اعضاء و رهبران نهضت آزادی ایران اعتراض کردند. جبهه مشارکت هم اعلام کرد که شعبه 27 دادگاه عمومی رای کمیسیون ماده 10 احزاب را باطل کرده و به این ترتیب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب مشارکت برخلاف اظهار نظر دادستان کل کشور قانونی هستند و می توانند به فعالیت خود ادامه دهند.


نکته هفتم اینکه آقای عبدالرحیم عبادی دبیر مبارزه با پولشویی کشور امارات اعلام کرده که امارات تمام تحریم های سازمان ملل را به اجرا گذاشته و قوانین بازرسی کشتی ها را اجرا خواهد کرد. همینطور تلویزیون اقتصادی برومبرگ هم به نقل از بانک سرمایه گذاری ژاپنی نومورا اعلام کرده واردات نفت ژاپن از ایران 25 درصد کاهش پیدا خواهد کرد.


نکته هشتم اینکه پرونده متهمان حمله به کوی دانشگاه تهران در سال گذشته، پشت درهای بسته ظاهراً رسیدگی شده، 23 متهم بودند اما نه از اسامی محاکمه شوندگان و متهمین خبری هست نه از کیفر خواست و نه اصلاً از کیفیت درونی این دادگاه.


و نکته آخر که شاید به جوک بیشتر شبیه باشد حرفهای آقای احمدی نژاد در استان گلستان است که ایشان گفته که مصاحبه با رسانه های آمریکایی در واقع جنگ حکومت آمریکا با دولت ایران است. انصافاً که با رهبری آدمی مثل آقای خامنه ای که فکر می کند که دنیا هیئت مدیره ای دارد که همه چیز را کنترل می کند این رئیس جمهور را هم می خواهد.

اندکی صبر سحر نزدیک است.

تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید.

به امید پیروزی ایران و ایرانی.
V