سلام،
چهارشنبه 8 دی ماه 89، 29 دسامبر 2010 میلادی
در مورد 9 موضوع امروز صحبت می کنیم.
موضوع اول اینکه آقای علی صارمی و علی اکبر سیادت روز گذشته در زندان اوین اعدام شدند. آقای علی صارمی به جرم عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران و آقای سیادت به جرم جاسوسی برای اسراییل اعدام شدند. با تجمع خانواده آقای صارمی در مقابل زندان اوین ماموران امنیتی به آنها حمله کردند، پاره ای از آنها را دستگیر کردند از جمله همسر آقای صارمی و پاره ای از افراد دیگری که در آنجا بودند.
دختر آقای صارمی مطرح کرده که خبر اعدام پدرشان را از هم بندها شنیدند و هیچ کس به طور رسمی به آنها نگفته بوده. آقای صارمی که سالها در زندان افتان و خیزان، زندانی و آزاد بوده از دهه شصت تاکنون، در سن 62 سالگی به جوخه اعدام سپرده شد. به هر صورت حکم وحشیانه اعدام که درایران جاری است بازهم قربانی گرفته و راه را بازهم باز می کند برای اینکه یکصدا و یکپارچه در سراسر دنیا و در همه جا برای مبارزه برای لغو حکم اعدام در ایران تلاشهایی که دارد صورت می گیرد چندین و چند برابر شود.
نکته دوم اینکه به مهدیه گلرو مبارز جنبش آزدایخواهی مردم ایران تفهیم اتهام جدیدی شده تحت عنوان تشویش اذهان عمومی. این هم از روشهای جدید حکومت شده که به امثال بهاره هدایت یا مجید توکلی یا مهدیه گلرو و یا سایر زندانیانی که دست از مبارزه بر نمی دارند، اتهامات جدیدی را وارد بکند و بخواهد که به طول زندان شدن و محکومیت آنها اضافه بکند. جوان دانشجو، فعال دانشجویی کرد به نام دلیر اسکندری در سنندج دستگیر شده و 2 حکم اعدام هم برای زانیا مرادی و لقمان مرادی به جرم عضویت در کومله و دست داشتن در ترور پسر امام جمعه مریوان در چهاردهم تیرماه سال 88 صادر شده که مراحل بعدی را باید طی کند. جالب است که حزب کومله بارها اعلام کرده که مشی مسلحانه ندارد و در هیچ عملیات مسلحانه ای شرکت ندارد. اعضاء شورای مرکزی مجمع فیلمسازان سینمای ایران هم طی نامه ای خطاب به آقای صادق لاریجانی خواهان تبرئه جعفر پناهی و محمد رسول اف دو فیلمسازی شدند که با حکم عجیب زندان طولانی و محرومیت از فیلمسازی مواجه هستند.
نکته سوم اینکه طلا فروشان 10 روز بیشتر فرصت ندارند که اظهار نامه مالیاتی خودشان را تسلیم بکنند. این درحالی است که در چند ماه گذشته بعد از مدتها کشمکش بر سر مالیات ارزش افزوده طلافروشها مغازه ها را باز کردند اما از مردم مالیات ارزش افزوده را دریافت نکردند و الان اگر در اظهارنامه های مالیاتی خود بخواهند 3 درصد مالیات ارزش افزوده را لحاظ بکنند و به دولت بپردازند، باید از جیبشان بدهند که قابل پیش بینی است که احتمالاً کشمکشی درگیر خواهد شد دوباره بین این صنف و سازمان مالیاتی کشور.
نکته چهارم اینکه آقای خاتمی در دیداری که با اقلیت مجلس شورای اسلامی داشته، مطرح کرده که آزادی زندانیان سیاسی، اجرای همه جانبه قانون اساسی و تضمین انتخابات آزاد حداقل خواسته هایی است که بعد از آن می شود فکر کرد که آیا می شود در انتخابات سال آینده مجلس شرکت کرد یا نه. البته خود آقای خاتمی در این صحبت ابراز نا امیدی کرده و گفته روال حوادث به گونه ای است که بنظر نمی رسد هیچکدام از اینها محقق شود. اما بعد از این اظهار نظر آقای خاتمی و این صحبتها سیل فحش و تهمت به ایشان شروع شده، پاره ای از وکلای مجلس به ایشان پریدند ولی از همه فحاشانه تر روزنامه کیهان است که به قلم آقای شریعتمداری آقای خاتمی رئیس جمهور قبلی ایران را به وطن فروشی و ارتباط با جورج سوروس، دیدار با فرمانده ناتو و خیانت به کشور و امثالهم متهم کرده و جالب است که این حرفها را کیهان در شرایطی زده که در همین امروز تیتر پاره ای از روزنامه های کشور نقل قول از آقای خامنه ای در درس فقه ایشان است که ایشان بر اجتناب از غیبت و تهمت تاکید کرده. کاملاً نشان می دهد که نفوذ کلام آقای خامنه ای از پاشنه در منزل خودش آنطرف تر نمی رود و پیروان ایشان مثل روزنامه کیهان برای حرفهای ایشان هیچ تره ای خورد نمی کنند.
نکته پنجم اینکه آقای وحید خراسانی که به زعیم حوزه علمیه قم معروف است و تقریباً پر شاگردترین درس خارج فقه را ایشان در قم دارد، در درس فقهی خودش مطرح کرده که اقرار و اعتراف اگر در زندان گرفته شود اعتبار ندارد و قاضی که بر مبنای این قبیل اعترافات حکم صادر کند در واقع از عدالت خارج می شود. این اظهار نظر فقهی که به هر حال از جانب کسی مثل آقای خراسانی در خور توجه باید قلمداد شود اظهار شجاعانه ای است که در واقع کل زندان را زیر سوال می برد چه برسد به شکنجه ها و آزار و اذیتهایی که در سلولهای انفرادی و زندانها زندانیان را می کنند. آقای صانعی هم مطرح کرده که بردن افراد به سلول انفرادی اساساً خلاف شرع است. آقای دستغیب هم گفته که هیچ یک از مراجع حکومت را قبول ندارند و این حکومت نه اسلامی است و نه جمهوری. به هر حال این اظهار نظر از جانب پاره ای از روحانیون بلند مرتبه شیعه کاملاً نشان می دهد که با آنچه که در کشور و توسط آقای خامنه ای و ایادی ایشان می گذرد، این آقایان زوایه گرفتند.
نکته ششم اینکه سایت تلویزیون العربیه بدون ذکر منبع خبر مطرح کرده که صحبت از تعویض آقای مصلحی وزیر اطلاعات، وزیر رفاه آقای محصولی، آقای میرکاظمی وزیر نفت و خانم وحید دستجردی وزیر بهداشت و آقای وحیدی وزیر دفاع است یعنی همان کسانیکه آقای رسایی دو سه روز پیش مطرح کرده بود. البته العربیه علت آنرا اعتراض این وزرا و مسوولین به نحوه برخورد به آقای متکی دانسته و گفته که آقای احمدی نژاد و آقای مشایی درصدد تعویض آنها هستند. به هر صورت آقای مصلحی از وزارت اطلاعات اگر برداشته شود به احتمال زیاد سرو صدای آقای مصباح یزدی بلند خواهد شد چرا که ایشان معروف است که سهام آقای مصباح یزدی در شرکت سهامی هیئت وزیران آقای احمدی نژاد بوده و باید منتظر واکنشها و تندی های بیشتر آقای مصباح یزدی نسبت به دولت باشیم.
نکته هفتم اینکه آموزش و پرورش استان البرز سه شنبه و چهارشنبه امتحانات مدارس را لغو کرده و ابلاغیه ای هم داده برای اینکه دانش آموزان بروند برای استقبال از آقای احمدی نژاد.
نکته هشتم اینکه آقایان حسینیان و صفارهرندی بعد از فحاشی های روزنامه کیهان در اظهارنظرهای جداگانه به شدت به مجله کیان، آقای دکتر سروش و نو اندیشان دینی ایران و حلقه کیان حمله کردند و صحبت از این کردند دوباره که آنها ریشه همه مشکلات بودند و امثالهم که نشان از یک تصمیم در این محافل اطلاعاتی دارد.
اما نکته آخر اینکه تحقیق و تفحص از آقای رحیمی معاون اول آقای احمدی نژاد که در مجلس مطرح شده بود با 104 رای مخالف در مقابل 94 رای موافق رای نیاورد و مجلسی که در واقع خواهان بررسی کار آقای رحیمی بوده، تحقیق و تفحص از دیوان محاسبات در زمان تصدی ایشان را تصویب نکرد. معروف است که ایشان در آن دوره پول بین پاره ای از وکلا تقسیم کرده بخصوص برای رای اعتماد آقای کردان و دهها کار دیگر که فعلاً به این ترتیب درش باز نشد.
اندکی صبر سحر نزدیک است.
تا فردا شاد،پیروز،موفق و سرافراز باشید.
به امید پیروزی ایران و ایرانی.
V